🌿🌸 «اللهم اجعل مماتی شهادتاً فی سبیلک» 🌸🌿
پروردگارا مرگم را شهادت در راهت قرار ده
شورشیان اسلامگرایی مثل احرار الشام، فیلق الشام، یا نورالدین زنکی( که حالا به خاطر آخرین ویدیوی گردنزنیاش مشهور شده است) هم حضور دارند.
آنها فقط وقتی با داعش میجنگند که به آنها حمله میکند، و حتی در چنین وقتی، اکثر نیروهایشان مایل به جنگیدن با هممذهبان سنیشان نیستند. خندهدار است که حشد الشعبی، که هزاران نیروی سنی دارد و بخشی از دولت عراق است، «شبه نظامیان شیعه» نامیده میشود در حالی که شورشیان سوریه که تماماً سنی هستند و صراحتاً برای سنیها میجنگند، با عنوان «شورشیان» توصیف میشوند.
شورشیان اسلامگرا اهداف سیاسی و ایئدئولوژیک ناهمگون با منافع آمریکا( و البته با اکثریت سوریها) دارند و از قضا شباهت زیادی به اهداف و ایدئولوژی داعش دارند.
احرار الشام نمیتواند بدون همکاری جبهه النصره یا بدون اجازه گرفتن از جبهه النصره بجنگد، و در حالی که جبهه النصره اخیراً خود را از قاعده جدا کرد، این حرکت مورد استقبال القاعده قرار گرفت. این امتیاز مثبتی نیست. القاعده فهمید که یک النصرهی مستقل یا النصرهی ظاهراً مستقل، برای جهادش بهتر است و به روزنامهنگاران غربی اجازه میدهد تهاجمش به حلب را حملهی «شورشیان» توصیف کنند.
از هزاران گروه شورشی مشغول در سوریه، بعضیها ایدئولوژی ندارند و چریکهایی تصادفی هستند، اما ایدئولوژی سلفی جهادی مسلط، واردات خارجی است. این ایدئولوژی آزادی، پیشرفت و مدرنیته را رد میکند. زبان این گروهها-یا زبان «فعالان» توجیهکنندهی آنها- در تعامل با غرب اغواکننده است اما گفتمانشان در عربی از گفتمان القاعده و داعش متمایز نیست. تنها تفاوتشان بر سر این است که چه کسی قدرت داشته باشد و آیا مشروع است که حالا خلافت اعلام کنیم یا خیر. هر کسی با دانشی اولیه از عربی میتواند ببیند که به عنوان هدف اصلی جنگشان یک صدا خواهان نابودی فرقههای رقیب میشوند. آنها برای دموکراسی، آزادی یا حقوق بشر نمیجنگند.
در سوریه، سنیهای میانهرو علیه القاعده و داعش میجنگند. خالد اباظه یکی از آنهاست. او فرماندهی سنی واحدی شبه نظامی در جنوب است که چند سال است با جبهه النصره و دیگر گروههای افراطی میجنگد. من شخصاً شورشیان سابقی را دیدهام که حالا در کنار نیروهای دولتی و علیه جبهه النصره و داعش میجنگند. اکناف بین المقدس یکی از آن گروههاست که در کمپ یرموک فعال بود.
عراق و افسانهی شبهنظامیان خونخوار شیعه
روایت غربی از تعارض موجود در عراق به شکلی مشابه تنها ارتباطی
لشکر کشی گسترده طالبان در سنگچارک با این قوت و شدت بیسابقه بوده است. مساله پرسش برانگیز در این نبرد نابرابر این است که چه چیزی سبب شده که این جنگ برای طالبان مهم شده است؟ چرا طالبان با این شدت و قوت برای تسخیر یک منطقه دور افتاده و فقیر نشین مثل مسجد سبز کمر بستهاند و از هیچ نوع ظلم و شکنجهی دریغ نمیکنند؟!!
از طرف دیگر؛ در این چند روز که هر ساعت بر سر مردم سنگچارک گلوله بارید و مردم آوارهی کوه و بیان شدند٬ از سنگ صدا برآمد ولی از والی٬ قومندان امنیه و ریاست امنیت ملی سرپل صدایی شنیده نشد.
اگر ترکیب نیروهای طالبان را نیز بررسی کنیم٬ دیده میشود که از غور و هلمند گرفته تا فاریاب و بلخ در این نبرد شرکت کردهاند.
این موارد٬ نشان دهنده و بیانگر توطئهی بزرگی است که در پشت نبرد طالبان در شمال و در سنگر مقاومت سنگچارک وجود دارد.
در تماس تلفنی که با یکی از فرماندهان نیروهای مردمی در سنگچارک داشتم٬ چنین روایت کرد: طالبان سنگچارک به دلیل اینکه با مردم سایر مناطق آشنایی دارند و نیروهای مردمی نیز آنان را خوب میشناسند٬ از سوی نیروهای مقاومت مردمی بیاهمیت هستند و در چندین عملیات نتوانستند راه بهجایی ببرند. تا اینکه یک روز پس از سالگرد استقلال افغانستان(۲۸ اسد)٬ روز جمعه ساعت ۱۰:۱۰ صبح یک چرخبال نظامی در منطقه «دره زَمچی» که در تصرف طالبان قرار دارد٬ نشست میکند و لحظات بعد معلوم میشود که ملا منصور فرمانده عمومی طالبان هلمند که مدیریت جنگهای هلمند را به دوش داشته٬ با سه نفر دیگر از فرماندهان بلند پایه طالبان هلمندی را برای مدیریت و رهبری جبهه جنگ سنگچارک به آنجا منتقل کرده است. از هویت چرخبال اطلاعی دقیق در دست نیست که آیا پاکستانی بوده یا متعلق به نیروهای نظامی کشور؟ اما ظاهر چرخ بال شباهت زیاد چرخبالهای وزارت دفاع افغانستان داشته است.
