کنترل ام القرع و تلة الصنوبرات در اختیار ارتش سوریه هست و با در اختیار داشتن این بلندیها تنها جاده ورودی به راموسه و شرق حلب یعنی جاده خان طومان-راموسه زیر آتش ارتش سوریه و متحدان قرار دارد .
در کلیپ مسلحین ضربات سختی را متحمل میشوند .
کنترل ام القرع و تلة الصنوبرات در اختیار ارتش سوریه هست و با در اختیار داشتن این بلندیها تنها جاده ورودی به راموسه و شرق حلب یعنی جاده خان طومان-راموسه زیر آتش ارتش سوریه و متحدان قرار دارد .
در کلیپ مسلحین ضربات سختی را متحمل میشوند .
ارتش آزاد تعداد دیگری از مناطق غربی جرابلس را تصرف کرد .
درگیریها با کردها در یوسف بیک ادامه دارد .
نقشه با کیفیت : http://www.mediafire.com/convkey/4481/bqv5cdupuuc6pq4zg.jpg
در ادامه درگیریهای نیروهای تحت حمایت ترکیه در اطراف جرابلس امروز ارتش آزاد موفق شد روستاهای تل شعیر و حیمر رو تصرف کند .
دواعش بدون مقاومت خاصی از روستاها عقب نشینی کردند .
همچنین امروز توپخانه ترکیه مواضع SDF در اطراف العمارنه را هدف قرار داد .
هر چند که گفته میشد روز گذشته تعدادی از نیروهای YPG در پی اخطار آمریکا مبنی بر عقب نشینی آنها به شرق فرات ؛ در حال عقب نشینی هستند ولی واقعیات میدانی چیز دیگری را نشان میدهد و بصورت کلی با توجه به ماهیت SDF و در نظر گرفتن درصد نیروهای کرد تشکیل دهنده ی SDF در اصل موضوع هیچ تغییری ایجاد نشده و این عقب نشینی یا دستور به این کار به نوعی عوام فریبی ست .
نقشه با کیفیت : http://www.mediafire.com/convkey/be53/z92vauhr5ib1h3zzg.jpg
مراحل انتقال اهالی و خروج مسلحین از داریا ادامه دارد .
صبح امروز 11 اتوبوس دیگر برای انتقال مردم به حرجله و الکسوه وارد داریا شد.
⭕️ مواد غذایی:
هیچ غذایی نیست، اصلا چیزی پیدا نمی شود که ما بخوریم. بیش از 95 درصد خانه ها، خالی از مواد غذایی است. این به دلیل عدم ارسال کمک های غذایی از طریق هلال احمر و کشورهای متحد هست. چند ماه است که هیچ کمکی نرسیده. جیره بندی غذا تاسف بار است، مثلا چهل گرم شکر برای هر خانواده!!
⭕️ امنیت :
تک تیراندازهایشان بصورت روزانه ما را می زنند! این کار را جیش الفتح که ما را محصور کرده بدون در نظر گرفتن جوانب انسانی انجام می دهد.
⭕️ آب :
چند ماه بعد از قطع شدن آب {لوله کشی} و انتشار بیماری های گوناگون در اثر نوشیدن آب غیر بهداشتی، برایمان مازوت فرستادن، این مازوت می تواند (موتورخانه) را روشن کند و به هر خانواده سهمیه 2 متر مکعب آب می رسد، البته معلوم نیست دوباره کی مازوت ارسال شود!
⭕️ برق:
از زمان شروع محاصره، یعنی یک سال و نیم پیش فوعه و کفریا برق ندارند. باطری ها(وسایلمان) از طریق انرژی بادی یا توربین های کوچک آبی شارژ می شوند. البته مقدارش بسیار ناچیز و حدود 1 آمپر است. ضمنا بسیار از باطری هایمان آسیب دیده است، چرا که عمر باطری معمولا حدود یک سال است و از زمان محاصره هیچ باطری ای به ما نرسیده. مشکلات زیادی برای تامین روشنایی خانه ها داریم.
⭕️ بیمارستان ها:
مدام از ذخیره داروها کم می شود. برخی از اقلام که کلا تمام شده است. این بدلیل ارسال هرازگاهی داروها توسط هلال احمر و متحدین است. گاهی نمی فرستند. آن چیزی که خیلی اضطراری هست دولت سوریه بطریق هوایی می فرستد اما واقعاً مقدارش کم است. برخی از انواع دارو اصلا امکان ارسال از طریق هوا نیست، چرا که ممکن است شیشه شان در حین سقوط با چتر از آسمان بشکند.
حال بیماران در این چند وقت رقت بار است. انواع هپاتیت و بیماری های نادر زیاد شده اند. امراض ناشی از سوء تغذیه زیاده شده است. همچنین کم خونی زیاد شده، امراض ناشی از کمبود ویتامین و ...
⭕️ از نظر اجتماعی:
همه امیدها از رفع حصار فوعه و کفریا به یاس تبدیل شده و تقریبا به نوعی بیماری روانی بدل گشته.
👈 نیاز های اولیه :
یک سال و نیم است که لباس و کفش نو پیدا نمی شود. مصالح برای ترمیم و بنایی ساختمان هایی در جنگ طی موشک ها خراب شده وجود ندارد. هیچ شیشه یا جایگزینی برای درست کردن درها و پنجره ها نیست. وسایل گرمایشی و سرمایشی نیست.
بخاری ها کار نمی کند و با رسیدن فصل سرما، این خود می تواند فاجعه ای ایجاد کند. اکثر مادرها از بیماری های ریوی به علت پخت غذا روی چوب رنج می برند و این بدلیل کمبود گاز یا سوخت دیزل برای پخت و پز هست..
بسیاری از ملزومات زندگی اینجا پیدا نمی شود.
💢 مشکلات بسیار است اما بعضی از ما امید به گشایش و بهبودی اوضاع داریم.
