مسلحین همون عملیات ریسکی رو که در حلب انجام دادن در این منطقه هم پیاده کردند.عملیات شکست محاصره حلب که با محوریت نیروهای انصره انجام گرفت، باعث تضعیف نیروهای حاضر در محاصره شد و در این منطقه هم همین سناریو تکرار شد.
ارتش سوریه که مشکل اصلیش هلاکت مسلحین بدون آسیب زدن به مردم و تاسیساته، در این موارد که خود مسلحین از پناهگاه هاشون در میان، بسیار راحت تر عمل میکنه.
حتما به خاطر دارید که رسانه های مسلحین و چهره های منتسب به مخالفین سوری به خصوص طی ماه های اخیر که شکستها و ناکامی های پی درپی از جمله در نبرد حلب و مصالحه های ریف دمشق و اخیرا حمص را تجربه می کردند، به سختی تلاش می کردند که خود را از گروههایی مانند جبهه النصره و جندالاقصی و.. جدا کنند و حتی آنها را در کنار داعش توطئه ی حکومت سوریه و دیگران علیه "انقلاب" عنوان کنند.
اما تحولات اخیر دمشق و حمله سراسری هیئة تحریرالشام که با همکاری و همراهی احرار الشام، جیش الاسلام، فیلق الرحمن و ارتش آزاد انجام شد، نشان داد چگونه ماهیت و و ریشه ی این گروهها علی رغم اختلافاتشان به یکدیگر نزدیک است.
جایی که مخالفین یک صدا عملیات اخیر را (که هنوز دستاورد تثبیت شده ای نداشته) که با انتحاری سعودی تحریرالشام همراه بوده، نشانه ی زنده بودن انقلابشان می دانند.
پ.ن:
کاریکاتور زیر به کنایه تنفس مصنوعی جبهه النصره (تحریر الشام) به انقلاب مسلحین را نشان می دهد. درواکنش های دیگر هادی العبدالله خبرنگار بدنام مسلحین و نزدیک به جیش الفتح که با دست و دلبازی غربیها برنده جوایز بین المللی خبرنگاری شده در توییتی بیان می کند: پیروزی اخیر در دمشق هدیه ای است که نشان داد "انقلاب" زنده است.
بسام جعاره و بسیاری از مخالفین سکولار هم نتوانستند ذوق زدگی خود را از عملیات اخیر به رهبری تحریرالشام پنهان کنند و بعضا زبان به تحسینهای اغراق آمیز از جوانان انقلابی تحریرالشام گشودند. می توان نتیجه گرفت از دید مسلحین و کلا مخالفین سوری تا زمانی که امثال تحریر الشام (جفش و النصره سابق)، جندالاقصی و جیش الاسلام و بقیه گروههای سلفی-جهادی در میدان نبرد موفق باشند (مانند تمام نبردهای بزرگ ومهمی که مسلحین در آن به محوریت و رهبری همین گروهها موفق بوده اند: ادلب،سهل الغاب، شمال حماه، اولین عملیات ناتمام شکست محاصره حلب و..) جزو انقلابیون هستند، اما زمان شکست و ناکامی آنها عامل انحراف انقلاب و عامل دست حکومت سوریه و بقیه برای خراب کردن و بدنام کردن انقلابیون اند.
ارتش سوریه روستای شریمه و مزارع اطراف آن را در جنوب دیرحافر آزاد کردند .
درگیری های امروز النصره در شرق دمشق و محدوده جوبر برای اتصال دوباره مناطق محاصره شده تشرین، قابون و برزه به غوطه شرقی با شکست مواجه شد.
میدان عباسیین
چند روزی است که ارتش سوریه در حال درگیری با مسحلین محاصره شده در برزه می باشد تا مسلحین را مجبور به پذیرش مصالحه کند.
آزادی روستاهایی مانند کیاریه و ام تینه و ... درست نیست .
از صبح امروز اولین مرحله ی خروج مسلحین از محله الوعر حمص با رسیدن اتوبوس ها به این منطقه آغاز شد. بر اساس توافق صورت گرفته که با ضمانت روسیه انجام میشود در هر مرحله حدود 1500 تا 2000 نفر شامل 450 فرد مسلح بهمراه خانواده هایشان از الوعر خارج شده و به جرابلس منتقل خواهند شد .
نکته متمایز این مصالحه با دیگر مصالحه ها، انتقال افراد به جرابلس و نه ادلب است . در حال حاضر شهر مرزی جرابلس که در شمال شرق استان حلب واقع میباشد؛ در اشغال ترکیه است .
الزبیده و خساف آزاد شدند .
مناطق حضور مشترک SDF و ارتش سوریه در غرب عریمه با هاشور قرمز مشخص شده است.