با انتقال و آمدن نیروهای تازه نفس٬ طالبان تجدید قدرت و تمرکز قوت بیشتری میکنند و ساعت ۵ صبح روز شنبه٬ به تعداد دست کم ۳۰۰۰ نیروی طالب از سه استقامت جنگ را بالای پوستههای نیروهای مردمی قریه مسجد سبز که تعداد شان کمتر از ۱۰۰ بوده است٬ آغاز میکنند و تا ساعت ۱۰ شب به مدت ۱۷ ساعت بدون وقفه میجنگند و در هر عملیات با شکست مواجه میشوند و با تلفات سنگین عقب نشینی میکنند. تجهیزات و مهمات نیروهای مردمی نیز کمکم تمام میشود و با آنکه تلاش میکنند و نیروهای کمکی دولتی را به مدد میخواهند اما از طرف حکومت محلی سرپل و سنگچارک هیچ اقدامی صورت نمیگیرد. نیروهای مردمی تا اندازهی میرزمند که مهمات شان به صورت کامل تمام میشود و طالبان خط مقدم مقاومت را در هم میشکنند و افراد هر سه موضع را که ۱۰ نفر بودهاند به فجیع ترین شکل ممکن سلاخی میکنند. شدت توحش به اندازهی بوده است که یکی از نیروهای مردمی با دیدن صحنههای فجیع و هولناک و شهادت هم رزمانش سکته میکند.
در جبهه جنگ طالبان در سنگچارک٬ افراد مشهوری از مناطق مختلف ولایتهای جوزجان٬ بلخ٬ سرپل٬ فاریاب٬ غور و هلمند حضور دارند و فرماندهی جنگ را نیز در هر استقامت فرماندهان هلمندی به رهبری ملامنصور به عهده دارند.
در این جنگ تا هنوز طالبان به تعداد ۱۵ عملیات داشتهاند که در نتیجهی آن ۱۳ نفر از نیروهای مردمی شهید و چهار تن دیگر زخم سطحی برداشتهاند. و نیز به نقل از مردم محل آمار تلفات طالبان بیشتر از ۱۶۰ کشته و زخمی اعلان شده است. از فرماندهان مشهور طالبان که در این جنگ کشته شدهاند٬ مولوی اجمل قومندان عمومی طالبان در فاریاب و مولوی عمری فرمانده عمومی طالبان سرپلی میباشند.
به گفته فرماندهان نیروهای مردمی تا هنوز هیچ اقدامی برای محار این جنگ از سوی حکومت مرکزی و محلی صورت نگرفته و قومندان امنیه ولسوالی سنچارک نیز با آغاز جنگ٬ به بهانهی مریضی از منطقه فرار کرده است.
این در حالی است که دو روز پیش از جنگ سنگچارک والی سرپل با شورای امنیت و رئیس جمهور غنی تماس تلفنی مفصل داشته است.
از ورای این مسایل بر میآید که جنگ سنگچارک کار طالبان منطقهی نبوده بلکه ریشه در ستون پنجم دولت و سیاست کلی دولت در قبال طالبان دارد و محار نشدن آن زنگ خطر جدی برای سقوط شمال است.
به قلم حیدر احمدی بلندی
۱-تعز:
یک فرمانده میدانی مزدوران هادی به نام معاذ صادق در درگیری های روز گشته تعز کشته شد .
المسیره با انتشار این فیلم ادعای مزدوران هادی مبنی بر پیشرویشان در ضباب را تکذیب کرد .
۲-جوف :
امروز طی یک مبادله ی محلی تعداد شانزده نفر از دلاوران انصارالله که به اسارت مزدوران هادی در آمده بودند طی یک تبادل به آغوش خانواده هایشان باز گشتند .
۱) عدهای از یک سو میگویند حضور جنگندههای روسیه در ایران مغایر اصل ۱۴۶ قانون اساسی است؛ و از سوی دیگر استدلال میکنند که حضور جنگندههای روسیه در ایران نیازمند مصوبهٔ مجلس است. حال سئوال اینجاست که چطور ممکن است امری که - به زغم آنها - مغایر قانون اساسی است مورد تصویبِ مجلس قرار گیرد؟ مگر مجلس میتواند «قانونی» مغایر با قانون اساسی به تصویب برساند ؟
۲) اگر از این تناقض آشکار هم بگذریم، پرسش دوم این است که چرا کسانی که به هر دلیل مخالف حضور جنگندههای روسیه در ایران هستند، میخواهند این حضور را با یک مصوبهٔ مجلس «تثبیت» کنند؟ چرا میخواهند یک همکاری موفقت را به یک «معاهده نظامی» - یا یک «موافقت نامه وضعیت نیروها»( Status of Forces Agreement) - تبدیل یا نزدیک کنند؟ برخلاف این دوستان، معتعدم که اتفاقاً هر مصوبهای که منجر به تحکیم و تثبیت یک حضور نظامی موقت در کشور شود، و رنگ و بوی یک توافق SOFA بگیرد، مغایر اصل ۱۴۶ قانون اساسی است و باید توسط شورای نگهبان مردود شود.