به قلم السید أحمد أسود ابو هادی
از داخل شهر محاصره شده الفوعه
از 👈 @foaa_kafria
تصویر کنید مسلحین در چنین محاصره ای بودند ... عکس العمل آنها و غرب چگونه بود ؟؟
واقعا به فکر فوعه و کفریا هستید ؟؟
سرانجام پس از چهار سال نبرد شهری آتش بس در داریا برقرار شد و مسلحین سلاح های خود را زمین گذاشتند .
پس از پیشروی های ارتش سوریه در هفته جاری از دو روز گذشته هیئت مذاکره کننده بار دیگر وارد داریا شد و اینبار مسلحین چاره ای جز تسلیم نداشتند .
مسلما چنین آتش بسی دست آورد یک یا دو روز نیست ، بنابه گفته های منبع میدانی ما مذاکرات آتش بس در داریا از ماه گذشته آغاز شد ( http://newss.blog.ir/post/ceasefire-in-darayya ) و با توجه به کافی نبودن پیشروی های ارتش در داریا مسلحین این فرصت را برای خود میدیدند که مقاومت کنند ، بنابراین درخواست را رد کردند .
اما با ادامه ی پیشروهای ارتش سوریه در سایه مذاکرات رفته رفته امید مسلحین از بین رفت و روز گذشته مسلحین با توقف درگیریها این آتش بس را پذیرفتند .
البته هنوز اجناد الشام و لواء شهدا الاسلام در مورد آتش بس بیانیه رسمی منتشر نکرده اند اما تمام شواهد مبنی بر توافق نهایی و پایان کار داریا ست .
با توجه به این آتش بس حدود 700 فرد مسلح به ادلب منتقل خواهند شد .
حدود 4000 نفر از مردم غیر نظامی نیز به صحنایا منتقل خواهند شد .
مسلحین میتوانند در صورت تمایل اعضای خانواده خود را به ادلب ببرند .
ارتش سوریه کنترل کامل داریا را در اختیار خواهد گرفت .مراحل اجرای این توافق در چهار روز انجام خواهد شد و از صبح امروز (جمعه) اتوبوس های هلال احمر جهت آغاز انتقال وارد داریا شدند .
با آزادی داریا ضربه روحی بزرگی بر مسلحین غوطه غربی وارد خواهد شد . مسلحین منطقه داریا طی چهار سال با امید به آنکه توسط دیگر یاران خود آزاد خواهند شد به مقاومتی مثال زدنی پرداختند ؛ هر چند که در طول این مدت عملیاتهای متعددی با هدف رفع این محاصره انجام شد ولی هیچکدام موفق نبودند .
اهمیت دیگر این منطقه نزدیکی آن به قلب پایتخت سوریه بود . از این رو همواره خطری جدی برای سقوط پایتخت بشمار میرفت . با آزادی داریا دست مسلحین از نزدیک ترین مقر خود به مرکز پایتخت کوتاه خواهد شد.
محمد، کودکی که به صورت مادرزاد بدون دست متولد شده بود پاهایش را بر اثر حمله خمپاره ای مسلحین به مناطق غربی حلب از دست داد.
تصور کنید این کودک در مناطق تحت تصرف مسلحین میبود ، آن وقت جهانیان او را نیز میدیدند .
در ادامه پیشروی نیروهای ارتش آزاد به پشتیبانی ترکیه در اطراف جرابلس امروز الجامل به دست ارتش آزاد افتاد ؛ غروب امروز توپخانه ترکیه اطراف العمارنه و مرکز رادویی این روستا را هدف قرار داد .
همچنین نیروهای محلی از ککلیجه به سمت حلوانیه حرکت کردند و گفته میشه این روستا هم در اختیار ارتش آزاد قرار گرفت .
اما داعش که این روزها تبدیل به چوب چند سر نجس ! شده و زیر ضربات گروه های مختلف در حال عقب نشینی از مواضع سنتی خودش هست ،یک روز قبل از ورود ارتش ترکیه و نیروهای تحت حمایتش به خاک سوریه از جرابلس عقب نشینی کرد .به طور کلی کار داعش در غرب فرات و شمال سوریه زمانی تمام شد که نیروهای کرد از فرات عبور کرده و منبج را گرفتند . در حال حاضر داعش فقط نقش یک پروکسی و تنظیم کننده بین نیروهای درگیر در غرب فرات و شمال حلب را ایفا میکند و البته نقش مهمی در باز دارندگی ارتش سوریه در شمال سوریه دارد ..
پس از پیشروی اکراد و گذشتن آنها از رود فرات ترکیه بارها اعتراض و نگرانی خود را اعلام کرد و حساسیت ها زمانی بیشتر شد که کردها به جرابلس نزدیک شدند و ترک های سرخورده از ناروی آمریکا در جریان کودتای نافرجام و ترس از تشکیل یک موجودیت جدید کردی در شمال سوریه در چرخشی آشکار اما هوشمندانه وارد خاک سوریه شدند و جرابلس را تصرف کردند .
حالا ترکیه با قدرتی بیشتر از گذشته خواهان بازگشت اکراد به مناطق شرقی رود فرات است و از سوی دیگر همانطور که سخنگوی YPG گفت ؛ آنها هرگز از مناطق خود عقب نشینی نمیکنند زیرا در کشور خود هستند و از کسی دستور نمیگیرند .
یکبار دیگر به معادله منطقه توجه کنید
کردها با پشتیبانی کامل آمریکا در مناطق شمال و غرب فرات پیشروی کردند.
آمریکا از پیشروی نیروهای تحت حمایت ترکیه در خاک سوریه حمایت میکند .این نیروها در واقع همان گروه های به اصطلاح میانه رو تحت حمایت آمریکا هستند .
آمریکا اعلام کرد که کردها به غرب فرات عقب نشینی میکنند اما کردها حاضر به این کار نیستند .
نیروهای تحت حمایت آمریکا یعنی کردها و ارتش آزاد در جنوب جرابلس با یکدیگر درگیرند و آمریکا همچنان از هردوی آنها حمایت میکند .