نقشه با کیفیت : http://www.mediafire.com/convkey/9319/rm775x1u4uzttafzg.jpg
🔻بامداد امروز ۴ فروند جنگنده اسرائیلی طبق معمول با استفاده از آسمان بی دفاع لبنان تا جولان اشغالی اقدام به حمله به مواضع ارتش سوریه کردند. بر اساس ادعای رسانه های رژیم صهیونیستی به نقل از ارتش این رژیم هدف از این حمله کاروان سلاح های پیشرفته ایرانی بوده که قرار بود در اختیار حزب الله لبنان قرار گیرد. با این اوصاف آنچه از شواهد بر می آید، مشخص میشود، این حمله در واقع برای کمک به تروریست های داعش است که این روزها در شرق حمص به شدت دچار شکست های پیاپی شده است.
🔻بر اساس بیانیه ارتش سوریه جنگنده های اسرائیلی اهدافی را در اطراف شهر تدمر در شرق استان حمص هدف حمله قرار دادند. نکته قابل توجه آنکه حزب‌الله لبنان در این منطقه چه تاسیساتی یا چه برنامه انتقال نیرویی دارد، یا تجهیزاتی را باید در شرق حمص و اطراف تدمر منتقل کنند؟ این سوالی است که پاسخ آن آسان است. اصولاً حزب الله نیاز به انتقال سلاح در اطراف تدمر نداشته و ندارد و رژیم‌صهیونیستی معمولا برای کمک به تروریست های وهابی مورد حمایت خود دست به چنین اقدامی زده و می‌زنند.
🔻سوال دیگر اینکه جنگنده های اسرائیلی چگونه از آسمان لبنان و جولان اشغالی اقدام به حمله به مواضع حزب الله و ارتش سوریه کردندک در پاسخ باید گفت که بمب های شلیک از راه دور که نمونه ایرانی آن را با نام قاصد می‌سازیم در سازمان رزم ارتش اشغالگر حضور دارد. این موشک‌ها در برخی موارد بیش ۱۰۰ کیلومتر نیز برداشته و می‌توانند اهداف دوردست را هدف حمله خود قرار دهند. نکته جالب اما در این میان که اسرائیلی‌ها را به وحشت انداخته است مساله شلیک پدافند هوایی سوریه به سمت جنگنده های متجاوز است. این شلیک ها باعث شده رژیم صهیونیستی به صورت رسمی بپذیرد که دست به این حمله و تجاوز هوایی به خاک سوریه زده است. مساله ای که بسیاری از تحلیلگران نظامی رسانه های صهیونیستی که به وفور یافت می شوند، به آن بپردازند.
🔻 در این میان ستاد مشترک ارتش سوریه با صدور بیانیه ای اعلام کرد که پدافند هوایی این کشور به سمت ۴ جنگنده متجاوز که از خاک لبنان مواضع ارتش را در اطراف تدمر را هدف قرار داده بودند وارد عمل شده یکی از جنگنده‌های متجاوز سرنگون و یک فروند دیگر صدمه دیده است، دو جنگنده دیگر نیز ناچار به فرار شدند. نکته ای که در بیانیه ارتش سوربه قابل توجه است، عدم اشاره به تعداد موشک های شلیک شده از سامانه پدافند هوایی مستقر در منطقه است. از آنجایی که این موشک‌ها از سامانه پدافندی سام ۵ یا همان سامانه اس ۲۰۰ گامون شلیک شده اند و برد بلندی دارند شلیک به نرخ بالای آنها نیازمند داشتن لانچرهای متعدد در منطقه است.
🔻از سوی دیگر رژیم صهیونیستی نیز با صدور بیانیه ای ادعای ارتش سوریه در هدف قرار گرفتن جنگنده‌هایش را دروغی بزرگ خوانده و اعلام کرده است برای اولین بار در طول شش سال گذشته سامانه های پدافند هوایی ارتش سوریه اقدام به شلیک به سمت جنگنده های این رژیم کرده اند. حال سوال مهم در این زمینه این است که واقعاً آیا موشکهای سوریه موفق به سرنگونی جنگنده متجاوز اسرائیلی شدند یا نه؟ با توجه به این مساله که صهیونیست ها ادعا می کنند موشک شلیک شده به محض ورود به آسمان فلسطین اشغالی توسط سامانه ضدموشکی حیتس سرنگون شده است، نه می توانیم ادعای ارتش سوریه را بپذیریم و نه ادعای رژیم صهیونیستی را.
🔹سیستم اطلاعاتی رژیم صهیونیستی بسیار مکتوم عمل میکند و می‌خواهند بگویند که جنگنده‌های اف ۱۵ آنها که در این عملیات حضور داشتند، دست نیافتنی هستند. با این حال به نظر می رسد به این مسئله باید دقت بیشتری کرد. سامانه های اس ۲۰۰ سوری که در منطقه حضور دارند در چند مدت گذشته به روز سانی شده و با دریافت کدهای جدید آماده شلیک به سمت اهداف دشمن شدند. این کدنویسی بدون شک توسط روس ها صورت نگرفته و دوستان دیگر سوریه در بهینه سازی و به روزرسانی این سامانه دوربرد نقش عمده ای داشتند. با این حال باید پذیرفت که این سامانه هر چند برد بلندی دارد، شاید دقت لازم را نداشته باشد ولی چگونه است که اهالی ساکن در دره رود اردن صدای مهیب ناشی از چند انفجار را می‌شنوند که بدون شک دلیل آن مورد اصابت قرار گرفتن یک موشک اس۲۰۰ به وسیله سامانه حیتس نیست.