۳) نکتهٔ دیگر اینکه در مسائل راهبردی و امنیتی اینچنینی، برخلاف تصور دوستان، دخالت دادن مجلس فضیلت نیست. مسائل نظامی و راهبردی از نظر زمانی «حساس» و نیازمند سرعتعمل و تصمیمات کارشناسی (بعضاً بر اساس اطلاعات محرمانه) است. انداختن این مسائل در گیرودار بوروکراسی مجلس و قرار دادن آن در معرض بازیهای جناحی و سیاسی قطعاً با امنیت ملی سازگار نیست. اگر بنا بود مجلس هر جابجایی نیرو، هر مجوز عبور از کوریدور هوایی، هر صفبندی قوا و هر آرایش نظامی میان ایران و متحدین را - آن هم در شرایط درگیری نظامی - به تصویب برساند، چه بر سر کارآمدی و بازدهی «توان دفاعی» کشور میآمد؟
آیا منتقدین واقعاً تفسیری را از قانون اساسی میپسندند که - با «بوروکراتیزه» کردن تصمیمات نظامی - دست کشور را در مددخواهی از کشورهای متحد در مواقع خطر به کل ببندد، کارآمدی و سرعتعمل نهادهای امنیتی و نظامی را بگیرد و عملاً از شکل گرفتن ائتلافهای نظامی یا تسهیل عملیات نظامی علیه یک دشمن واحد ممانعت کند؟
اگر بنا بود تصمیمات اینچنینی هم از مجلس میگذشت، دیگر چه نیازی به شورای عالی امنیت ملی بود؟
دوستان میگویند روی قانونمندی و احترام به قانون اساسی حساس هستند، ولی مگر یکی از اصول احترام به قانون اساسی، احترام به تقسیم وظایفی که در آن صورت گرفته نیست؟
؟
خطوط تماس چند روزی هست که تغییر نکرده و حملات دیروز ارتش به قراصی و تل محروقات دفع شد .
دمیستورا و سازمان ملل پس از توقف پیشروی های تروریست ها در جنوب حلب دوباره طرح آتش بسی 48 ساعته رو مطرح کردند که فعلا مورد توافق قرار نگرفته ،،،
نبردها در جنوب حلب گره خورده و هفته ی آتی زمانی هست که ارتش سوریه باید ابتکار عمل را در دست بگیرد در غیر اینصورت گذشت زمان موازنه را به نفع مسلحین تغییر خواهد داد .
نقشه با کیفیت : http://www.mediafire.com/convkey/abb7/ybvh2iemc8ay8o6zg.jpg
از صبح امروز ارتش سوریه به کمک نیروهای عراقی حملاتی رو در محورهای تل صنوبرات ، تل محروقات ؛ عامریه و جمعیات و قراصی ترتیب دادند .
در محور قراصی در ساعات ابتدایی نیروها موفق شدند تا آستانه ی ورود به روستا پیشروی کنند ولی در نهایت بنا به مصلحت فعلا عقب نشینی کردند .
لازم به ذکر هست که تلفات مسلحین در حملات امروز نیروهای مقاومت بالا بوده و این رو میشه از هلاکت فرماندهان میدانی مسلحین مشاهده کرد .
در حال حاضر درگیریها در این محور در جریان هست و خبر آزادی مناطق صحت ندارد .قبلا هم گفتم ، این دست از حملات بیشتر برای مشغول کردن دشمن و گرفتن فرصت حملات جدید از آنهاست .
این حملات در راستا و ادامه ی حملات دو روز گذشته ارتش سوریه به کلیة فنیة و 1070 هست که هدف اصلی پیشروی نیست بلکه هدف اصلی محک زدن تمام نقاط جبهه و بررسی رفتار مسلحین در پاسخ به حمله است .
برای نمونه در مورد قراصی با دانستن مقداری اطلاعات نظامی و توجه به نقشه میدانی میتوان متوجه شد که پیشروی به وسط شکم ! دشمن بدون تامین جناحین امری غیر ممکن و بیهوده است و حتی با فرض سیطره بر روستا شانس تثبیت و نگه داشتن روستا چیزی کمتر از 20 درصد میباشد .
خبرهای تکمیلی در پست های بعدی ...
امروز برای اولین بار پس از استقرار بمب افکن های استراتژیک TU-22 روسیه در پایگاه هوایی نوژه ؛ این بمب افکن ها پایگاه را به مقصد سوریه با هدف بمباران مواضع داعش ترک کردند .
در پی انتشار تصاویری از حضور پرنده های روسی در ایران و علنی شدن اهداف مشترک روسیه و ایران برای مبارزه جدی تر با تروریسم در کشور سوریه و منطقه ، فصل جدیدی از تحولات منطقه آغاز شد .
البته لازم به ذکر هست در گذشته نیز جنگنده های روسی در پایگاه های ایران رویت شده بودند و از این رو این ماجرا چیز جدیدی نیست ؛ چیزی که بر اهمیت این ماجرا افزوده است پیامدهای این راهبرد مشترک روسیه-ایران و پیام روشن آن به آمریکا و متحدان منطقه ای اش در مقابله با وضعیت جدید منطقه و بالاخص پس از تحولات مهم در شهر حلب است .
