کشتار در پایگاه هوایی اسپایکر، کشتاری جمعی که به دست نیروهای داعش در پایگاه هوایی اسپایکر در تکریت عراق در ١١ ژوئن ۲۰۱۴ میلادی (٢١/خرداد/١٣٩٣) به وقوع پیوست. در زمان یورش، در حدود ۴۰۰۰ دانشجوی نظامی غیرمسلح در پایگاه بودند.
در این میان، ۱۷۰۰ دانشجوی شیعهٔ غیرمسلح این پایگاه هوایی از دیگر دانشجوها جدا و به طور جمعی قتل عام شدند.
در سال هاى بعد تعداد زیادى از عاملان این کشتار دستگیر و مجازات شدند.
36 نفر از نیروهای داعش که به واسطه دست داشتن در عملیاتهای داعش به خصوص کشتار جمعی نیروهای داوطلب شیعه در کمپ اسپایکر شرکت داشتند، اعدام شدند .
9 تا 10 ژوئن سال 2014 و همزمان با ورود داعش به شمال عراق و پیشروی سریع به سمت پایتخت، حدود 4000 تا 11000 نیروی داوطلب در کمپ اسپایکر حضور داشتند.این نیروها قرار بود با مسلح شدن و آموزش، در مقابل داعش مبارزه کنند؛ اما با حرکت بسیار سریع داعش به سمت جنوب که به کمک سلولهای خفته صورت گرفت، در 11 ژوئن تکریت سقوط کرد و کمپ اسپایکر همچون پالایشگاه بیجی در محاصره قرار گرفت.
هرچند بعدها مشخص شد که نیروهای نظامی حرفه ای داعش تا چند هفته بعد وارد تکریت سقوط کرده نشدند و در حال توسعه قلمرو بودند، اما جنگ روانی به راه افتاده توسط نیروهای بومی داعش و حزب بعث که در لباس خیر خواهانه در حال مذاکره با نیروهای نظامی و دفاعی در اسپایکر و پالایشگاه بیجی بودند، باعث شد که حدود 2000 نفر از نیروهای داوطلب مردمی که اکثریت جوان و البته غیرمسلح بودند، به فکر خروج از کمپ بیوفتند تا بنا به قول از منطقه خارج شوند.
اکثریت این 2000 نفر با سوار شدن به کامیونهایی که در تصاویر کشتار مشخص هست، به سوی شهادتگاه برده شدند.تعداد کمی از آنها با ادعای اهل سنت بودن یا عدم اعتماد به نیروهای محلی داعش در همان بازه 11 تا 15 ژوئن اعدام نشدند اما تعدادی بین 1700 تا 1900 نفر از آنها در مناطق مختلف تکریت اعدام شده و جسدهاشون در گورهای دست جمعی دفن یا رودخانه غرق شدند.با تحقیقات بیشتر مشخص گردید اگر چه تعداد محدودی از نیروهای داعشی سابقه دار که از سوریه وارد عراق شده بودند در این جنایت دست داشتند اما اکثریت نیروهایی که در این کشتار دست داشتند از دو عشیره اهل سنت البوعجیل و البونصر بودند که جمعیت زیادی از بومیان منطقه را تشکیل میدادند..
پی نوشت: هرچند که داعش نتوانست به کمپ اسپایکر وارد شود و پالایشگاه بیجی نیز در روزهای اول توسط نیروهای مدافع حراست خود پالایشگاه حفظ شد و بعدها بدون سقوط کامل عرصه یکی از سنگین ترین و طولانی ترین عملیاتهای داعش بود، اما جو روانی و اعتماد داوطلبان شیعه که برای کمک به مردم بومی وارد کمپ شده بودند باعث خروج آنها از کمپ شد.
دو برادر عراقی که در ویدیوهای فاجعه اسپایکر جزء نیروهای داعش بودن توسط پلیس فنلاند دستگیر شدند.
جریانهای سیاسی عراق خواستار استرداد این مجرمان به عراق هستند.
توی فیلم طرف روی ماشین نشسته بود و بی هدف به جماعت تیراندازی میکرد .
بعد از دستگیری :
/میلیتاری
امروز پیکر 120 شهید ارتش عراق که در جنایت پادگان اسپایکر به شهادت رسیدند در نجف اشرف تشییع شدند .
شبکه عراق نیوز از دستگیری شخصی به نام احمد حسن خبرداد که مسئول اعدام قهرمانان شهید پایگاه اسپایکر بوده است..
حتما کلیپ شخصی که به سر جوانان اسپایکر شلیک می کرد رو دیدید، گویا شخص دستگیر شده همان مسئول اعدام می باشد.
نیروهای مردمی عراق در محل معروف (کنار رود) جنایت بیرحمانه ی پادگان اسپایکر ، یادبودی به نشانه ی مظلومیت این قربانیان قرار دادند .
خون های خشک شده ی روی دیواره رو میبینید ؟ ...
انتقام این خونها گرفته خواهد شد .
اللهم عجل لولیک الفرج
*یکی از محلهای جنایت پایگاه اسپایکر
حضور سردار سلیمانی در پایگاه هوایی اسپایکر عراق و بازدید از گردانهای امام علی علیه السلام . گردانهای امام علی به همراه دیگر گروههای عراقی خود را برای آغاز عملیات آزادسازی تکریت اماده میکنند .
NY Times ویدیویی در مورد مصاحبه با تنها بازمانده ی این جنایت تلخ و نحوی نجاتش منتشر کرد ..
لینک :
http://v.alalam.ir/news/2014/09/05/alalam_635455231365911943_25f_4x3.mp4
علی حسین کاظم
متن زیر خلاصه ای از سخنان علی حسین کاظم است :
من متأهل هستم و یک دختر دارم و برای امرار معاش مجبور شدم به ارتش بپیوندم و مدتی بعد به پایگاه اسپایکر منتقل شدم؛ ما هنگامی که خبر نزدیک شدن داعش به اسپایکر را شنیدیم، لباس شخصی پوشیدیم ولی دیر شده بود زیرا عناصر داعش که حدود یکصد نفر بودند، وارد اسپایکر شده بودند.
عناصر داعش دستان ما را بستند و سوار ده ها کامیون کردند و هر کسی را که کوچکترین حرکتی از خود نشان می داد، می کشتند و کسانی که زیر دست و پا مانده بودند نیز جان خود را از دست دادند.
ما را به صف کردند و با تیر همکلاسی هایم را کشتند و خون یکی از آنها به چهره ام پاشید و تیری که به سوی من شلیک شد، به من اصابت نکرد و من خودم را در چاله ای که روبرویم حفر شده بود، انداختم و خود را به مُردن زدم.
وقتی که شب شد دویست متر راه رفتم و خودم را به رود دجله رساندم و 3 روز مخفی شدم و از حشرات و گیاهان تغذیه می کردم و به سختی از رود دجله عبور کردم و مسافتی طولانی را در امتداد رود دجله طی کردم تا به منطقه ای نسبتاً امن رسیدم و سه هفته بعد خود را به خانواده ام رساندم.