🔹نکته دیگر که در این میان باید به آن توجه کرد ادعای دروغ اسرائیلی‌ها مبنی بر نخستین واکنش پدافند هوایی سوریه به تجاوز جنگنده های این رژیم از زمان شروع بحران سوریه و تجاوزهای مکرر این رژیم به مواضع ارتش این کشور است. شاید آنها حافظه خوبی نداشته باشند، اما ما که اخبار سوریه و تحولات منطقه را از نزدیک رصد می کنیم به خوبی و این مساله واقف هستیم که این برای نخستین بار نبود که پدافند سوریه اقدام به شلیک به سمت اهداف متجاوز کرده است. همین چند ماه پیش بود که بازهم سامانه اس۲۰۰ مستقر در القنیطره اقدام به هدف قرار دادن هواپیماهای رژیم صهیونیستی کردند.
🔹به هر حال آنچه مهم است، نفس شلیک به سمت جنگنده های متجاوز اسراییلی است. متاسفانه نگارنده در حوزه پدافند و جمینگ اطلاع زیادی ندارم، اما همین اندازه که سامانه قدیمی اس۲۰۰ موفق به رهگیری و شلیک به سمت جنگنده های متجاوز اسرائیلی شده و مانند قبل توسط غلاف اخلالگر اسراییلی نصب شده روی اف۱۵ یا رادارهای اخلاگر زمینی یا هوایی مختل نشده خود خبر خوبی است. عموما صهیونیست ها خیلی به حوزه جنگ الکترونیک خود می نازند، اما این بار رادار سام ۵ موفق شد که قفل راداری کند و هواپیماهای متجاوز هم چاره ای جز ترک آسمان منطقه ندیدند. واقعا سخت است که بگوییم صهیونیست ها دیگر دست به چنین حملاتی نمی زنند و تداوم چنین اقدامات تجاوزکارانه ای در بیانیه منتشر شده توسط ارتش این رژیم هم آمده است.
🔹با این حال، به نظر می رسد که تصمیم گیران نظامی و سیاسی این رژیم برای اقدامات بعدی خود دقت بیشتری به خرج دهند. مهم این است که سوری ها که سال ها در برابر چنین حملاتی سکوت می کردند، سکوتشان شکسته است. اینکه در آینده در این منطقه چه اتفاقاتی روی دهد، کاملا به اراده تجاوز صهیونیست ها و دفاع طرف سوری مرتبط است. هر چه باشد، صهیونیست ها این بار گیج شدند و برآوردشان از رفتار دمشق اشتباه از آب درآمد. دستکم رویارویی واقعی با دشمن همواره فرصت مغتنمی است که به سختی به دست می آید. اما یک بار جستی ملخک، دو بار جستی ملخک... این حکایت صهیونیست ها است. اینکه روس ها آیا حاضر هستند که توان پدافندی حاضر در سوریه را به کمک متحد خود در دمشق بگذارند؟ یا آنکه سفر بی نتیجه نتانیاهو به مسکو عامل چنین اقدامی شده است؟ مهم در حال حاضر پی بردن به پشت پرده و انگیزه سیاسی اقدام اخیر صهیونیست ها است.
⭕️کانال اخبار سوریه
ارتش سوریه و نیروهای مقاومت جبل المزار را از وجود دواعش پاکسازی کردند .
ارتش سوریه روستای حرمل در جنوب دیرحافر را آزاد کرد .
علی السلیمان خبرنگار و تصویربردار جنگی ارتش سوریه و نیروهای سهیل حسن روز گذشته در شرق حلب به فیض شهادت نائل آمد .
بدون شک خبرنگاران وتصویربرداران جنگی نقش مهمی در انتقال واقعیات به مخاطبان خارج از میدان دارند و تلاش آنها برای روشنگری، تلاشی مقدس است .
ان شاالله خداوند روح این شهید و تمام شهیدان خبرنگار را قرین رحمت و آمرزش خود قرار دهد و به خانواده ایشان صبر و بردباری عنایت بفرماید .
در ادامه پیشرویهای ارتش سوریه در شرق حلب، مناطق تل ایوب-ام زلیله-حزازه-تل احمر-عاصمیه و قرین آزاد شدند .
لازم به ذکر است تل احمر پس از آزادی رسم العبد بصورت نظامی آزاد شده محسوب میشد .
پیشرویهای اخیر جهت آماده کردن شرایط برای آزادسازی دیرحافر میباشد.
نقشه با کیفیت : http://www.mediafire.com/convkey/8e53/7glt6yxvw0ty6mjzg.jpg
شهرک #الوعر حمص که چسبیده به شهر #حمص است و در شرایط نامناسبی به سر می برد بالاخره با توافق بین هیئت مذاکره کننده شهرک و دولت سوریه به وساطت روسها قرار است به تدریج از بحران عبور کند.