شمخانی دبیر شورای عالی امنیت ملی نیز گفت : "همکاریهای تهران-مسکو برای مبارزه با تروریسم در سوریه راهبردی است و ما در این زمینه تبادل ظرفیت و امکانات داریم "
هرچند که شمخانی بصورت مستقیم به استقرار این بمب افکن ها در پایگاه هوایی همدان اشاره ای نکرد ولی مشخصا استفاده از پایگاههای هوایی ایران جهت مبارزه با تروریسم در چارچوب و قالب هماهنگی ها و توافقاتی است که طی مذاکرات فشرده ی یکماه اخیر بین مقامات ایران و روسیه شکل گرفته است و چندان دور از ذهن نیست .
خطاب به کسانی که ماده 146 قانون اساسی را بهانه قرار میدهند باید گفت استقرار هر گونه پایگاه نظامی خارجی با استقرار چند جنگنده برای مبارزه با تروریسم تفاوت دارد . .
اینجرلیک، حمیمیم، العدید دوحه و.. نمونه هایی از پایگاه های نظامی آمریکا و روسیه در منطقه هستند ؛ پایگاه شهید نوژه کاملا در کنترل ارتش ایران هست .
در هرصورت ؛
با توجه به اظهار نظرهای اخیر مقامات کشورهای با نفوذ در نبرد سوریه در ارتباط با صحبتهای صلح و نزدیک شدن دیدگاه های کشورهای مذکور مبنی بر مبارزه با تروریسم در منطقه و به طور ویژه در سوریه ؛ بسیار ساده انگارانه هست که فکر کنیم نبردهای سوریه به این زودی ها به پایان میرسد . نبرد سوریه با اتمام خود فاصله ی بسیار زیادی دارد و اکنون صحبت در این مورد بیشتر عوام فریبی به نظر میرسد تا یک راهکار مشترک .
باید صبر کرد و منتظر اثرات این استراتژی جدید نظامی در سوریه بود و دید هریک از طرفین چگونه مهره های شطرنج میدانی خود را جابجا میکنند .
رزمندگان انصار الله دیروز موفق به فتح چند منطقه از بلندیهای اطراف صرواح شدند
روز گذشته رزمندگان انصارالله در ادامه پیشروی خود در جبهه مارب و صرواح که طی روزهای اخیر میسر شده موفق شدند چند بلندی مهم از ارتفاعات اطراف صرواح را فتح کرده و ضمن به هلاکت رساندن چندین تن از مرتزقین ،چند دستگاه خودروی نظامی شان را نیز منهدم کردند .
واکنش نهادهای بین المللی به جنایت آل سعود در بیمارستان عبس
سخنگوی نهاد پزشکان بدون مرز که چند تن از پزشکان این نهاد در حمله ی هوایی روز گذشته آل سعود به بیمارستان عبس در استان حجه کشته شده اند ضمن محکومیت این جنایت خواستار رسیدگی فوری سازمان ملل و مجازات عوامل این جنایت در اسرع وقت شد .
پ.ن: آره بان کی مون آماده مجازات عاملین بود فقط منتظر بیانیه شما بود .وگرنه تا حالا مجازاتشون کرده بود .
از بعدظهر امروز تروریستهای احرار الشام ، جبهه فتح شام (جبهه النصره) و حزب اسلامی ترکستان از دو محور اصلی حملات خودشان را آغاز کردند .
در غرب با محوریت جمعیة الزهرا و در جنوب غرب با محوریت معمل اسمنت (کارخانه سیمان)
در محور جمعیة الزهرا دو انتحاری روانه کردند که یکی در نزدیکی ساختمانهای غرب مسجد رسول اعظم منفجر شد و دومی در اطراف میدان مالیة یعنی در شرق مسجد رسول توسط ارتش سوریه متوقف و توسط جنگنده ها منفجر شد .
درگیریها در این محور ادامه دارد و خبرهای اولیه حاکی از تصرف بیوت مهنا و خزانات میاه توسط تروریست ها دارد .
در محور حساس معمل اسمنت هم که ترکستانی ها سکان دار حملات هستند درگیریهای سخت ادامه دارد و خبرهای پیشروی آنها در معمل و تصرف برخی نقاط صحیح نیست .
حملات در این محور با زیر آتش گرفتن حویز و وضیحی و مواضع نیروهای ارتش در شرق تل محروقات آغاز شد ؛ مسلحین با ریختن آتش سنگین بروی معمل سعی دارند نیروهای ارتش را مجبور به عقب نشینی کنند .
درگیریها همچنان ادامه دارد .
در مورد خبر پیشروی ارتش در مجتمع 1070 هم امروز بعدظهر گفتیم و دوباره میگم ؛ درگیریها همچنان ادامه دارد و ساختمانهایی که گفته میشه امروز آزاد شده ؛ قبلا در اختیار مسلحین نبود و در واقع خط تماس و درگیری بود که فعلا قابلیت تثبیت ندارند .
عکسهای مهام خاصة از 1070 هم در همین راستاست .
وضعیت 1070 در نقشه زیر مشخص هست .
1) رئیس و اعضای شورای عالی سیاسی در مقابل نمایندگان مجلس، سوگند یاد کردند .
2) بنابر خبر سایت سبانت، نیروهای انصارالله و صالح موفق شدند ارتفاع استراتژیک «جبل المنارة» در منطقه نِهم را پس بگیرند . این ارتفاع چند روز پیش به دست نیروهای هادی افتاده بود. قبلا عبدالخالق الحوثی (برادر عبدالملک) در اهمیت این ارتفاع گفته بود اگر سقوط کند صنعاء سقوط خواهد کرد.
