با نگاهی به اوضاع میادین جنگ در شهر حلب سوریه شاهد تحرکات قوی و شدید ارتش و نیروهای مقاومت در خطوط داخل شهر هستیم. نیروهای محور مقاومت پس از تکمیل محاصره حلب از شمال شهر و با بستن جاده کاستیلو و مزارع ملاح،باید محاصره مسلحین را به اندازه ای بزرگ میکردند که شکست حصر از این منطقه سخت و یا غیر ممکن شود.
آنچه گفتنی است اینکه محور مقاومت در تلاش است با تصرف نقاط بیشتر در شمال شهر حلب، حلقه محاصره را تنگ تر و امکان شکست محاصره از این جبهه را به صفر برساند و از طرفی با تصرف بلندی ها و مناطق دارای بافت مسکونی جانپناه امنی برای نیروهای خود فراهم کند. تصرف شهرک های مخیم حندورات، مساکن و شهرک صنعتی شقیف و سپس پیشروی به جانب میدان جندول و پاکسازی آن از لوث وجود مسلحین این طرح محور مقاومت را قرین موفقیت کرده و در عین حال موجبات فروپاشی بیشتر خطوط دفاعی مسلحین در داخل شهر حلب را فراهم کرده است.
گفتنی اینکه تل بریج و تل اصفر در داخل حلقه محاصره شهر حلب فاقد بافت مسکونی هستند و محور مقاومت در سال های قبل یکبار تجربه موفق پیشروی در این مناطق را داشته و مطمئنا جهت اجرای مجدد این تجربه با مشکل چندی روبرو نخواهند بود. اما اهمیت این بلندی ها در جانب شرق مناطق پاکسازی شده شقیف و حندورات در این است که با تصرف آنها و با توجه به تصرف قبلی میدان جندول، شهرک عویجه در محاصره ۲۷۰ درجه قرار گرفته و طبیعتا این امر به معنای سقوط آن در زمانی کوتاه است. از جانب دیگر همین بلندی ها برتری دید و تیر محسوسی به ارتش و نیروهای محور مقاومت جهت هدف قرار دادن محله حیدریه، شهرک هلوک و جاده شیخ نجار می دهد و راه را برای پیشروی هر چه بیشتر محور مقاومت هموار می کند. در واقع باید محله عویجه را سقوط کرده فرض کرد.
پس از تلاش ناموفق تروریست ها در شکست محاصره شهر حلب از طرف جنوب غرب شهر و باز کردن باریکه ای که فاقد ارزش نظامی لازم بود، این باریکه مجددا توسط نیروهای ارتش که آتش سنگین توپخانه و هوایی خود را بر آن متمرکز کرده بودند بسته شد. هر چند در تمام طول مدت باز بودن این باریکه به دلیل دید ارتش تدارکاتی هم وارد شهر حلب نشد در واقع هدف مسلحین از این عملیات بی نتیجه و پرتلفات تنها بازسازی روحی و روانی نیروهای معارض دولت بود چراکه بعد از تکمیل محاصره شهر عامل روانی آنها تخریب و با معادلات جدیدی روبرو شده بودند که کفه آن به طرف ارتش و نیروهای مقاومت سنگین تر بود. محور مقاومت با اتخاذ راهبردی معقول و منطقی و با استفاده از تاکتیک عقب نشینی های تاکتیکی و استفاده موثر و دقیق از آتش سنگین و پر حجم توپخانه و هوایی تلفات زیادی به سازمان رزم و تجهیزات و تسلیحات مسلحین وارد و با متوقف کردن روند تهاجمی آنها وارد فاز تهاجم شده و خطوط سقوط کرده را دوباره تصرف کرد. در عین حال کمترین تلفات را متحمل و ابتکار عمل را در تمام مدت در دست داشت.