هر چند دولت در ورودی شهرک، محصولات کارگاه صنعتی تولید نان را به طور رایگان و با سهمیه در اختیار مردم الوعر قرار می دهد و هزینه های آب و برق برای ساکنان الوعر رایگان است اما حضور پرشمار افراد مسلح و تک تیراندازهایی که از ساختمان های بلند، خارج الوعر را مورد هدف قرار می دهند باعث شده این منطقه در محاصره ارتش سوریه قرار داشته باشد و قاعدتا با مشکلات متعددی از جمله بمباران های هوایی و عدم دسترسی مناسب به خدمات شهری و آذوفه و بهداشت مواجه باشد.
بر اساس مفاد توافق اعلام شده در رسانه ها، از چند روز دیگر به مدت ۶ تا ۸ هفته هر هفته حدود ۵۰۰ مسلح و خانواده هایشان از الوعر خارج خواهند شد (احتمالا هر سری حدود ۱۵۰۰ نفر) و به ادلب یا شمال حلب خواهند رفت. ۳۰۰ نفر از مسلحین در الوعر باقی می مانند و علاوه بر تامین امنیت مردم، در روند تخلیه مسلحین کمک می کنند و با نیروهای ارتش سوریه در هماهنگی خواهند بود.
ارتش سوریه تا ۶ ماه وارد الوعر نخواهد شد و تنها پلیس سوریه و نیروهای روس به الوعر وارد می شوند. مسیر الوعر برای عبور و مرور مردم به طور کامل باز می شود و به تدریج ادارات و موسسات دولتی فعالیت خود در داخل الوعر را از سر خواهند گرفت. مسلحینی که می خواهند در الوعر بمانند بایستی وضعیت قانونی خود را تسویه کنند. تسویه وضعیت به معنای تحویل سلاح و بررسی پرونده افراد است. در صورتی که پرونده قضایی داشته باشند به دادگاه معرفی می شوند، در صورتی که مشمول خدمت باشند باید به ارتش بپیوندند و در غیر این شرایط می توانند به زندگی عادی بازگردند. در هر صورت می توانند مشمول عفو ریاست جمهوری سوریه نیز بشوند.
الوعر بیش از ۱۰۰ هزار جمعیت غیرنظامی و حدود ۴-۵ هزار مسلح دارد. همان گونه که در نقشه (منبع نقشه: رسانه های مسلحین) مشخص است این شهرک بزرگ که از نظر ابعاد و جمعیت بیشتر شبیه یک شهر می باشد از ۸ منطقه مجزا به عنوان جزایر ۱ تا ۸، الوعر قدیم و روستای کوچک شیعه نشین الرقه تشکیل شده است. به نظر می رسد روستای الرقه با توجه به حضور مسلحین در الوعر تقریبا خالی از سکنه باشد اما روستای شیعه نشین مزرعه در مجاورت الوعر در معرض مداوم شلیک تک تیراندازهای الوعر قرار دارد.
پس از آزادسازی شهر تدمر ارتش سوریه تلاش میکند تا با افزایش کمربند امنیتی از تکرار سناریوی قبلی و سقوط مجدد تدمر جلوگیری کند.
در حال حاضر ارتش سوریه بیشتر مناطق از دست رفته را بازیابی کرده و خطوط تماس تقریبا به حالت قبل از هجوم داعش و سقوط تدمر برگشته است .
در جدید ترین پیشرویها ارتش سوریه به کمک نیروهای فاطمیون و مقاومت موفق شد ضمن پیشروی در اطراف مرداب موح، با پیشروی 13 کیلومتری در شمال شرق تدمر مناطقی از جمله صوامع حبوب و حقل مستدیره را پاکسازی کند.
طی دو روز گذشته عناصر تکفیری در شهر #بنش حملات جدیدی را به سمت فوعه کفریا آغاز کردند. دو شهرک شیعه نشین که نزدیک دو سال است در محاصره کامل قرار دارند و با بحران سوخت و دارو و احتیاجات اولیه زندگی مواجه هستند.
از روز جمعه بود که تحولات در این محور با ارسال کوادکوپتر مسلحین جهت شناسایی خطوط دفاعی شهرک ها آغاز شد. که البته یکی از آنها توسط نیروهای مدافع ساقط شد.
و از دو روز گذشته مسلحین سعی دارند از سمت جنوب فوعه و محور دیرالزغب پیشروی کنند و بر تلة عانون مسلط شوند. البته منابع نزدیک به تروریست ها مدعی تسلط آنها بر این بلندی شده اند که قابل تأیید نیست. و بعید است به این سرعت و به سادگی بتوانند پیشروی کنند.
اما کلیت حمله مسلحین و درگیری ها، صحیح است و این پیشروی از این بابت می تواند خطرناک باشد که در صورت سیطره آنها بر این بلندی، هم شهرک فوعه زیر آتش مستقیم آنها قرار می گیرد و هم اینکه می توانند با اشراف آتش بر مسیر بین فوعه و کفریا، ارتباط آنها را از هم قطع کنند که اثرات قابل توجهی بر تشدید بحران اهالی دو شهرک خواهد گذاشت و ممکن است مانع امداد پزشکی و دارویی و ارسال غذا شود.