3) نیروهای ائتلاف برای مبارزه با القاعده، وارد زنجبار مرکز استان أبین شدند و پس از فرار نیروهای القاعده، بر این شهر سیطره پیدا کردند.
درگیریهای روزانه و مقطع در منطقه جنوب غربی حلب در جریان هست .
وضعیت تغییر خاصی نکرده ؛ نه خبری از حمله ی گسترده ارتش برای پس گرفتن منطقه هست و نه خبری از حمله جدید تروریستها برای پیشروی بیشتر .
خبری از وعده ی تروریست مزدور محیسنی مبنی بر فتح حلب هم نیست .
الان عمده درگیریها در تل صنوبرات و تپه های سنگی در غرب آن هست ؛ ضمن آنکه ارتش سوریه تلاش میکنه در قسمت غربی مجتمع 1070 پیشروی کنه و چند بلوک در اختیار ارتش هست .
منطقه راموسه همچنان توسط توپخانه و جنگنده بمباران میشه .
همچنین امروز منطقه سوق الجبس (عقرب) واقع در غرب مجتمع 1070 شاهد درگیریهای سنگین بود .
شهر حلب نه فقط یک شهر در یک کشور جنگ زده بلکه شهری است که سنگینی آن کفه ی ترازوی سیاسی منطقه را بالا و پایین میکند و مشخص کننده وضعیت آتی منطقه است .
آنچه که امروز و در پنج سال گذشته در حلب شاهد آن بودیم بیشتر یک نبرد بین المللی بوده و نه یک نبرد داخلی و اصولا وقتی نبرد در یک کشور با اهداف سیاسی بین المللی و منطقه ای جهت تغییر موازین قدرت آغاز میشود ؛ بالطبع نبردهای یکایک روستاها و شهرهای آن نبردی منطقه ای ست و نه داخلی .
و در این بین بعضی مناطق اهمیتی فوق العاده پیدا میکنند . ؛ شهر حلب ام المعارک سوریه و منطقه است .
تحولات حلب در برهه های مختلف زمانی تابعی از تغییرات سیاسی منطقه و میدانی حلب بوده است و این روند همچنان ادامه دارد .
برای بررسی بهتر مسائل حلب باید این موضوع رو مد نظر قرار داد که این معرکه ، معرکه ای باز و سیال با ظرفیت تغییر در هر برهه از زمان است .
در هفته های گذشته شاهد تحولات مهمی در نبرد حلب بودیم ؛
بسته شدن مسیر مهم و راهبردی کاستلو توسط ارتش سوریه و قطع ارتباط مسلحین داخل و خارج حلب بواسطه آن ؛؛؛
کودتای نافرجام ترکیه در میانه ی این نبرد ؛؛؛
تلاش انتحارگونه ی مسلحین سوری و غیر سوری برای شکستن محاصره حلب و باز کردن مسیری جدید از جنوب حلب ؛؛؛
ارتش سوریه از ابتدای تیرماه (1395) حملاتی را از سمت شمال غربی شهر حلب و در محور حندرات-کاستلو آغاز کرد ؛ همزمان با این عملیات ، عملیات دیگری با چند روز تاخیر محور دیگری در منطقه خالدیه و مناطق صنعتی اللیرمون در غرب حلب آغاز شد .
در ابتدا پیشروی ها در این دو محور کند بود و از آنجا که مسلحین تنها مسیر ارتباطی خود با داخل حلب را در معرض خطر میدیدند ؛ بشدت در برابر پیشروی ها مقاومت کردند . کمااینکه در ابتدا مزارع شمالی ملاح چندین بار دست به دست شد .
البته سماجت سهیل حسن و حضور او بعنوان فرمانده در این محور نشان از عزم جدی ارتش برای پیشروی داشت ؛ در این حین بارها شاهد موج حملات انتحاری و انغماسی تروریستها بودیم که با رصد عالی توپخانه و همکاری عالی جنگنده های روسیه هر بار این حملات با شکست روبرو شد .
در این بین چیزی که جالب توجه بود ؛ عدم حمایت تلویحی ترکیه از مسلحین خود و در راس آنها مسلحین ترکمن در شمال حلب بود ؛ بطوری که این گروه تقریبا تنها رها شده و بار اصلی تلفات ها به دوش این گروه و گروه فیلق الشام افتاده بود . و جالب تر آنکه احرار الشام نیز بدلیل آنچه که عدم وجود پشتیبانی درست و بی فایده بودن نبرد و جلوگیری از کاهش روحیه افراد عنوان کرده بود از ادامه نبرد انصراف داد و یا حضور آنها بسیار کمرنگ شد .
پیشروی ها در محور کاستلو در شمال و محور خالدیه در غرب حلب پیوسته و آرام ادامه پیدا کرد و در این بین به ناگاه کودتایی عجیب با طرحی عجیب تر در ترکیه شکل گرفت ؛ کودتایی درست پس از احتمال و خبرهای عدم حمایت ترکیه از مسلحین تحت حمایت غرب در سوریه !
این را در نظر داشته باشید که ترکیه پس از تنش های بوجود آمده با روسیه و قطع روابط بین دو کشور و در پی ادامه سیاستهای نادرست خود در قبال منطقه روز به روز بیشتر تحت فشار قرار گرفت . این فشار دو سویه بود ، هم از طرف مخالفان خود و هم از طرف موافقان .
