توافق اخیر بین جیش الفتح و نمایندگان دولتهای سوریه و ایران در مورد تخلیه کامل الفوعه و کفریا در مقابل تخلیه مسلحین و خانواده هایشان از مضایا، زبدانی و بقین در حالی اجرایی شد که اختلافات و مشاجرات شدیدی در روزهای اخیر بین گروههای مسلح در جریان بود.
شیخ ابومحمود الفلسطینی از رهبران سلفی-جهادی از مطرح ترین چهره هایی بود که به شدت با این توافق به مخالفت پرداخت و در توییتی چند روز پیش خواهان توقف این توافق شده بود. علاوه بر تظاهرات هایی که هواداران مسلحین در غوطه، بنش و ... در مخالفت با این توافق داشتند، افرادی مانند عبدالجبار العکیدی فرمانده کل سابق ارتش آزاد با مخالفت شدید با توافقی که آنرا توافق کفریا فوعه می نامد (بدون اشاره به مضایا و زبدانی) ، آنرا ننگ آور و خدمت القاعده به ایران و دولت سوریه خواند.
العکیدی تا ماهها پس از جدایی داعش از مسلحین همچنان آنها را برادران خود خطاب و از آنها تمجید می کرد و در مقابل ائتلاف علنی ارتش آزاد با القاعده که تا همین امروز ادامه دارد موضع نگرفت اما در برابر توافقی که می تواند از لحاظ انسانی پیشرفت مهمی باشد اینگونه مخالفت و دلیل اصلی خود را مخالفت با "مهاجرت اجباری" اعلام می کند.


صرفنظر از عوامل جنایت بزرگ دیروز و انگیزه ها، تامل بر روی مفهوم "مهاجرت اجباری" یا "تهجیر قسری" به عنوان دلیل اصلی که مخالفین سوری با این گونه مخالفت می کنند نشان می دهد تا چه اندازه این عنوان به صورت تبلیغاتی و دروغین توسط مسلحین و رسانه هایشان استفاده می شود. بر اساس آنچه همواره رسانه های مسلحین و حتی رسانه های بزرگ غربی در حمایت از آنها در مورد مهاجرت اجباری بدون ارائه تفسیر واضح و دقیق از آن تبلیغ می کنند، دولت سوریه "اکثریت با همه ی" مردم مناطق تحت کنترل مسلحین که در محاصره اند را "به اجبار" از شهر خود کوچ می دهد و خارج می کند.
اما آنچه در عمل و با تکیه بر آمار خدشه ناپذیر و ثبت شده که در این صفحه و بسیاری از منابع پوشش دهنده اخبار سوریه به راحتی قابل جستجو است، در تمام مصالحه هایی که تاکنون انجام پذیرفته است، کمتر از 10% جمعیت ساکن در آن منطقه (که اکثرا از خانواده ها یا هواداران مسلحین بوده اند) تصمیم به مهاجرت و کوچ گرفته اند. در شهر حلب با بیش از 1.6 میلیون جمعیت (حدود 130 هزار نفر باقیمانده در شرق حلب) در نهایت تنها حدود 15 هزار غیرنظامی به همراه حدود 4-5 هزار مسلح از شهر خارج شدند. در الوعر که جمعیت مسلح زیادی دارد، با بیش از 110 هزار جمعیت کل نهایتا 10 هزار غیرنظامی قرار است خارج شوند. در مناطق ریف دمشق مانند التل، الهامه، قدسیا، خان الشیح، وادی بردی و ... تعداد افراد خارج شده از این هم کمتر بود.
در همین توافق اخیر، در مضایا-بقین و زبدانی با جمعیت روی هم رفته بیش از 50 هزار نفر در مرحله اول حدود 2300 غیرنظامی تصمیم به خروج گرفتند.
اما در مورد اجباری بودن این مهاجرت هم بندهای توافقنامه های منجر به مصالحه و همچین اجرای آن در واقعیت، سند محکمی بر رد این ادعا است. جایی که عنوان شده حتی افراد مسلح با شرط "تسویه اوضاعشان" (در مورد معنی عبارت "تسویه وضعیت" در گذشته توضیح دادیم) می توانند در محل اقامتشان بمانند و به زندگی عادی ادامه دهند.
ادعای مضحک تری که مسلحین به مهاجرت اجباری افزودند، جایگزینی خانواده های مهاجرت کرده با شبه نظامیان عراقی، لبنانی و ... است.
حسین مرتضی در حاشیه نشست آستانه و کنفرانس خبری محمد علوش، مذاکره کننده ارشد مخالفین سوری و از رهبران جیش الاسلام در مورد این ادعا او را به چالش می کشد و از او می خواهد تنها یکی از مناطقی که مردم آن در اثر مصالحه تن به کوچ اجباری داده و جای آن ها را شبه نظامیان شیعه گرفته اند، نام ببرد. علوش با طفره رفتن از پاسخ تنها نام چند گروه عراقی و فاطمیون و زینبیون را به عنوان گروههای متحد ارتش سوریه ذکر می کند.
با این وجود همچنان می توان مصداق "واقعی" مهاجرت اجباری را در سوریه پیدا کرد:
الفوعه و کفریا..
خروج 100%، کامل و بدون قید و شرط تمام اهالی این دو شهرک، نظامی و غیرنظامی از خانه هایشان و مهاجرت به شهرهای دیگر برای در امان ماندن از خمپاره ها و موشک هایی که روزانه جان مردم را می گرفت و محاصره ای که حتی در برهه های طولانی آنها را در مضایقه آب آشامیدنی و تکه ای نان برای تغذیه قرار داده بود، تنها مصداق حقیقی "کوچ اجباری" در سوریه است که کمتر رسانه ی بین المللی تاکنون به آن پرداخته است.