این تهاجم زمینی در حالی صورت می گیرد که خمپاره باران این دو شهرک به امری عادی تبدیل شده و حتی در همین #آتش_بس نیم بند، هیچ گاه خمپاره باران این دوشهرک قطع نشده و هر چند روز یکبار شاهد خبر شهادت یا زخمی شدن اهالی شیعه این دو شهرک هستیم که معمولا بر اثر خمپاره باران یا شلیک تک تیراندازانی است که به نزدیکی مواضع فوعه می آیند و اهالی غیر نظامی ( در چند مورد کودکان و زنان ) را هدف قرار می دهند.
حتما به یاد دارید زمان خروج مسلحین از #حلب را که چگونه با دخالت فرمانده نیروهای مقاومت در سوریه، #توافق ترکیه و روسیه بهم خورد تا آنان مجبور به پذیرش خروج بخشی از مردم فوعه کفریا شوند. و حتما به یاد دارید کارشکنی ها و حملاتی که عناصر تکفیری به اتوبوس های اعزامی به فوعه کردند و آنها را آتش زدند.
تمام اقدامات صورت گرفته علیه شیعیان فوعه به طور مستقیم به خارج از سوریه مرتبط می شود. یک سر آن به #ترکیه و یک سر دیگر آن به #قطر و سعودی متصل است که اخیرا با کاهش نفوذ ترکیه بر #النصره، قطر به طور ویژه در پشتیبانی مالی النصره ( #تحریرالشام ) نقش ایفا می کند.
و حالا در آستانه نشست #آستانه 3، با حمله و تشدید فشار بر فوعه کفریا سعی دارند امتیازات بیشتری از ایران در میز مذاکرات بگیرند.
البته نمی دانم ابزار درستی را برگزیده اند یا اینکه اصطلاحا به کاهدان زده اند! چرا که حقیقتا معلوم نیست برای دستگاه دیپلماسی و تیم مذاکرات اعزامی اساسا مسأله فوعه کفریا موضوعیت دارد یا خیر ... ؟!
عده ای هم معتقدند برای جلوگیری از اتهامات طائفی و همچنین کاهش حساسیت ها و وجه المصالحه قرار گرفتن فوعه است که این مساله به خوبی در مواضع رسمی #وزارت_خارجه ایران جایگاه ندارد.
در هفته های اخیر هم شایعاتی مبنی بر تجمیع نیرو در حلب برای آغاز عملیات به سمت #ادلب و فوعه کفریا مطرح می شود که حداقل می توانم بگویم هیچ نشانه یا مستندی در این مورد مشاهده نکرده ام و قابل تأیید نیست.
به هر حال، به جز مذاکرات آتی آستانه، چند روز قبل شاهد نهایی شدن توافق خروج مسلحین و خانواده هایشان از محله #الوعر حمص بودیم. و براساس آن قرار است ظرف دو ماه مسلحین از آن خارج شده و به سایر مناطق در اختیار معارضین منتقل شوند. شهرک الوعر یکی از سخت ترین پرونده های مصالحه برای نظام سوریه بوده است؛ و بسیار موقعیت مناسبی است که در کنار اجرای آن توافق، فوعه کفریا هم مورد توجه قرار گیرد و حداقل بخشی از اهالی آن، از محاصره خارج شوند.
چیزی که لازمه اش اراده و خواست طرف های درگیر و پیگیری و فشار سیاسی بر حامیان خارجی مسلحین در مذاکرات پیش رو است...
جهاد_رضا
رانندگان اتوبوس های سبز که انتقال برخی ساکنان شهرک های محاصره شدۀ فوعه و کفریا را انجام دادند، خود در دام عناصر مسلح افتاده و به جرگۀ مردم محاصره شده پیوسته‌اند!
در حالی که اتوبوس های سبز بیش از دو ماه پیش به شهرک های محاصره شدۀ فوعه و کفریا در ریف ادلب رفتند تا شماری از غیر نظامیان و مجروحان محاصره شده در منطقه را بر اساس توافق با گروه های مسلح به خارج از این شهرک ها منتقل کنند، رانندگان این اتوبوس ها خود در دام فریب کاری عناصر مسلح افتاده و به جرگۀ مردم محاصره شده اضافه شده اند.
به گزارش پایگاه شام تایمز سوریه، شماری از رانندگان اتوبوس های سبز که در شهرک های فوعه و کفریا گرفتار شده اند، لب به شکایت از وضعیت خود گشوده اند.
ابو محمد، یکی از این رانندگان، دربارۀ شرایط اسفبار این دو شهرک به دلیل محاصره گفت: «ساکنان این دو شهرک غذای خود را نمی خورند و آن را به ما می دهند. بیست راننده نتوانسته اند از شهرک ها خارج شوند و در آن مانده اند».
ابو محمد با درخواست از سازمان های بین المللی و جامعۀ جهانی برای شکستن محاصره گفت: «وظیفه ای که به محول شده است، انتقال بیماران و مجروحان بد حال به خارج از این شهرک هاست. رانندگان همین اتوبوس ها صدها تن از مردم شرق حلب را با وجود همۀ خطرات نجات دادند. آن ها چه گناهی مرتکب شده اند»؟
گروه های مسلح توافقی را که برای تخلیۀ شرق حلب منعقد شده بود و بر اساس آن می بایست در قبال خروج مردم از آن منطقه، شهروندان فوعه و کفریا هم از محاصره خارج شوند، نقض کرده اند.