از اینرو بارها برای عادی سازی روابط و یا تلطیف فضای بین دو کشور تلاش کرد و شمال حلب فرصتی بود برای نشان دادن حسن نیت به کشور روسیه و متحدانش و این میتوانست پالسی باشد به روسیه و و متحدانش و نوعی باج دهی در مسائل منطقه ای به ازای از سر گیری روابط مجدد .
بررسی آنکه ترکیه با دادن چنین فرصت و امتیازی به روسیه و متحدانش چه چیزی در ازای آن دریافت خواهد کرد و اینکه چه خسارتهایی از جانب متحدان غربی و عربی اش متحمل خواهد شد ؛ بماند مجالی دیگر .
در هر صورت کودتا شکست خورد و نیروهای ارتش سوریه به پیشروی های خود ادامه دادند و مسیر کاستلو پس از گذشت تقریبا 30 روز از آغاز عملیات و رسیدن نیروهای عملیات کننده در دو محور شمالی و غربی به یکدیگر بسته و محاصره حلب پس از چند سال کامل شد .
ارتش سوریه در طول تقریبا 30 روز بین ششم تیر تا هفت مرداد نود و پنج عملیاتهایی را برای پیشروی در دو محور شمالی و غربی ترتیب داد که در پاره ای از زمانها با عقب نشینی هم همراه بود ولی بصورت کلی عملیات در 6 مرحله ی عمومی به اتمام رسید که در نقشه بالا میتوانید مشاهده کنید .
با تکمیل محاصره حلب و بسته شدن راه امداد مسلحین حاضر در بخش های شرقی شهر حلب ضربه ی روحی و سیاسی بزرگی بر پیکره ی مسلحین و حامیان منطقه ای آنها وارد شد . از آنجا که این شهر در تعیین سرنوشت نبرد سوریه و منطقه نقش بسیار مهمی دارد ؛ بنابراین بار دیگر اتاق فکر عملیات منطقه ای مخالفان دست به کار شد تا شاید راهی برای برون رفت از این مشکل پیدا کند .
هرچند گفتگوهای غیر علنی جان کری و همتای روسی اش درست در هفته ی پایانی تکمیل محاصره حلب و اعلام جان کری مبنی بر آنکه " شاید تا هفته آینده تصمیم مهمی برای سوریه گرفته شود" به وضوح بیانگر احتمال وقوع اتفاقاتی ویژه در آینده ای نزدیک داشت .
و آن اتفاق ویژه چیزی نبود جز حمله ی انتحار گونه مسلحین و تجمع وسیع گروه های مختلف مسلح سوری و غیر سوری با عنوان "شکستن محاصره حلب" .
ادامه دارد ...
نقشه با کیفیت : http://www.mediafire.com/convkey/5123/2p3sft53te2mc0uzg.jpg
جبهه فتح الشام (جبهه النصره) امروز کلیپهایی از نفوذ به داخل توپخانه راموسه و تصرف قسمت های جنوبی (کلیة التسلیح) آن منتشر کرد .
برای آگاهی از وضعیت میدانی و روش رزم مسلحین کلیپ زیر را مشاهده بفرمایید .
جبهه فتح الشام (جبهه النصره) امروز کلیپهایی از نفوذ به داخل توپخانه راموسه و تصرف قسمت های جنوبی (کلیة التسلیح) آن منتشر کرد .
برای آگاهی از وضعیت میدانی و روش رزم مسلحین کلیپ زیر را مشاهده بفرمایید .
اعضای گروه تروریستی توحید و جهاد پیش از اعدام در خصوص فعالیتهای این گروه و عقاید آن توضیحاتی ارائه دادند.
اعضای این گروه تکفیری حتی در زندان هم از داعش و جبهه النصره حمایت می کردند.
پس از اعلام آغاز مرحله چهارم (شایدم سه!) عملیات مسلحین برای شکستن محاصره ؛ حملات مسلحین تا بدین جای کار دفع شده .
منطقه در حد قابل قبولی توسط ارتش رصد شده و تحرکات احتمالی هدف قرار گرفته میشه ،
در یکی از آنها محل تجمع مسلحین در اطراف انبار مهمات خان طومان که برای شروع یک عملیات در حال آماده شدن بودند ، توسط جنگنده ها و توپخانه ارتش سوریه هدف قرار گرفته شد و حمله از همان ابتدا ناکام ماند .
هر چند که آمار دقیقی در مورد تلفات مسلحین وجود ندارد ولی با توجه به اعتراف خود آنها حداقل 250 نفر تا به الان به هلاکت رسیدند و آمار حقیقی مطمئنا بیش از اینهاست .ارائه آمار دقیق مشکله با توجه به اینکه در دو روز گذشته رسانه ها و خبرنامه های مسلحین در مورد انتشار اسامی همه کشته ها بر حذر داشته شدن و برخی گروهها هیچ اسامی منتشر نکردن و از طرفی آمار کشته های خارجی مسلحین در دست نیست .
در حال حاضر محیط 1070 و منطقه الحکمه شاهد شدید ترین درگیریهاست .
تغییری در خطوط تماس صورت نگرفته .
خبرهای تکمیلی در پست های بعدی
این کلیپ مربوط به انتحاری مسلحین برای پیشروی در مجتمع 1070 در جنوب حلب هست که قبل از رسیدن به هدف در بین خود تروریست ها توسط نیروهای حاضر در مجتمع منفجر شد .
مشخصا تعدادی از مسلحین در چند ساختمان ابتدایی 1070 در تله افتادند .
این روزها از عراق خبرهای زیادی منتشر نمیشه.
