🔹داعش بسیار سریع تر از آنچه پیشروی کرده بود در حال شکست است؛ اما نه از نظر نظامی.
🔸تصور نمیکنم بتوان تسلط چند هفته ای داعش بر نیمه شرقی سوریه در سال 2013 و چند روزه آنها بر قسمت قابل توجهی از عراق طی چند روز را با عقب نشینی های چند ساله اش مقایسه نمود.

🔹داعش از لحاظ ایدئولوژیک بسیار سریعتر از آنچه پیشروی کرده بود در حال شکست است...
سیر آماده کردن مردم در سرزمینی وسیع و چند پاره مثل عراق و سوریه، برای تسلیم و موافقت با گروهی مثل داعش ساده نیست.
🔸شواهد نشان دهنده این است که داعش (نه به اسم داعش بلکه به اسم گروه های رادیکال و سلفی مختلف) عقبه ای حدودا 20 ساله در جهاد عملی-عقیدتی در این سرزمین دارد.
عراق در زمان صدام، ورود آمریکا در سال 2003 و تشکیل دولتی با ریاست شیعی باعث شد که اقبال مردم اهل سنت به گروه های رادیکال بسیار بیشتر شود.
🔸در این بین و سالهای 2005 تا 2007 که به عنوان جنگ داخلی عراق از آن نام برده می شود، میدان تمرینی برای شروع علنی فعالیت سران امروزی داعش بود.

🔹سقوط عقیدتی داعش بسیار سنگین و شبیه به سقوط آزاد است.....
🔸سخت گیری های داعش که از برداشت های ناصحیح از قرآن و سنت نشات میگیرد و البته روحیه نظامی و سنگدلانه سران عقیدتی این گروه، در همان ماه های اول کسانی را که طرفدار این گروه بودند، از خوابی عمیق بیدار کرد.
🔸این از دست دادن جایگاه مردمی اصلی ترین دلیل شکست های داعش است. داعشی که در سال 2014 بر حدود 8 میلیون نفر از مردم حکومت میکرد و شاید هم اکنون بر بیشتر از 3 میلیون نفر حکومت نکند؛ با هر زوری توانایی مقابله با عراق 35 میلیونی و سوریه 14 میلیونی را نخواهد داشت.

🔹 شروع روند سقوط آزاد داعش بعد از عقب نشینی از شمال حلب شروع شد....
🔸داعش بر خلاف القاعده سوریه (جبهه النصره) و بسیاری گروه های اسلامیست  حاضر در سوریه، هیچ زمان مطالبات دموکراتیک مردم را به نفع خود ضبط نکرد تا پشت این مطالبات، اسلام سلفی خود را منتشر کند.
🔸داعش از همان روزهای اول 2012 که موجودیت خود در سوریه را اعلام کرد (هرچند به عنوان همپیمان گروه هایی همچون النصره) به صورت علنی به دنبال احیای اسلام رادیکال بود و شاید بتوان گفت که دلیل اصلی جدایی از النصره، همین تفاوت اعتقادات بوده است.

🔹اما تئوری عقیدتی داعش و به صورت کلی گروه های اسلامی بر "قوم برگزیده" است.

🔸قومی که در آخرالزمان و در بین 73 قوم دیگر برترند، در قرآن نشانه هایی دارند همچون همیشه پیروز بودن و وراثت زمین به آنها.
🔸پیروزی های میدانی داعش در بازه 2011 تا 2014، مخصوصا فتوحات بسیار سریع آنها، باعث تقویت چنین تفکری شد، به صورتی که قسمت قابل توجهی از نیروهای خارجی داعش در واکنش به  چنین تفکری راضی به پیوستن به داعش شدند.
🔸 اما آنچه باعث سقوط آزاد داعش شد، از دست دادن شمال حلب به خصوص دو شهر "دابق" و "قباسین" بود که در احادیث آخرالزمانی داعش، به واسطه اتفاق افتادن نبرد بزرگ اسلام و کفر (همان آرماگدون مسیحیت) باید در دست داعش به عنوان مسلمانان باشد.
🔸 شکست داعش در شمال حلب که در مهر 95 اتفاق افتاد  باعث آغاز ضربه ای سنگین به نظام عقیدتی داعش شد. علاوه بر از دست دادن شمال حلب، همزمان شدن این شکست و کشته شدن ابومحمد العدنانی که میتوان آن را نفر دوم داعش، فرمانده نظامی داعش، فرمانده عملیات های بین المللی و "منجنیق اسلام" (به واسطه هدف قرار دادن مناطق دور برد) توسط ترکی البنعلی (از ارکان عقیدتی داعش) دانست؛ ابوعمر الشیشانی به عنوان فرمانده نظامی مشهور و از نمادهای مهاجرت در راه اسلام و أبو علی الأنباری از فرماندهان مطرح داعش، شک و تردید ها را افزایش داد.

🔹 حال با پاکسازی موصل، آغاز جنگ شهری رقه، پاکسازی اکثر استان نینوا، شکست های پی در پی در بیابانهای دمشق و حمص و حلب، احتمالا تا پایان سال میلادی شاهد پاشیده شدن مناطق تحت کنترل و بازگشت به سبک چریکی باشیم.
🔸بزرگترین خطر داعش دیگر نه فتح بغداد و حلب، اربیل یا کرکوک، کربلا یا سامراست؛ اما زهر آخر داعش می تواند ماجراجویی در دیرالزور باشد که حضور هزاران نظامی و حدود 100 هزار غیرنظامی مخالف داعش در آن، مطئنا افول داعش را سرعت خواهد بخشید.

🔹اما فتنه ها در منطقه ادامه خواهد داشت، رادیکالیسم اسلامی عقده تشکیل خلافت دارد و غرب به دنبال پاکسازی عناصر نامطلوب خود به واسطه جنگ آنها با همدیگر است. به محض احساس شکست در یک سناریو، سناریوهای بعدی آماده است. جنگ اعراب با یکدیگر، جنگ قومیت ها با یکدیگر، جنگ مذاهب و ادیان با یکدیگر.....