و بهانه ی ماندگاری همه ی آنها در منطقه حضور دواعش است !!
چه کسی در این میان بیشتر سود و نفع را برده است ؟
سهم هریک از گروه های درگیر در سود بدست آمده چقدر است ؟
کدامیک از طرفین ابتکار عمل را در دست دارد ؟
دو احتمال اصلی برای آینده دور و نزدیک شمال سوریه متصور هست :
کردها به پیشروی خود ادامه دهند و با رسیدن به اعزاز یک حکومت فدرالی کردی در شمال سوریه تاسیس کنند .
ترک ها با قدرت بیشتری به خاک سوریه ورود کنند و با نبرد با اکراد مانع از تحقق این امر شوند و آنها را به شرق فرات برگردانند.
در این میان نحوه تعامل آمریکا با طرفین درگیر مشخص کننده ی آینده شمال سوریه خواهد بود ؛ به اعتقاد من نبرد استان حلب به مرحله ای از حساسیت خود رسیده که از ابتدای نبرد سوریه تاکنون سابقه نداشته ، یکی موضوع جنوب حلب و محاصره این شهر و دیگری موضوع فرات و سرنوشت اکراد در این منطقه .
نقشه با کیفیت : http://www.mediafire.com/convkey/577c/33o8f7qtpx8gcjlzg.jpg
عمر اوسى عضو پارلمان سوریه و رئیس ابتکار ملى کُردهاى سوریه:
◾️ ترکیه عضو پیمان آتلانتیک شمالی (ناتو) است این تجاوز به مثابه حمله ناتو است و با موافقت آمریکا صورت گرفته است و مقدمه تجاوزات گسترده تر بعدی است.
◾️ معتقدم حمله ترکیه به جرابلس در مرزهای شمالی نقض آشکار حاکمیت اراضی سوریه و حمله ناتو است زیرا ترکیه از سال 1952 عضو ناتو است و موافقت آن را برای اقدام نظامی در مرزهای شمالی جلب کرده است به اضافه اینکه همانطور که جو بایدن نیز در دیدار با بن علی یلدریم نخست وزیر ترکیه در آنکارا گفت آمریکا نیز با این اقدام ترکیه موافق است.
◾️ هدف ترکیه از تجاوز نظامی به شهر جرابلس در سوریه مبارزه با تروریسم نیست زیرا پس از عقب نشینی داعش از این شهر تروریست های جدید از جنبش نورالدین الزنکی و شبه نظامیان ارتش آزاد و جیش الفتح و جبهه شام وارد آن شدند که همگی گروههای تروریستی هستند.
◾️ ترکیه به دنبال این است که با یک تیر دو نشان بزند و هدف اصلی آن ضربه زدن به کُردها و سد کردن راه یگانهای دفاعی کُرد در تحقق پیروزیهای هرچه بیشتر در منبج و الباب تا عفرین است زیرا ترکیه بیم دارد که یک موجودیت کُردی در نزدیکی مرزهای شمالی سوریه تشکیل شود.
◾️ ترکیه آنطور که در روزهای گذشته گفته شد و بر سر زبانها بود، در چرخش مواضع مثبت جدی نیست بلکه از کانون صهیونیستی و آمریکایی خارج نشده و طرح سیاسی ندارد. آنکارا در صدد مبارزه با تروریسم نیست بلکه تروریستها را تغذیه میکند و به عقیده من، سیاست ترکیه به هیچ وجه چرخش نداشته است و شاهد آن هم همین تجاوزی است که در خاک سوریه شاهدیم.
◾️ نباید به ترکیه اعتماد کرد و این اظهارات تا این لحظه تئوری بوده است حال آنکه صحنه میدانی عکس آن است و شاهد هم تجاوز ترکیه به شمال سوریه است که به منزله مقدمه تجاوزات گسترده تر به نوار شمالی برای حمله به کُردها و سپس تحقق رویای تشکیل منطقه حائل است تا از آن علیه نظام ملی در سوریه بهره برداری کند از همین رو این اظهارات برای منحرف کردن نگاهها و به اقتضای مسائل داخلی ترکیه ایراد شد.
◾️ ترکیه در هفتههای آینده این تجاوز را گسترش داده و به سمت منبج و الباب حرکت کرده و به اعزاز در فاصله یکصد کیلومتری جرابلس میرسد و سپس از آنجا نیز به بهانه مبارزه با تروریسم و بازگرداندن مهاجران به مناطق کُردنشین میرود تا از این موضوع علیه دولت سوریه و کُردها در قامشلی، عین العرب و عفرین سوء استفاده کند.
◾️ آمریکاییها در حسکه هیچ حمایتی از کُردها نمیکنند و درگیریهای اخیر در آنجا هم به نفع دشمنان سوریه و هم به نفع دشمنان کُردها است. ما در ابتکار ملی، کُردهای سوریه را به آتش بس فراخواندیم و این نیز تحقق یافته و روند امور در حسکه طبیعی شد و نباید این درگیریها بین برادران ارتش و کُرد صورت بگیرد بلکه آنان باید تفنگهای خود را به سمت گروهای القاعده از جمله النصره و سایر تروریستها نشانه بروند.
ارتش سوریه در ماه جاری موفق شد آهسته و پیوسته با پیشروی از سمت جنوب و جنوب غربی داریا یعنی جایی که کمترین میزان تراکم ساختمانی را دارد ؛ عرصه را بر مسلحین اجناد الشام و لواء شهدا الاسلام تنگ تر کند .
با توجه به بافت متراکم شهری و حضور مردم غیر نظامی در این منطقه و مقاومت سر سختانه مسلحین پیشروی ها ساختمان به ساختمان صورت میگیرد .
همانطور که قبلا نیز گفته بودیم برخی از منابع میدانی صحبت از امکان برنامه ای برای دستیابی به صلح و آتش بس در داریا و پایان دادن به این وضعیت داشتند .