تنها عملیات چند روزه اخیر، عملیات پاکسازی منطقه معروف به "جزیره خالدیه" هست.
این منطقه حدفاصل شهرهای رمادی و فلوجه؛ از مهمترین مراکز تجمع و عملیات داعش در استان الانبار هست.
ارتش اعلام کرد این منطقه به صورت کامل از دواعش پاکسازی شده است.
استراحت عصام زهرالدین در فرصت بدست آمده بین عملیات ها ؛ دیرالزور
و مقاومت اسطوره ای دیرالزور ادامه دارد ..
همزمان با بسته شدن آخرین راه ارتباطی مسلحین به بیرون از شهر حلب، فعالیت رسانه های جریان غالب ضد دولت سوریه به وضعیت جالبی در آمده است.
اقدام به موقع و هوشمندانه ی دولت و ارتش سوریه در در نظر گرفتن معابر امن خروج غیرنظامیان و حتی مسلحین (با تسلیم اسلحه)، اطلاع رسانی از طریق برگه هایی که از هوا بر روی بخش شرقی ریخته شدند، ارسال پیامک به بیش از 30 هزار شماره همراه مربوط به ساکنین بخش شرقی، فرمان عفو عمومی رییس جمهور سوریه، پرتاب مواد غذایی بر روی شهر به نشانه حسن نیت و نامه ی بشار جعفری به ریاست شورای امنیت که ضمن اطلاع رسانی از اقدامات پیش بینی شده به نوعی امنیت شهروندان را با خروج از بخش شرقی و اسکان مناسب تضمین می کرد، به نوعی دست پروپاگاندای رسانه ای ضد سوری و نیز تجار مصیبت را خالی تر از همیشه کرد.
(منظور از تاجران مصیبت و مرگ، افراد یا گروههایی هستند که برای سرپوش گذاشتن بر جنایتهای گروه های مسلح تروریستی و حمایت از تروریسم برای نیل به اهداف سیاسی مخرب خود ،همواره پشت مصایب قربانیان غیرنظامی جنگ پنهان شده و اشک تمساح می ریزند.)
برای مثال، حساب توییتری معروف اخبار جنگ (conflicts) که رویکرد آن حمایت از مسلحین هست، با انتشار خبر پرتاب مواد غذایی به بخش شرقی شهر، بدون ذکر سند و مدرک، علت استفاده نکردن مردم از این مواد را سمی بودن آن دانست.
چارلز لیستر تحلیلگر و کارشناس مشهور هوادار مخالفان سوری، که به جانبداری و اشتباهات محرز در اطلاعات پایه شهره است،در دو توییت متناقض قبل و بعد از اعلام تخلیه حلب توسط ارتش، در اولی از محاصره ی 300 هزار سوری در بخش شرقی حلب ابراز نگرانی می کند و در توییت دوم با گلایه از تخلیه بخش شرقی شهر آنرا نیرنگ روسها برای تنها گذاشتن مسلحین در داخل شهر و قلع و قمع آنها دانست!
این در حالی هست که سال 2012 زمانیکه مسلحین در آستانه ی اشغال شهر حلب بودند، ماهها بیش از یک میلیون نفر از مردم در بخش غربی شهر که تحت کنترل ارتش بود در محاصره ی مسلحین قرار داشتند اما کوچکترین صدای اعتراض و حتی اشاره ای از سوی رسانه های جریان غالب غربی و فعالان حقوق بشری همراستای آنها بلند نشد.
پلاکارد مسلحین در معبر بستان قصر مبنی بر اینکه کسی حق فروش مایحتاج بخش شرقی را به مردم غرب حلب ندارد (زمانیکه بخش غربی شهر در محاصره بود).
خبری که دیروز از منابع نزدیک به مخالفین پخش و سپس در بقیه رسانه ها منتشر شد حاکی از ممانعت مسلحین از خروج مردم از بخش شرقی از طریق گذرگاههای امن هست. عکسهای تجمع مردم در اعتراض به این عمل مسلحین در گذرگاه بستان قصر در پستهای قبلی منتشر شد.
مسلما دلیل مسلحین برای ممانعت از خروج مردم این هست که آنها به مردم غیرنظامی به چشم سپر انسانی و برگ بازی نگاه می کنند که باقی ماندنشان در بخش شرقی در هر صورت به نفع مسلحین هست.ضمن اینکه گفته می شود ارتش سوریه مهلت 30 روزه ای را برای خروج کامل مردم از بخش شرقی در نظر گرفته، که در مقایسه با مهلت سه روزه ی ارتش آمریکا به مردم فلوجه قبل از حمله به این شهر در سال 2004 زمان بسیار بیشتری است.
همانطور که اغلب کسانی که مسایل یمن را دنبال می کنند در جریانند هر چند انصار الله و حزب موتمر شعبی با همکاری یکدیگر موفق به سرنگونی دولت عبدالربه منصور هادی شده بودند اما تا کنون هیچ موافقت نامه ی کتبی بین دو طرف در خصوص همکاریشان نوشته نشده بود .
بنابراین اغلب مسایل کشور بلا تکلیف مانده بود ،بنابه گزارش اغلب سایتهای یمنی گویا امروز انصار الله و حزب موتمر الشعبی سرانجام موفق شدند یک موافقت نامه ی چهار بندی در خصوص اداره ی کشور امضا کنند .
