می توان گفت نشست آستانه جدی ترین مذاکرات بحران سوریه تا به حال است، از آن جهت که طرفین سوری درگیری و همچنین حامیان خارجی آنها به طور جدی حضور پیدا کرده اند؛ اما حقیقتا کسی انتظار آن را ندارد که توافق مشخصی برای یافتن راه حل سیاسی حاصل شود و حتی به عقیده بنده، حصول یک اشتراک نظر کلی هم در مورد راه حل سیاسی در این نشست دور از واقع است.
چند روز پیش معاون نخست وزیر #ترکیه به طور رسمی اعلام کرد اصرار بر حذف بشار اسد دیگر با واقعیات میدان جور در نمی آید و کار واقع بینانه ای نیست و نمی توان بیش از این بر آن اصرار کرد. این در حالی است که معارضین و خصوصا معارضین مسلح، دائما بر همین شرط تأکید دارند و بنظر می رسد قبول حضور #بشار_اسد آخرین امتیازی باشد که آنها خواهند داد. در حالی که برای دولت سوریه و ایران و در حال حاضر روسیه، این مسأله جزو شروط غیرقابل تغییر است.
به همین دلیل به نظر می رسد قبل از کار بر روی یک راه حل سیاسی، طرفین بر موارد دیگری تمرکز کنند. محمد #علوش مسئول تیم مذاکرات مسلحین هم گفته هدف اول ما ادامه آتش بس و تضمین اجرای صحیح آن است. مسلحین به ادامه درگیری ها در #وادی_بردی و غوطه شرقی #دمشق معترض هستند. در حالی که ارتش سوریه از وادی بردی نخواهد گذشت، چرا که منبع اصلی آب شرب دمشق در این منطقه قرار دارد و مسلحین جریان آن را قطع کرده اند و طبیعتا این وضعیت برای دولت سوریه قابل تحمل نیست. و تا به حال 6 مرتبه پیشنهاد صلح و رفع مشکل آب شرب عین فیجه را داده اند که هر بار توسط عناصر النصره به شکست انجامیده.
✅ رویکردهای مطلوب ایران در آستانه
با توجه به رویکردها و اولویت های طرف های مقابل، ایران می تواند در چند زمینه به طور فعالانه وارد شده و نقش آفرین باشد.
رویکردهایی که می تواند با طرف های دیگر و حتی مسلحین دارای نقاط مشترک باشد.
1- حل مساله مناطق محاصره شده سوریه از جمله فوعه کفریا
2- ادامه آتش بس
حقیقت آن است که دو روستای شیعه نشین #فوعه و #کفریا به مانند یک گروگان و تله استراتژیک علیه ایران استفاده می شود. ترکیه، قطر و عربستان در برهه های مختلف چنین کرده اند که شرح آن فرصت دیگری می طلبد.
و البته مردم فوعه کفریا هم چشم انتظار غیر از #ایران نیستند و اساسا همین تشیع و نزدیکی آنها به ایران است که موجب شده متحمل چنین حملات و محاصره بی رحمانه ای شوند.
در طرف مقابل هم مناطق #مضایا و #زبدانی در محاصره نیروهای ارتش سوریه و متحدانش قرار دارد اما هدف آنها از محاصره، جلوگیری از کشتار جمعی مردم فوعه و در دست داشتن برگه ای برای نجات مردم فوعه کفریاست. بنابراین با خروج مردم فوعه کفریا شاهد حل مساله مضایا و زبدانی هم خواهیم بود.
حل مسأله فوعه کفریا و در مقابل مضایا و زبدانی پیش از هر چیز مسأله #انسانی است و حل اینها موجب کاهش رنج بخشی از مردم سوریه خواهد شد. بنابراین کسی نباید از طرح و پافشاری بر این مساله شرم داشته باشد.
از طرف دیگر حل مساله فوعه کفریا بوسیله خروج متقابل مضایا و زبدانی می تواند یکی از موانع آتش بس بلند مدت را رفع کند و شاید دیگر اولویتی برای حمله به سمت #ادلب وجود نداشته باشد.
و همچنین موجب آزاد شدن بخش عمده ای از نیروهای ارتش سوریه و متحدانش خواهد شد تا بتوانند به سمت مناطق #داعش پیشروی کنند.
در قالب تاکید بر رسیدگی به مناطق محاصره شده سوریه، شهر #دیرالزور هم می تواند مورد تأکید قرار بگیرد که مهم ترین نیروی مبارزه با داعش در دیرالزور ارتش سوریه و متحدانش می باشند و همچنین در قالب مساله مبارزه با تروریسم داعش که مورد توافق همه طرف هاست، می توان بر نقش ارتش سوریه در این مبارزه تأکید شود.
به این ترتیب می توان با حصول آتش بس پایدار و حل مساله فوعه کفریا، با نیروی بیشتر و با تمرکز بیشتر به سمت مناطق داعش حرکت کرد و نقشه های خطرناک امریکا برای منطقه بخصوص در شرق و شمال سوریه را متوقف کرد.