کانال تلگرامی الفوعة وکفریا الى متى الحصار:
پ.ن: در روزهای گذشته مسلحین تحرکات زمینی در اطراف الفوعه و کفریا به خصوص بلندی راهبردی تل ام عانون داشتند و برخی رسانه های مسلحین حتی خبر از اشغال این بلندی دادند اما این نفوذ مسلحین با واکنش نیروهای مدافع بی نتیجه ماند و مهاجمین مجبور به عقب نشینی شدند. اهمیت تل عانون این است که این تپه بر مسیر بین الفوعه و کفریا اشراف دارد و همچنین بخش اعظم الفوعه از این تپه به طور مستقیم قابل رصد کردن است.
پس از چند روز توقف پیشرویهای ارتش سوریه در شرق حلب ، امروز روستاهای حمیمه کبیره و حمیمه صغیره در شرق فرودگاه کویرس آزاد شد.
در هفته جاری دواعش بشدت در فرودگاه جراح مقاومت کردند و پیشرویهای امروز ارتش در محور دیرحافر میتواند جهت برهم زدن تمرکز دواعش و در هم شکستن خط دفاعی آنها باشد .
وزارت خارجه عراق اعلام کرد ٤٠ نفر از زوار عراقى در این انفجار به شهادت رسیده اند.
لینک نقشه با کیفیت از آخرین وضعیت خطوط تماس در سوریه :
http://www.mediafire.com/convkey/0239/d4w41fgo1iw9v5hzg.jpg
نکته : خطوط تماس در حومه شرقی شهر رقه در حال تغییر است و ممکن است خطوط تماس پس از انتشار نقشه تغییر کرده باشد .
در لینک زیر نقشه ۲۱ روز پیش جهت مقایسه وجود دارد .
شش سال پس از آغاز بحران سوریه، اولین نشانه‌ها از به هم خوردن موازنه قدرت آشکار میشود.
آنچه در هفته‌های اخیر و در نشست‌های چندجانبه رسمی و غیررسمی، با حضور کشورهایی همچون روسیه، آمریکا و ترکیه اتفاق می‌افتد، یقیناً نشست‌های هماهنگی برای دوران پسا داعش است.
شش سال پس از بحران سوریه که تا اینجا می‌توان آن را بحران طرفهای درگیر با قدرت‌های برابر نامید، یکی از مهم‌ترین طرفهای درگیر در حال افول ناگهانی است.
داعش که اگرچه روزهای سال 2013 را با حرکتی گسترشی برق‌آسا پشت سر گذاشت، اما سال 2017 شاید آخرین سال حضور جدی‌اش در سوریه و عراق باشد.
دراین بین اما میراث سرزمینی داعش، لقمه‌ای طلایی برای طرفهای درگیر در سوریه است. سرزمینی به وسعت نیمی از کشور سوریه، که هرچند بیابانی است اما کنترل آن میتواند قدرت تحرک ویژه‌ای را فراهم کند.
بررسی نقشه وضعیت موجود سوریه نشان می‌دهد، ارتش سوریه و البته کردها می‌توانند بیشترین سهم را از سرزمین داعش به دست بیاورند. از چهار شهر بزرگ رقه، دیرالزور، طبقه و سخنه احتمالاً رقه به دست کردها پاکسازی خواهد شد و سه شهر دیگر به دست ارتش سوریه فتح خواهد شد.
در نیمه شمالی سوریه اگر ارتش سوریه و کردها صرفاً متمرکز بر جنگ با داعش شوند، سناریوهای پاکسازی سوریه از داعش به این صورت خواهد بود:
اهداف کوتاه مدت و میسر:
🔸 ارتش در ادامه پیشرویهای خود، با پاکسازی فرودگاه جراح، دیر حافر، مسکنه و جبل شیث، شهر خناصر را تأمین امنیت کرده و به دروازه‌های طبقه می‌رسد و حضور داعش در استان حلب به اتمام می‌رسد.
🔸 بیابان‌های گاز خیز شمال تدمر توسط ارتش سوریه پاکسازی خواهد شد تا علاوه بر تأمین امنیت جاده سلمیه-اثریا، دولت شروع به بازسازی تجهیزات استخراج گاز کند.
🔸 کردها در ادامه پیشروی خود در ساحل شمالی رود فرات، حدود 50 کیلومتر باقیمانده تا دیرالزور را پاکسازی کرده تا به این شهر برسند، یا با ادامه پیشروی خود حلقه محاصره رقه را تنگ‌تر کنند.
اهداف بلندمدت:
🔸 ارتش با پاکسازی طبقه از رقه گذشته و با پیشروی حدوداً 150 کیلومتری در موازات فرات به دیرالزور برسد، یا با پیشروی از تدمر به سمت سخنه و 150 کیلومتر بیابان‌پیمایی، به دیرالزور برسد.