لازم به ذکر است که این موافقت نامه نشاندهنده ی این میتواند باشد که به این زودیها از صلح در یمن خبری نیست یا حداقل آنها اینطور فکر می کنند و اما مفاد موافقت نامه :
⭕️۱.تشکیل شورای عالی سیاسی به تعداد برابر از هر دوگروه برای اتخاذ تصمیمات هماهنگ در اداره امور مناطق تحت کنترل در همه ی موارد از جمله نظامی ،سیاسی ، امنیتی ، اقتصادی ؛ که این شورا بتواند قوانین لازم درباره نحوه ی اداره ی امور و همچنین مواجهه با دشمنان را وضع کند
⭕️۲. ریاست این مجلس به صورت دوره ای بین انصارالله و حزب الموتمر خواهد بود و نایب رییس هم از حزب دیگر انتخاب میشود
⭕️۳.ترکیب هیات مدیره شامل دبیر خانه ی کل و دبیر خانه ی عمومی توسط خود مجلس تعیین خواهد شد
⭕️۴.مرجع تصمیم گیری های هیات مدیره در خصوص اداره ی کشور و مقابله با دشمنان قانون اساسی کشور خواهد بود .
حدیثها درمورد این توافق بسیار هست ؛ یاسر الیمانی یکی از اعضای سابق حزب موتمر الشعبی و نزدیکان سابق صالح ؛ توافقنامه ی اخیر بین انصار الله و صالح را دلیل چراغ سبز آمریکا دانست ، او با انتقاد شدید از این اتفاق افزود که آمریکا در خصوص تحولات یمن به اندازه ی کافی با ما صداقت ندارد.
💢احمد حسون ابو الخیر معاون ایمن الظواهری(رهبر القاعده) ساعاتی پیش از منارة البیضاء ، رسانه ی رسمی جبهه النصره بیانیه ای را منتشر کرد که در آن به جبهه النصره جهت جدا شدن از القاعده چراغ سبز نشان داد ..
در روزهای اخیر و پس از پیشروی های ارتش برای تکمیل محاصره زمزمه ی این جدایی بیشتر بر سر زبان ها افتاد تا اینکه امروز این موضوع توسط القاعده بصورت رسمی بیان شد .
در این راستا تحلیل برادر ارجمندم آقای مسروری را مطالعه بفرمایید :
🔺القاعده رسما اعلام کرد، جبهه النصره می تواند نسبت به جدایی خود از شاخه اصلی القاعده تصمیم بگیرد. این درشرایطی است که حلب در محاصره کامل قرار گرفته و این یعنی نجات النصره از اتهام همکاری با القاعده و توسل آمریکا مبنی بر ورود به قضیه حلب برای یاری اتاق عملیات جیش الفتح ( القاعده - النصره-، نورالدین زنکی، ارتش آزاد و..)
🔺با محاصره حلب تجزیه سوریه به نوعی از بین رفت و دیگر بایستی منتظر تغییر اوضاع سیاسی به نفع بشار اسد و دولت سوریه بود. تصمیم القاعده نسبت به استقلال النصره می تواند نوعی این گروه را در وضعیت طالبان قرار دهد که « تروریسم خوب، تروریسم بد» بخشی از آن است و رسما مانند طالبان به عنوان یک بازیگر سیاسی توسط گروه های مختلف شناخته شود. به عبارت دیگر با این تصمیم النصره می تواند قدرت چانه زنی خود را در مجامع سیاسی افزایش دهد.
🔺طبق اخبار رسمی در گذشته ( دوبار) دولت جعلی صهیونیستی به حمایت از القاعده -النصره- پرداخت و بیش از 1000 نفر از افراد تحت نظر این گروه در بیمارستان های مناطق اشغالی درمان شده اند که با اعتراض دروزی های ساکن مناطق اشغالی نیز همراه بود.
🔺اگر النصره رسما اعلام جدایی خود را از القاعده اعلام کند، محتمل است اردوگاه رسانه ای ائتلاف آمریکا برای ورود به حلب فضا سازی کنند و به عنوان دفاع از شهروندان غیر نظامی، مناطق ارتش و گروه های همپیمان را بمب باران یا مورد تجاوز قرار دهد .
اندیشکده مطالعات جهان اسلام
جمع تروریست ها در فرانسه جمعِ جمع است ،
در روزهای گذشته از نشست منافقین در پاریس گفتیم و درمورد سخنرانی مقام سعودی نوشتیم ؛ اما چیزی که این وسط تامل برانگیز هست سخرانی نماینده گروه تروریستی نور الدین زنکی در بین منافقین خلق هست .
نور الدین زنکی همان گروه به اصطلاح میانه رو و تحت حمایت آمریکاست که چندی پیش سر یک کودک 12 ساله را در حلب بریدند..
و جالب آنکه چرا از بین آنهمه گروه معارض در سوریه ، این گروه؟!
ما با کشتار و قتل و تروریسم در هر کشوری و هر مکانی مخالفیم ، ولی مردم فرانسه باید بدانند کشتارها و تروریسمی که امروز گرفتار آن هستند و در خیابانهایشان با آن دست و پنچه نرم میکنند ؛ دست پخت خودشان و دوستانشان است .
آیا واقعا متوجه نیستند ؟! اینهمه نادانی تا به کجا ؟ آیا همچنان قصد دارند به این رفتار خود ادامه بدهند ؟!
پس همچنان در کشورتان با تروریسم دست و پنجه نرم کنید !
إِنَّ الله لا یُغَیِّرُ مَا بِقَوْمٍ حَتَّى یُغَیِّرُوا مَا بِأَنْفُسِهِمْ