جهاد رضا
آنچه در ادامه می خوانید گوشههایی از آخرین دفاعیهی مجاهد متفکر، حاج طالع باقرزاده، رهبر جنبش اتحاد مسلمانان جمهوری آذربایجان در بیدادگاه رژیم علیاف است.
این محکمهی فرمایشی که در پی حملهی سال گذشتهی عمال رژیم آذربایجان به عزادارن اربعین در نارداران و هتک حرمت حرم بیبی سکینه(س) و به شهادت رساندن چهار عزادار حضرت سیدالشهدا و بازداشت حاج طالع و شماری از همراهانش با اتهامات واهی برگزار شده بود، حاج طالع را محکوم به حبس ابد کرد.
این روحانی مبارز پیش از این دو بار به دلیل اعتراض به قانون منع حجاب در مراکز آموزشی و انتقاد به حاکمیت جمهوری آذربایجان دستگیر و زندانی شده بود.
- پیش از وقایع نارداران، یک گزینه در مقابل ما قرار داده شده بود. یا باید این حاکمیت را میپذیرفتیم یا مجازات میشدیم. ما گفته بودیم که راه نجات ملت را برگزیدهایم. روزی فراخواهد رسید که این ملت، حکومت خود را انتخاب خواهد کرد. در این حکومت، چیزی به نام عدالت وجود ندارد. پیشتر، امیدوار بودم که میتوان اصلاح کرد؛ اما پس از رفتن به «باندوتدل»(ادارهی مبارزه با جرایم سازمانیافتهی وزارت کشور)، سیمای واقعیشان را دیدم. این حاکمیت، اصلاحپذیر نیست. من به عنوان فردی مدنی و با اعتماد به آنجا وارد شده بودم؛ در زمان خروج، به عنوان فردی انقلابی از آنجا خارج شدم. ما انقلاب خواهیم کرد و این انقلاب به شیوهای مدنی خواهد بود.
- در «باندوتدل» بر روی سینهی حاج ابوالفضل بنیادوف نشسته بودند و به زور به دهانش شراب میریختند. خصلت اینها یزیدی است. این، سیمای واقعی حاکمیت آذربایجان را نشان میدهد. ما راضی هستیم که در این دنیا محاکمه شویم، نه در آخرت. اگر ما هم در این دنیا نباشیم، سایرین خواهند آمد و این راه را ادامه خواهند داد.
- میگویند زندانی سیاسی وجود ندارد. چطور این حرف را میزنند؟ به قانون اساسی عمل نمیشود. تصاحب حاکمیت، بزرگترین جرم است. آنها به مجازاتی که شایسته آن هستند، خواهند رسید. ما میخواهیم به قوانین عمل شود. اگر الهام علیاف میتوانست، باید رامیل اوسوباف(وزیر کشور) را به خاطر عملیات نارداران، در میدان «آذ نفت» به دار میآویخت. من ملت را به هشیاری فرامیخوانم. آذربایجان یا به پا میخیزد، یا خواهد سوخت.
- جناب علیاف! بیتردید دربارهی من، اطلاعات مختلفی به شما داده شده است. اما میخواهم خودم را معرفی کنم. من پس از رسیدن به سن نوجوانی و شناخت نسبی خودم، با امام حسین(ع) آشنا شدم و محبت آن شخصیت بزرگ انقلابی، در قلبم شعله کشید و آمال و اهداف و افکارم را تحکیم بخشید. حضرت حسین(ع) عشق خالصانه به خداوند و تسلیم شدن در برابرش و نثار جان و مال در راه خداوند و آشتیناپذیری با ظلم و ظالمان و مبارزهی قاطعانه را که مسیر عشق واقعی است، به من آموخت. خداوند نصیبم کرد که در زیارت کربلای مقدس، عهد ببندم و سوگند یاد کنم که تا نفس آخر در صداقت به سلطان قلبها، حضرت حسین(ع) ثابت قدم باشم. از خداوند متعال نیز نصیب شدن شهادت برایم را به احترام آن شخصیت بزرگ مسألت کردم.
-جناب علیاف، آنچه شما را میترساند، عشق طالع باقرزاده به حضرت حسین(ع) و افکارش است. شما حق دارید که بترسید. ۱۴۰۰ سال است زمزمهی این سخن حسین(ع) که «مرگ را سعادت و زندگی با ظالمان را ذلت میدانم»، خواب حاکمان ظالم را به کابوس تبدیل کرده است. به شما اطمینان میدهم که با ایجاد فاجعهی نارداران و جاری کردن خون انسانهای مظلوم، پایان حاکمیت خود را نزدیکتر کردهاید.
- در پایان از شما میخواهم اگر جسارت دارید، حکم حبس ابدی را که قرار است برای من صادر شود، به حکم دیگری تبدیل نکنید. برای آزادی این ملت شریف، نه تنها برای حبس ابد، بلکه برای اعدام و سوزانده شدن در آتش آمادهایم. خدا میان ما و شما قضاوت خواهد کرد.