اینبار نیز پس از پیشروهای صورت گرفته و نزدیک شدن ارتش سوریه به میانه ی مناطق مسلحین در داریا ، بار دیگر اعلام شد که هیئتی مذاکره کننده از سوی ارتش سوریه وارد داریا شده و پیشنهاد صلحی مبنی برآتش بس و تحویل سلاح و رسیدگی به امور مردم به مسلحین اجناد الشام و شهدای الاسلام داده شده است .
هرچند که این گفتگوها بصورت رسمی علنی نشده است اما با تمام این تفاسیر اگر طرح صلح طرفین با شکست مواجه شود ؛ به زودی مناطق تحت تصرف مسلحین در داریا از وسط نصف شده و تبدیل به دو محاصره کوچک تر خواهد شد و این پایانی خواهد بود بر کار داریا .
*نقشه از آرشیو
سرانجام پس از چند روز درگیری و بجا ماندن تعدادی کشته و زخمی از طرفین ؛ کردها مناطق بیشتری از حسکه را تصرف کردند و در پی تلاش های برخی از طرفها برای دستیابی به صلحی پایدار ، درگیریها متوقف شد.
بر اساس توافق صورت گرفته محاصره نیروهای ارتش سوریه در داخل و بیرون شهر شکسته شد و مسیر قامشلی-حسکه نیز برای انتقال پیکر کشته ها باز شد .
ارتش سوریه در شلوغی ها و تراکم اخبار شمال سوریه با پیشروی در مزارع ریحان و شیفونیه یک گام دیگر به دوما نزدیک تر شد .
الریحان یکی از آخرین خطوط دفاعی مسلحین شهر دوماست .پشتیبانی خوب و مستمری از عملیات ارتش در غوطه شرقی دمشق میشود ؛
اگر این پیشروی های ادامه داشته باشد تا پاییز امسال شاهد تغییرات مهم و اساسی در جبهه غوطه شرقی دمشق خواهیم بود .
این کلیپ یکی از شدیدترین و سنگین ترین روزهای درگیری در جنوب حلب را به تصویر کشیده ؛
ارتش سوریه و جنگنده ها از زمین و هوا بروی مسلحین آتش میریزند .
در ثانیه های ابتدایی کلیپ مسلحین از شدت آتش ارتش سوریه زرهی های خود را رها کرده و از تپه ام القرع (تل صنوبرات) فرار میکنند .
حتما ببینید .
شورشیان اسلامگرایی مثل احرار الشام، فیلق الشام، یا نورالدین زنکی( که حالا به خاطر آخرین ویدیوی گردنزنیاش مشهور شده است) هم حضور دارند.
آنها فقط وقتی با داعش میجنگند که به آنها حمله میکند، و حتی در چنین وقتی، اکثر نیروهایشان مایل به جنگیدن با هممذهبان سنیشان نیستند. خندهدار است که حشد الشعبی، که هزاران نیروی سنی دارد و بخشی از دولت عراق است، «شبه نظامیان شیعه» نامیده میشود در حالی که شورشیان سوریه که تماماً سنی هستند و صراحتاً برای سنیها میجنگند، با عنوان «شورشیان» توصیف میشوند.
شورشیان اسلامگرا اهداف سیاسی و ایئدئولوژیک ناهمگون با منافع آمریکا( و البته با اکثریت سوریها) دارند و از قضا شباهت زیادی به اهداف و ایدئولوژی داعش دارند.
احرار الشام نمیتواند بدون همکاری جبهه النصره یا بدون اجازه گرفتن از جبهه النصره بجنگد، و در حالی که جبهه النصره اخیراً خود را از قاعده جدا کرد، این حرکت مورد استقبال القاعده قرار گرفت. این امتیاز مثبتی نیست. القاعده فهمید که یک النصرهی مستقل یا النصرهی ظاهراً مستقل، برای جهادش بهتر است و به روزنامهنگاران غربی اجازه میدهد تهاجمش به حلب را حملهی «شورشیان» توصیف کنند.
از هزاران گروه شورشی مشغول در سوریه، بعضیها ایدئولوژی ندارند و چریکهایی تصادفی هستند، اما ایدئولوژی سلفی جهادی مسلط، واردات خارجی است. این ایدئولوژی آزادی، پیشرفت و مدرنیته را رد میکند. زبان این گروهها-یا زبان «فعالان» توجیهکنندهی آنها- در تعامل با غرب اغواکننده است اما گفتمانشان در عربی از گفتمان القاعده و داعش متمایز نیست. تنها تفاوتشان بر سر این است که چه کسی قدرت داشته باشد و آیا مشروع است که حالا خلافت اعلام کنیم یا خیر. هر کسی با دانشی اولیه از عربی میتواند ببیند که به عنوان هدف اصلی جنگشان یک صدا خواهان نابودی فرقههای رقیب میشوند. آنها برای دموکراسی، آزادی یا حقوق بشر نمیجنگند.
در سوریه، سنیهای میانهرو علیه القاعده و داعش میجنگند. خالد اباظه یکی از آنهاست. او فرماندهی سنی واحدی شبه نظامی در جنوب است که چند سال است با جبهه النصره و دیگر گروههای افراطی میجنگد. من شخصاً شورشیان سابقی را دیدهام که حالا در کنار نیروهای دولتی و علیه جبهه النصره و داعش میجنگند. اکناف بین المقدس یکی از آن گروههاست که در کمپ یرموک فعال بود.
عراق و افسانهی شبهنظامیان خونخوار شیعه
روایت غربی از تعارض موجود در عراق به شکلی مشابه تنها ارتباطی
انگار فوعه و کفریا از صحنه ی رسانه های غربی ها پاک شده و چنین شهرکهایی وجود ندارد ..
روزانه بمباران میشود ؛ روزانه زخمی و شهید میشوند ولی خبری از آنها منتشر نمیشود ..
چه خواب سنگینی ..