در نیمه جنوبی اما ارتش سوریه و مسلحین مشغول به پیشروی در مناطق داعش خواهند شد.
🔸 در این منطقه هرچند مسلحین قدرت زیادی ندارند، اما سه هدف محاصره استان سویدا (با تصرف فرودگاه خلخاله)، قطع اتوبان دمشق-حمص (با تقویت جبهه شهر جیرود) یا شکست محاصره غوطه شرقی دمشق، ممکن است آنها را وسوسه نماید.
🔸 از طرف دیگر ارتش سوریه نیز در این منطقه میتواند با فتح صوانه و خنیفیس امنیت تدمر را از جنوب تضمین کرده و با پیشروی از قریتین به سمت فرودگاه السین، مسلحین حاضر در منطقه جیرود را محاصره کند یا با پیشروی در اطراف فرودگاه خلخاله، استان سویدا را از داعش پاکسازی نماید.
.
درنهایت به‌صورت خلاصه می‌توان گفت،
در صورت عدم عبور کردها از فرات (که کردها میلی به این عبور نشان ندادند) می‌توان گفت که قسمت اعظم مناطق تحت کنترل داعش به دست ارتش سوریه خواهد افتاد. هرچند عزم ارتش سوریه هم میتواند به پاکسازی استان حلب از داعش و تأمین امنیت دیرالزور نیز خلاصه شود و انرژی اصلی برای درگیری با مسلحین استان ادلب نگه‌داشته شود.
و البته تمام این پیش‌بینی‌ها نظامی بوده و احتمال توافقات سیاسی پشت یا جلوی پرده وجود دارد ...
نقشه با کیفیت : http://www.mediafire.com/convkey/9650/6ie61kzezsdzgvyzg.jpg
عملیات در قابون دمشق دومین هفته خود را پشت سر میگذارد؛ هدف اصلی از این عملیات آزادسازی محله های قابون و تشرین و برزه میباشد و در صورت تحقق این امر ضمن افزایش امنیت پایتخت، امنیت ضاحیه الاسد و مسیر دمشق_حمص نیز افزایش پیدا میکند .
در حال حاضر و بر طبق روال دو هفته ی اخیر مواضع مهم و اساسی تروریست ها در این منطقه شناسایی شده و هدف توپخانه و جنگنده های روسی سوری قرار میگیرد. در طول هفته جاری بخش وسیعی از مزارع حرستای غربی پاکسازی شد .
یکی از دلایل سختی این عملیات وجود تونل های فراوان در این مزارع و منطقه میباشد که ارتباط تروریست ها را با خارج از محاصره برقرار میکند و مشخصا با وجود چنین تونلهایی تجدید نیرو توسط تروریست ها و انجام برخی عملیاتهای غافلگیرانه را برای آن ها میسر میکند .
لازم به ذکر است که پیش از آغاز عملیات دولت سوریه تلاش کرد تا با پیشنهاد مصالحه از درگیریهای بیشتر جلوگیری کند اما طبق معمول با مخالفت جبهه النصره این مصالحه ممکن نشد و عملیات وارد فاز نظامی جدیدی شد.
پس از سد کردن راه مسلحین تحت امر ترکیه، نیروهای سهیل حسن با آزادسازی الخفسه و ایستگاه آب آن به دومین هدف اصلی عملیات در شرق حلب رسیدند. پس از نزدیک ٢ ماه بحران آب برای ٣ میلیون ساکنان حلب و حومه (حتی مناطق تحت کنترل مسلحین)، انتظار می رود آب در روزهای آینده به سمت حلب جریان یابد.
در آخرین پیشرویها روستاهای البابیری، اقرع، مشیرفة التتن، تل توتون، جب هندی، مشرفة التین، تلة القواص، خربة عقله،صلیبیه (خربة صلیب)، جتاله و جبل شتالة آزاد شدند.
با آزادسازی این منطقه مشکلات آب شهر حلب تا حدود بسیار زیادی برطرف شد .
طی هفته های گذشته تحولات شمال سوریه سرعت زیادی به خود گرفت و تا حدودی تکلیف سیطره این مناطق توسط قدرت های منطقه ای و فرامنطقه ای تعیین شد. #الباب سهم ترکیه شد و ارتش سوریه بدون هیچ درگیری یا رقابت خاصی با ترکیه، به سمت شرق پیشروی کرد تا به مواضع کردهای #SDF در حومه منبج رسید.
کردها هم برای جلوگیری از حمله ترکیه به منبج، با هماهنگی روسیه و امریکا، خطوط خود با #درع_الفرات را تحویل دادند.
در غرب #منبج ارتش سوریه و روسیه مستقر می شوند و در شمال منبج هم نیروهای امریکا. البته بعید است عناصر SDF کاملا عقب نشینی کنند، و این امر بیشتر تغییر پرچم است تا عقب نشینی SDF از غرب فرات.
