1)کویت همیشه نماد همزیستی شیعه و سنی بود. برای همه کسانی که درگیری های منطقه را دنبال می کنند واضحه که کویت به هیچ وجه، محمل مناسبی برای افکار «تکفیری جهادی» نبوده و نیست. رهبران این جریان هم هیچ وقت نمی توانند افکار عمومی کویت را مثل عراق و سوریه و یمن به سمت یک جنگ طائفه ای-تکفیری تحریک کنند.
2) مکاتب سلفی رایج کویت بیشتر سلفیه «علمی» و «تبلیغی» و معمولا جماعتی هستند که خیلی به قوانین کشور احترام می گذارند.
یک «جنبش حزبی سلفی تکفیری» هم البته هست که افرادی مثل «حاکم المطیری»، «شافی العجمی» و «ولید طباطبائی» آن را هدایت می کنند. در مورد این گروه هم باید گفت که آنها تا الآن بیشتر روی گروه های مسلح سلفی در عراق و سوریه سرمایه گذاری می کردند و به این علت که در فضای سیاسی کویت نقش ایفا می کردند هیچ وقت به دنبال این نبودند که در کشور یک تنش طائفه ای داخلی راه بندازند.
گروه های کوچکی از عناصر داعش البته در این ماه ها خیلی فعالیتشان در کویت زیاد شده که اینها اکثرا کسانی هستند که ناامیدانه از عراق و سوریه به کویت برگشتند. من البته مقصر اوضاع به وجود آمده را حاکمان این کشور می دونم که آگاهانه چشمشان را به روی لشکرکشی های مالی و رسانه ای جمعیت های سلفی در حمایت از تکفیری ها در سوریه و عراق بستند.
3) داعش این روزها به دنبال آن هست تا با راه انداختن یک فتنه طائفه ای، جایی برای خودش در کویت دست و پا کند. داعشی ها ظاهرا خیلی اصرار دارند که تجربه ناموفقشان در «قطیف» و «دمام» را در کویت هم امتحان کنند البته این بار با سرمایه و دایره نفوذ گسترده تر. با این موضع هوشمندانه ی دولت و ملت کویت هم ظاهرا داعش، شیعه و سنی در کویت نخواهند شناخت و سعی می کنه از همه انتقام بگیره.
4) مقامات کویتی تا الآن که نشان دادند به خوبی این رویکرد تفرقه افکنانه را درک کردند. یک نمونه اش هم بستن شبکه وهابی «وصال» هست که رسما شیعیان کویت را تهدید به کشتار بیشتر می کرد. مثلا به توییت این شبکه دقت کنید که چطور رسما تهدید می کنه که «دوره همزیستی شیعه/سنی در کویت به زودی به پایان می رسه».
رسانه های طائفه ای، منبرهای تفرقه افکن، شبکه های اجتماعی و جمعیعت های مثلا «خیریه»، امروز بلای جان کویت شدند و این کشور رو در آستانه یک انفجار تاریخی و سرنوشت ساز قرار دادند..