انسان انسان است چه خوبش چه بدش .. انصاف داشته باشیم .
این کودک سوری که مبتلا به یک بیماری پوستی است بعلت محاصره قادر به درمان نیست و درد و رنج را تحمل میکند با این حال زین العابدین هنوز لبخند از لبهایش نمیرود ..
ماه هاست که فوعه و کفریا به انتظار آزادی نشسته است .. دریغا
نیروهای متحد محور ترکیه (گروه های ارتش آزاد و ارتش ترکیه) بدون درگیری جدی در روستاهای جنوب جرابلس مستقیما فاز حمله به جرابلس را شروع کردند.
این نیروها از شمال و جنوب وارد شهر جرابلس شده و محله های پیرامونی را پاکسازی کردند.
هرچند درگیری جدی گزارش نشده اما مرکز شهر هنوز در دست داعش هست.
هنوز هم درگیری در شهر و روستاهای جنوب شهر ادامه دارد.
روستای کتلجه در غرب جرابلس از داعش پاکسازی شد.
نیروهای مهاجم که متشکل از نیروهای ارتش آزاد و گروه های وابسته بودند به دنبال قطع مسیرهای پشتیبانی شهر و سپس حمله اصلی به جرابلس هستند.
باید منتظر باشیم و ببینیم دو روستای شعیر و دشتان چه زمانی سقوط خواهند کرد.
چند هفته پیش بود که این گروه نوجوانی سوری را در حلب سر برید.صقورالجبل، فیلق الشام و نورالدین زنکی تا به حال شرکت نیروهای خود در عملیات را تایید کرده اند.
هرچند که تلاش ترکیه برای جلوگیری از اتصال دو کانتون کردها در شمال سوریه محکوم به شکست است؛
اما ایجاد منطقه ای حائل در امتداد مرز ترکیه و سوریه که در دست ارتش آزاد مورد حمایت ترکیه و غرب باشد، سپری مناسب برای درگیری نیابتی ترکیه و کردها برای جلوگیری ورود کردها به ترکیه خواهد بود.
از امروز صبح ارتش ترکیه عملیاتی گسترده جهت پاکسازی جرابلس از داعش شروع کرده است.
در ساعات اولیه نیروی هوایی ترکیه ده ها بار این شهر رو مورد اصابت قرار داده اند و از ساعتی پیش، خودروهای تاکتیکال با پشتیبانی تانک ها و توپخانه در حال موضع گیری در اطراف شهر هستند.
هنوز اسم گروه های ارتش آزاد شرکت کننده در عملیات مشخص نشده است؛ اما ماهیت گروه هایی که ترکیه اجازه داده است آنها از خاک ترکیه برای عملیات استفاده کنند، جالب خواهد بود.
گفته می شود اسم عملیات "سپر فرات" است.
دو روز پس از تکمیل محاصره حلب المحیسنی قاضی شرعی سعودی الاصل جیش الفتح با همراهی رسانه های قطری و سعودی تبلیغات عظیمی مبنی بر آغاز عملیات جدید مسلحین با عنوان " شکستن محاصره حلب " براه انداختند و به دنبال آن گروه بزرگی از مسلحین برای شرکت در این عملیات تجمع کردند .
تجمعی که از لحاظ تعداد گروه های شرکت کننده در یک عملیات تا به امروز یعنی از ابتدای درگیریهای سوریه تا کنون سابقه نداشته است .
گروه های شرکت کننده در این عملیات شامل اتاق عملیات جیش الفتح و فتح حلب به همراهی چند گروه دیگر میشدند که با در نظر گرفتن زیر مجموعه های آنها چیزی بیشتر از 30 گروه را در بر میگرفت .
حملات مسلحین طبق معمول با انتحاری های خط شکن و نفرات انغماسی که بیشتر آنها از تروریستهای خارجی و افراد با تجربه تشکیل شده اند در طول جبهه ای به وسعت 20 کیلومتر آغاز شد .
هرچند که المحیسنی تعداد نیروهای شرکت کننده در عملیات را 10 هزار نفر عنوان کرد ولی با توجه به وضعیت جغرافیایی منطقه و استفاده از نیروهای مجرب تعداد نیرویی بیشتر از 4000 هزار نفر برای عملیات موثر متصور نیست .
البته این را باید متذکر شد که رقم 10 هزار نفر در صورت در نظر گرفتن پتانسیل کلی مسلحین در جنوب حلب و ادلب دور از ذهن نیست و مسلحین قادر خواهند بود در صورت نیاز به شکل سریع نیروهای تازه نفس را با تلفات خود جایگزین کنند .
این واقعیت در حملات پیوسته ی مسلحین برای شکستن محاصره حلب و استفاده از موج های انسانی به تعداد دفعات بالا مشخص شد .
هر چند که جنگنده های روسیه و سوریه در طول این مدت کل منطقه را زیر آتش گرفتند و توپخانه ارتش سوریه به خوبی تحرکات تروریستها در جنوب حلب را هدف قرار داد ولی تصمیم و حرکت ضعیف نیروهای ارتش سوریه در روی زمین و طبق معمول کندی در ارسال نیروهای کمکی به منطقه و تعداد پایین مدافعان نسبت به نیروهای مهاجم ، این فرصت را در اختیار مسلحینی که به شکل انتحار گونه میجنگند مهیا کرد تا با دادن تلفات بالا قدم به قدم پیشروی کرده و ارتش نیز قدم به قدم عقب نشینی کرد .
واقعیات ماجرا در این نبرد بدین صورت است که پس از آغاز حمله ی مسلحین ارتش سوریه در مرحله اول سعی کرد خط دفاع اول در مدرسه الحکمه و بلندیهای تل موته ، تل احد و کتیبة الصواریخ را حفظ کند . بدیهی است که این نقاط و بلندیها دیوار حائل بین مسلحین جنوب حلب با مواضع ارتش در توپخانه راموسه و مناطق حاشیه ای جنوب غرب شهر حلب هست و سقوط خط دفاعی اول دیر یا زود به منزله ی سقوط مناطق پشت سر آن خواهد بود و ارتش سوریه این را به خوبی میدانست .