این توافق، هم به نفع نظام سوریه و هم به نفع کردهاست که با این نوع توافقات با نظام سوریه، اعتبار و آینده خود را بیش از پیش تأمین میکنند و طرف های متعارض با خود را به حداقل می رسانند. همچنین از منافع و خدمات دولت از جمله برقراری ارتباط با شهرهای بزرگ مثل حلب و دمشق و ... جهت دریافت مواد غذایی و دارو و سایر احتیاجات خود و همچنین رفت و آمد به کانتون #کردی عفرین بهره مند می شود.
و البته این شکل توافقات، بارزترین نشانه های حرکت به سمت پایان بحران سوریه است که با محوریت قدرت های فرامنطقه ای در حال انجام است. و بر خلاف ظاهر رسانه ای که نمایش داده می شود، نه تنها ارتباطات بین امریکا و روسیه قطع نشده، بلکه در هفته های اخیر شدت گرفته. و این چندان ارتباطی به #ترامپ و تمجید هایش از پوتین و روسیه ندارد. این اقتضای حرکت به سمت پایان بحران سوریه است. و تابعی از کلیت رابطه روسیه و امریکا نیست.
همانطور که از این ارتباطات و توافقات بر می آید، تحولات سوریه به شدت سیاسی شده؛ بنابراین عجیب نیست اگر روزی بشنویم کردها با ارتش سوریه برای عملیات مشترک رقه به توافق رسیده اند! توافقی که در اصل توافق بین امریکا و روسیه باشد. کردها به دلیل بافت عمدتا عرب رقه و طبقه و دیرالزور، مشروعیت چندانی برای تصرف این مناطق ندارند، و می دانند که قرار نیست در آینده، رقه یا دیرالزورِ عرب نشین بخشی از کردستان سوریه باشد. پس این تنها خواسته ای است که امریکا آن را طلب کرده، چون نیروی متحد دیگری به جز کردها برای پیشروی و نفوذ در سوریه ندارد.
و همین امر موجب می شود در آینده، صرف نظر از تحولات سیاسی، شاهد یک سری انتقام ها یا درگیری های قومی بین اعراب و اکراد باشیم.
📍 عملیات رقه و ترکیب نیروهای عمل کننده!
بنابراین کردها نیاز دارند با ترکیب نیروهای غیر کردی کمی ائتلاف SDF را تلطیف کنند تا این نقصان برطرف شود، و ارتش سوریه می تواند یکی از گزینه های جدی باشد. چرا که گروه های عرب موجود در SDF هیچ جایگاهی در مقابل کردها ندارند. و شرکت گروه های خارج از SDF به دلیل نفوذ ترکیه با مخالفت #YPG مواجه می شود.
♦️ گروه YPG یا همان یگان های مدافع خلق کرد هم پیمان PKK ترکیه و جدایی طلب هستند. شاخه زنان آنها #YPJ نام دارد. ارتش ترکیه دشمن آنهاست و حزب دموکرات کردستان ( بارزانی ) هم با آنها خصومت دارد.
♦️ ائتلاف SDF یا همان نیروهای سوریه دموکراتیک – ائتلاف نظامی YPG با گروه های محلی معدود عرب است؛ که با هدف دفع بهانه ترکیه تشکیل شد و کماکان همان YPG و YPJ نیروی اصلی این اتحاد هستند.
البته ترکیه و امریکا چندان دست بسته هم نیستند. آنها برای تغییر موازنه در کردستان سوریه و کاهش یکه تازی YPG، به واسطه اقلیم کردستان عراق ( بارزانی ) دست پخت جدیدی به نام #پیشمرگه_روجاوا را تدارک دیده اند و از عراق به کردستان سوریه آورده تا در عملیات رقه و دیرالزور مشارکت دهند. اینها بخشی از آوارگان کردستان سوریه هستند که توسط ترکیه و بارزانی ها تجهیز و پشتیبانی شده اند؛ و صدالبته با چراغ سبز امریکا!
طبیعتا YPG مخالف ورود این گروه است و درگیری های اخیر در #سنجار عراق بین ایزدی های همپیمان PKK و YPG و پیشمرگه روجاوا هم مربوط به همین موضوع بود.
بهر حال این تعارضات کردهای سوریه و ترکیه وعراق از دیگر دلایلی است که می تواند منجر به گرایش YPG به سمت ارتش و دولت سوریه شود. که البته این تنها یک گزینه و احتمال است و قطعا تا جایی پیش می رود که منجر به خشم و قطع حمایت امریکا نشود. و به نظر آنها سعی دارند با دخیل کردن روسیه و نظام سوریه نهایت بهره گیری و امتیاز گیری از امریکا و سایرین را داشته باشند.
در نهایت، نتیجه این جدال به سیاست #امریکا برمی گردد و باید دید آیا امریکایی ها می توانند توازنی بین خواسته های ترکیه و YPG ایجاد کنند یا اینکه شاهد نفوذ و گرایش بیشتر کردها به روسیه و نظام سوریه در رقه و سایر مناطق خواهیم بود.
جهادرضا
با عقب نشینی دواعش از مناطق شمالی خفسه، این مناطق نیز پس از 5 سال آزاد شدند.
نقشه با کیفیت : http://www.mediafire.com/convkey/ada6/m7djkq4rygys84bzg.jpg
