عملکرد داعش طی مدتی که بر بخش های مهمی از عراق و سوریه و مناطقی در آفریقا سیطره داشته تا آن حد خشونت آمیز بود که حتی انتقاد شیوخ جریان سلفی جهادی همچون «ابومحمد المقدسی» و «ابو قتاده فلسطینی» را نیز برانگیخته است. با این حال، این عملکرد متوحشانه ریشه در رویکرد رهبران این جریان از زمان «ابو مصعب الزرقاوی» در عراق دارد تا جایی که در محافل سلفی از زرقاوی با عنوان «امیر الذباحین» نام برده شده است. «ابوبکر البغدادی» خلیفه داعش نیز که خود را وامدار میراث زرقاوی می داند به شدت از مراجع فقهی و فکری زرقاوی متاثر است.
به عنوان مهمترین مرجع فقهی در اینباره باید از کتاب «مسائل من فقه الجهاد» یا «فقه الدماء» اثر «ابوعبدالله المهاجر المصری» اشاره کرد. ابوعبدالله مهاجر که از جایگاه مهم و قابل احترامی در میان جریان های مختلف سلفی جهادی برخوردار است روابط بسیار نزدیکی با زرقاوی داشت و حتی گفته می شود که استاد وی نیز بوده است. وی علوم اسلامی را در دانشگاه اسلامی پاکستان آموخت و سپس در دوره جنگ های افغانستان به این کشور رفت و مدتی را در اردوگاه زرقاوی در شهر هرات به تدریس پرداخت و تا مسئولیت کمیته شرعی سازمان القاعده نیز پیش رفت. وی پس از انقلاب 2011 مصر به این کشور بازگشت اما خیلی زود مصر را به قصد سوریه و عراق ترک کرد.
بسیاری از آموزه های ابوعبدالله مهاجر را باید در کتاب «فقه الدماء» یافت که در 20 مسئله و 600 صفحه به صورتی تفصیلی مسائل مرتبط به «جهاد» را با تمرکز بر فقه حنبلی و به ویژه فتاوی ابن تیمیه و ابن قیم و آموزه های مکتب «سلفی وهابی» تبیین می کند.
بر اساس رویه سنتی کتاب های «فقه الجهاد» این کتاب با دوگانهی «دار الاسلام» و «دار الکفر» آغاز می شود. نویسنده کتاب، دار الاسلام را منطقه ای می داند که احکام شریعت اسلامی در آن اجرا می شود و دار الکفر نیز منطقه ای که احکام کفر در آن سیطره دارد. به این ترتیب وی تمامی کشورهای جهان و به ویژه تمامی کشورهای عربی و اسلامی را وارد در محدوده «دار الکفر» و «اهل رده» و واجب الحرب می داند.
نویسنده کتاب حاکمانی را که بر اساس «بما انزل الله» (مائده/44) حکومت نمی کنند «مرتد» دانسته و به شدت نسبت به کسانی که معتقدند اسلام صرفا ادای شهادتین و اقامه نماز و زکات و روزه است انتقاد می کند: "اگر می خواهی اهل اسلام را بشناسی به تجمعات مردم در مساجد و فریادهای لبیک آنها توجه نکن بلکه به چگونگی تعامل آنها نسبت به دشمنان شریعت نگاه کن" که در اینجا منظور وی حاکمان کشورهای اسلامی هستند.
وی معتقد است که هیچ مسیر امنی برای کافر غیر از «اسلام آوردن» وجود ندارد و علت جواز قتل کافر هیچ ربطی به «محاربه» ندارد بلکه صرفِ «کفر» موجب جواز یا وجوب قتل است. مهاجر در بخش دیگری می گوید حمایت از مشرکان به هر شکلی «کفر» است و موجب "خروج از امت اسلام" می شود.
با این حال بخش قابل توجه و متمایز کتاب «مهاجر» این است که وی ده ها صفحه از کتاب خود را به احکام جنگ با شیعیان به مثابه «کفار رافضی» اختصاص داده است. وی در این باره بر قتل شیعیان تاکید دارد و می گوید: "شیعیان از تمامی دشمنان برای امت اسلام خطرناک تر هستند. عالمان به خوبی می دانند که رافضیان همواره به دشمنان دین گرایش داشته اند."