بنابراین پس از سقوط این مناطق و مشخص شدن عدم توانایی ارتش در نگهداری مناطق پس از آن سیاست دیگری در پیش گرفته شد و آن گرفتن حداکثر تلفات از مسلحین در ازای عقب نشینی به مستحکم ترین مناطق ممکن بود .
این سخنان به معنای توجیه اشتباهات ارتش سوریه و یا تغییر واقعیات نیست کمااینکه با توجه به وضع میدانی موجود و با در نظر گرفتن تمام فاکتورها شاید هر فرمانده ی دیگری هم بود چنین تصمیمی را اتخاذ میکرد .همانطور که در گذشته گفتیم تمام اتفاقات و یا منصفانه تر بگوییم بیشتر مشکلاتی که در این عملیات برای ارتش سوریه بوجود آمد ؛ مربوط به غفلت آنها از جبهه ی جنوبی و متحدان خود در مناطق خان طومان و روستاهای پایین دست آن بوده و هست .
اگر در زمان حملات همه جانبه ی تروریستها به مناطق آزاد شده در ریف جنوبی تصمیمات بهتری گرفته میشد و متحدان همکاری بهتری با یکدیگر داشتند کار به دفاع در مدرسه الحکمه و چند بلندی در جنوب شهر نمیکشید و خطوط دفاعی چندین کیلومتر دورتر از مناطق شهری بود.
در هر صورت نبردها ادامه پیدا کرد و مسلحین سوری و غیر سوری با حملات همزمان از داخل و بیرون شهر به مواضع ارتش سوریه در توپخانه راموسه و منطقه راموسه ، ارتش را مجبور به عقب نشینی کردند و ارتش سوریه در آخرین موضع دفاعی خود یعنی کارخانه سیمان ، شمال توپخانه راموسه و اطراف مجتمع 1070 مستقر شد .
با پیشرویهای صورت گرفته معبری متزلزل برای مسلحین شرق حلب باز شد و محاصره حلب بصورت نظامی شکسته شد.البته این منطقه تا این لحظه برای استفاده عموم و یا حتی انتقال خود مسلحین قابل استفاده نیست و بر اساس آنچه که از کلیپ های ویدویی مشخص است کوچکترین تحرکات توسط جنگنده ها و توپخانه هدف قرار گرفته میشود .
در حال حاضر نبردها در این منطقه ادامه دارد و طبق آمار غیر رسمی چیزی نزدیک به 700 نفر از مسلحین در این دو ماه به هلاکت رسیدند . بصورت کلی مسلحین در چند گام کلی موفق به شکستن محاصره حلب شدند که در نقشه زیر مشخص شده است .
نقشه با کیفیت : http://www.mediafire.com/convkey/5909/edit9fz1qtp9v63zg.jpg
لازم به ذکر هست که در عملیات اخیر بیشتر نیروهای عملیاتی از خود ارتش سوریه و دفاع وطنی و تعدادی از نیروهای لواء القدس فلسطینی بوده و حضور نیروهای متحد غیر سوری بسیار اندک بوده است .
با تمام این تفاسیر هنوز دیر نشده و ارتش سوریه این فرصت را دارد با در دست گرفتن ابتکارعمل نتیجه نبرد را تغییر دهد و مسلحین حاضر در شرق حلب یکبار دیگر محاصره کند .
لازمه ی این کار باز کردن چند جبهه همزمان در چندین محور و برهم زدن تمرکز مسلحین از توپخانه راموسه و مناطق اطراف آن است . روشی که امتحان خود را پس داده و در عملیات محرم سال گذشته در جنوب حلب شاهد آن بودیم .
توافق شکننده در حمیمیم.
بعد از چند روز تشنج و درگیری در شهر حسکه بین نیروهای کرد و نیروهای ارتش سوریه و دفاع وطنی که به حمله ی کردها به مناطق تحت کنترل دولت و پیشروی در حسکه انجامید، نیمه شب گذشته نمایندگان دو طرف در پایگاه حمیمیم به واسطه گری روسها به توافق موقت برای آتش بس رسیدند.
اما تفسیر نتایج توافق از زبان دو طرف تفاوت زیادی داره و در جاهایی متناقض هست:
- برقراری آتش بس کامل در حسکه از ساعت ٢ نیمه شب گذشته (مورد تایید طرفین)
- تبادل بازداشت شدگان و انتقال مجروحین دو طرف (مورد تایید طرفین)
- تمام مناطقی که اخیرا به تصرف نیروهای کرد در آمده در اختیار آنها باقی خواهد ماند (مورد تایید منابع کرد به نقل از ناصر حاج منصور از مسئولین پ ی د - تصویر)
- خروج تمامی نیروهای ارتش سوریه و دفاع وطنی و باقی ماندن پلیس در مربع امنیتی حسکه (مورد تایید منابع کرد به نقل از ناصر حاج منصور از مسئولین پ ی د-تصویر)
- شکستن محاصره نیروهای ارتش سوریه و دفاع وطنی و باز شدن مسیر حسکه-قامشلی (مورد تایید منابع دولت سوریه)
- بررسی علت درگیری و برخورد با متخلفین (مورد تایید منابع دولت سوریه)
- استمرار گفتگوها به منظور حل و فصل نهایی اختلافات (مورد تایید منابع دولت سوریه)
همزمان داعش با استفاده از فرصت به دست آمده و درگیری ارتش سوریه و کردها تحرکاتی در جنوب حسکه داشته و کنترل چند روستا را از دست کردها خارج کرده است.
پ.ن:
لازم به ذکر هست این برای چندمین باره که چنین درگیریهایی در حسکه اتفاق میفته و هربار با توافق بین طرفین اوضاع آرام میشود .گفته میشه شروع درگیری طبق سناریوی تکراری قدیمی از مشاجره و درگیری بین نیروهای آسایش و نیروهای عشایر عرب متحد ارتش (زیر مجموعه دفاع وطنی) شروع شده و این بار کار به جای باریک کشیده شد تا جایی که جنگنده های ارتش سوریه به حمایت از نیروهای ارتش برای نخستین بار چند بار مواضع کردها را بمباران کردند.
به روزهایی فکر میکنم که دواعش یک به یک روستاها و شهرها را در نوردیده بودند و چطور کردهای مهربان دست در دست ارتش قهرمان در شهر حسکه برای دفع غول داعش دست و پا میزدند .. چه روزهای خوبی و چه شهر مقاومی ..
چه اسطوره هایی ...
درگیریهای زمینی در بخش شمالی یعنی کلیة الفنیة ادامه دارد .
ارتش سوریه سعی میکنه از شمال وارد توپخانه بشه در صورتی که اگر چند محور حمله باز نشه ، این روش بسیار سخت و زمانبر خواهد بود .
همهی این حمایت خارجی که نصیب شورشیان سوری شد رابطهی این گروهها با جامعهی خودی را کاهش داد. شورشیان موثر رابطهای ارگانیک با جامعهشان دارند و تأکیدی زیاد بر وضعیت خوب جامعه میکنند. این اغلب به خاطر این است که آنها برای تأمین منابع، پناهگاه، و دیگر شکلهای پشتیبانی به جامعه نیازمندند. اگر گروهی از خارج از کشور تعذیهی مالی میشود، میتواند مستقل از این نگرانیها اقدام کند و دورانی از وحشت بر جامعه تحمیل کند یا این واقعیت را نادیده بگیرد که اقداماتش به نابودی جامعه منجر میشود.
از دیدگاه من به عنوان کسی که در منطقه زندگی و کار میکند، تحلیلگران آمریکایی در تبلیغ و مشروعیتبخشی به شکاف شیعه-سنی، حتی فرقهگراتر از اکثر آدمهای خاورمیانه هستند. جنبشهای مبتنی بر فرقهها و این فرقهگرایی طرفدار سنی آمریکاییها، در دید عربهای مدرن و پیشرو چه شیعه و چه سنی، تنفرانگیز و خطرناک است. برای کسانی که نیرویی سنی میخواهند، داعش هست که شبه نظامی سنی در بهترین شکلش است. و اکثر قربانیان داعش، هممذهبان سنیاش بودهاند.
معمولاً گفته میشود که تنها یک نیروی عرب سنی میتواند داعش را شکست دهد. همینطور ادعا میشود که تا وقتی اسد رییسجمهور است نمیشود داعش را شکست داد زیرا اسد به شکل مغناطیسی برای جذب جهادیها عمل میکند، زیرا آمریکا متحدان سنی نیاز دارد، و زیرا سنیها احساس میکنند از 2003 همه چیز را باختهاند و تحت سرکوب هستند. اینها همه ایدههایی غلط هستند که بر فرضهایی غلط دربارهی هویت در منطقه بنا شدهاند و خطری بزرگ برای سوریه، عراق و کل خاورمیانه دارند.
این شیوهی فکر غلط آمریکایی دربارهی فرقهگرایی در خاورمیانه اخیراً توسط سفیر سابق آمریکا رابرت فورد تجلی پیدا کرد. او در اشاره به «نامهی اعتراضی» مقامات تندروی وزارت خارجه نوشته بود:
«این اعتراض نشان میدهد که تمرکز روی داعش موجب جذب اعراب سنی سوری کافی برای ایجاد راه حلی خودکفا و بلندمدت به چالش داعش در سوریه نخواهد شد. جامعهی عرب سنی سوریه دولت اسد را مسئلهای بزرگتر از داعش میبیند.»
در سوریه، نیرویی نظامی با اکثریت سنی وجود دارد. این نیرو تنها نهاد ملی است که همچنان در دولتی باقی مانده است که به آن اندازه که مخالفانش فکر میکنند تمایزی بین فرقهها قائل نمیشود. بله، از نیروهای مسلح سوریه حرف میزنم. حتی امروز، اکثریت کارمندان دولتی سوریه، مقامات دولتی و سربازان سنی هستند.اکثریت طبقهی سرمایهدار شهری قدرتمند سوریه، سنی هستند. به عنوان کسی که در تمام دوران جنگ داخلی با افرادی در هر سوی آن تعامل کرده است، فهمیدهام که حتی بعضی از مقامات امنیتی ارشد اسد هم سنی هستند، مثل علی مملوک، رییس امنیت ملی که بر دیگر سازمانهای امنیتی نظارت میکند. سرهنگ خالد محمد، سنیای از درعا از سوی اداره ترسناک چهلم امنیت داخلی، مسئول تأمین امنیت دمشق است. دیب زیتون، رییس امنیت دولتی، و محمد رحمان، رییس امنیت سیاسی، هر دو سنی هستند، و همین طور رییس اطلاعات خارجی، وزیر دفاع، مقامات ارشد اطلاعات نیروی هوایی، وزیر کشور، رییس حزب حاکم بعث، اکثریت رهبران حزب بعث، و رییس مجلس. فرماندهی نیروهای دفاع وطنی در درعا مردی سنی با اصالت فلسطینی است. فرماندهی نیروهای دفاع وطنی در قنیطره، رقه و حلب نیز سنی هستند. یکی از رزمندگان مشهور ضدداعش رژیم که از همهی شاخههای امنیتی رژیم کمک میگیرد، مهنا الفیاض است. او رهبر قبیلهی بزرگ بصیره است که بین دیرالزور و حسکه واقع است و همچنین عضو مجلس هم هست. حتی بعضی از خلبانهایی که بمب بشکهای روی مناطق در اختیار شورشیان میاندازند سنی هستند. تعداد زیادی از رؤسای شاخههای اطلاعات نظامی نیز سنی هستند.
سنیهای دولت سوریه شامل نفرات زیادی میشوند که از مناطق تحت کنترل داعش مثل دیرالزور رقه، یا از مناطق تحت کنترل شورشیان، مثل شرق حماه، درعا، و روستاهای حلب میآیند. این کلید فهم بقای رژیم است. رییس امنیت در استان حسکه در شمال شرق که هممرز مناطق داعش است، خود سنیای از شهر
این عنوان مقاله ای است به قلم شخصی با عنوان مستعار سیروس محبوبی که اخیرا در پایگاه تحلیلی «جنگ روی صخره ها» منتشر شده است.
این پایگاه تلاش می کند تحلیل ها و خوانشهای متفاوت، دقیق تر و واقع گرایانه تری را از جنگ ها، امنیت بین الملل و سیاست خارجی نسبت به رسانه های جریان غالب ارائه دهد.
تاکنون مطالبی شبیه به این مقاله توسط افراد مختلف به صورت پراکنده بیان شده است اما تفاوت این مقاله در بیان کلی خوانش معوج غرب و رسانه های غربی از بحران سوریه و عراق با تمرکز تبلیغ و تقلیل کل بحران به درگیری فرقه ای-مذهبی در عین عدم ورود به جزییات و مصادیق پرتعداد هست.
اهمیت این مقاله در حدی است که «جاشوا لندیس» کارشناس و تحلیلگر مسائل سوریه که رویکردی ضد دولت سوریه دارد هم آن را از مهمترین مقالاتی می داند که تاکنون در مورد بحران در سوریه و عراق نوشته شده.
در روزهای گذشته قصد داشتیم خلاصه ای از ترجمه ی این مقاله را در صفحه قرار دهیم اما آقای جان نثاری در صفحه شخصی شان زحمت ترجمه کل مقاله را متقبل شدند. بنابراین ترجمه ی این مقاله مفصل را در سه بخش به ترتیبی که مترجم در صفحه شان منتشر کرده، در پستهای متناوب بازنشر می کنیم.
============================================
"افسانهی سنیهای واشنگتن و جنگ داخلی عراق و سوریه" (بخش اول)
ترجمه از «جنگ بر صخرهها»: اخیراً در عراق رهبران ارشد شیعهی حشد الشعبی(نیروهای بسیج مردمی) گرد هم آمدند. بین آنها یکی از فرماندهان ارشد اهل سنت بسیج مردمی هم حضور داشت که بعداً این ماجرا را برای من تعریف کرد. وقتی نفرات به نماز ایستادند، یکی از رهبران شیعه متوجه شد که رفیق سنیشان به آنها نپیوسته و همچنان نشسته است. رهبر شیعه پرسید «چرا نمیآیی؟»
فرمانده پاسخ داد «من نماز نمیخوانم».
همتای شیعهاش پرسید «منظورت چیست که نماز نمیخوانی؟»
فرماندهی سنی پاسخ داد «اگر نماز میخواندم، در کنار داعش با شما میجنگیدم».
اگر رسانههای غربی را بخوانید، از جمله همین سایت، احتمالاً به این نتیجه میرسید که بیشتر مشکلات خاورمیانه ناشی از محرومیت سنیها، مخصوصاً در سوریه و عراق است. بحث گستردهتر غربیها دربارهی جنگهای داخلی در جریان در خاورمیانه، با فهمی غلط از هویتهای فرقهای روبهروست. نخبگان واشنگتن مفهومی پهناور از هویت سنی را تصور میکنند که خارج از محدودهی عربستان سعودی و قلمروهای تحت کنترل گروههای جهادی وجود ندارد. نتیجهی منفی چنین تصویر غلطی، تشویق سیاستهایی است که هیزم بیشتری به آتشی میریزند که سوریه و بخشهایی از عراق را دربرگرفته است. در کنار این روایت، روایت دیگری است که حشدالشعبی عراق را به شکل شبه نظامیان فرقهگرای خونخواری تصویر میکند که دائماً مشغول آزار عربهای سنی عراق هستند. واقعیت این نیست.
همین افراد، دولت سوریه را با عنوان «رژیمی علوی» توصیف میکنند که سنیها را سرکوب میکند. اما سنیها در تمام سطوح رهبری دولت اسد حضوری قابل توجه دارند. قلمروی که دولت سوریه در این مرحله از جنگ و
در روزهای گذشته ارتش سوریه موفق شد تعداد دیگری از ساختمانهای جنوب غربی داریا را پاکسازی کند .
حلقه محاصره روز به روز برای مسلحین در حال تنگ تر شدن است.
در این منطقه مسلحین اجناد الشام و لواء شهدا الاسلام فعال هستند و امداد رسانی به آنها از طریق تونلها صورت میگیرد .
البته پس از گذشت این چند سال و هدف قرار گرفتن داریا با انواع سلاح ها و بشکه های بی دقت ، بیشتر منطقه تخریب و ویران شده و متاسفانه اصرار مردم برای ماندن در این منطقه و تسلیم نشدن مسلحین بر مصائب داریا اضافه کرده است
گزارش میدانی از دارین فضل
خبر خاصی نیست !
در جنوب حلب درگیریهای پراکنده ادامه داره و تغییری در خطوط ایجاد نشده .
تصاویر بریا سلامه که دیروز منتشر شد الان قابل استناد نیست ، خبرنگار میدانی ما گفت که این تصاویر جزئی از قسمت شمالی کلیه فنیه توپخانه راموسه هست.
البته تصاویر میتونه برای پیشروی های جزیی دو روز پیش باشه که با در نظر گرفتن متمرکز بودن درگیریها در آن قسمت و جابجایی خطوط قابل استناد نیست .
دیگر خبر مهم سوریه درگیریهای حسکه هست .
با وجود تمام تلاش ها برای توقف درگیریها همچنان درگیریها در برخی محله های حسکه ادامه داره ؛ منابع ارتش کردها رو مسئول شکستن آتش بس و ادامه درگیریهای میدونند .