طی عملیات فک حصر شهر حلب توسط تروریست ها مقادیر زیادی از مهمات و ذخایر زرادخانه آنها نابود و یا توسط خود آنها مصرف شد و از جانب دیگر تروریست ها تلفات بالایی را در سازمان رزم خود متحمل شدند. واضح است این تلفات انسانی، تروریست ها را در آینده دچار مشکل بزرگتری می کرد که امروز شاهد رخ نمون شدن این مشکل عمده هستیم. تروریست ها به دلیل تلفات زیاد نیروی انسانی نخبه و آموزش دیده خود دچار کمبود نیروی انسانی شده و در صورت ادامه فاز تهاجمی ارتش، مسلحین جهت حفظ خطوط و مناطق تحت تصرف خود دچار مشکل جدی و کمبود نیروی انسانی خواهند شد و با شکست خطوط اول و دوم دفاعی خود مجبورند برای مقاومت و حفظ مناطق خود عقب نشینی های چندین کیلومتری و شکست های بزرگی را متحمل شوند.
محور عربی-غربی-ترک در زمان کوتاهی به راحتی می تواند از مرزهای همیشه باز در شمال و جنوب سوریه ملزومات، تجهیزات و سلاح و مهمات کافی در اختیار تروریست ها قرار دهد لیکن تامین نیروی انسانی امری است که لازمه آن صرف زمان، انرژی و توان بسیار بیشتری است. به همین علت ذخایر تسلیحاتی مسلحین در این مدت یک ماهه و طی چند آتش بس نمایشی و تحمیلی توسط کشورهای غربی بویژه آمریکا مجددا تامین شده تاجایی که مسلحین در همین زمان محدود به سرعت به مقادیر زیادی راکت بی ام ۲۱ گراد تجهیز شده اند. اما امکان تزریق نیروی انسانی لازم فراهم نشده و هم اکنون روال شکست های تروریست ها نسبت به قبل سریعتر شده است.
از سوی دیگر وضعیت برای مسلحین گرفتار در داخل شهر حلب وخیم تر شده است چراکه امکان بازیابی توان و تامین ملزومات برای آنها بسیار دشوارتر است. با توجه به موارد پیش گفته چنانچه ضعف تسلیحات، کمبود مهمات و نیروی انسانی مسلحین داخل حصار حلب از اندازه ای فراتر رود خطوط مقاومت آنها به سرعت در هم خواهد شکست و مجبور به تخلیه مناطق مورد تصرف خود خواهند شد؛ همین امر موجب می شود تراکم تروریست ها در محلات داخلی حلب بالاتر رفته و به تبع آن تلفات در پی حملات متمرکزتر ارتش سوریه نیز افزایش یابد. همچنین به دلیل کم شدن طول خطوط درگیری ارتش با مسلحین در داخل حلقه محاصره حلب نیروهای فراوانی از پاسداری خطوط دفاعی فارغ و تعداد نیروهای فعال ارتش در حال تهاجم هر بار پس از فروپاشی هر خط مسلحین افزایش می یابد و به طور طبیعی حجم حملات و قدرت ارتش شاهد افزایش صعودی خواهد بود.
آنچه واضح و مبرهن است اینکه حملات توپخانه ای، راکتی و خمپاره ای مسلحین به محلات مسکونی حلب که تحت تسلط ارتش سوریه قرار دارند نه در قالب برنامه مدون نظامی و تاکتیکی خاص بلکه حاصل سردرگمی و ناچاری آنهاست. مسلحین به خوبی می دانند تمرکز همین آتش بر خطوط نبرد با ارتش و اجرای عملیاتی نظامی در نهایت نتیجه ای در بر نخواهد داشت و باز کردن حصار محاصره با رویکرد نظامی شدنی و ممکن نیست، لذا تلاش می کنند با ادامه این حملات، ارتش و دولت سوریه را با کشتار مرذم بی دفاع در تنگنای فشار افکار عمومی قرار داده و توقف حملات را وجه المصالحه شکست حصر یا دریافت ملزومات کنند(ملزومات و سلاح هایی که در قالب کمک های حلال احمر یا صلیب سرخ وارد منطقه می کنند).
محور مقاومت باید در حلقه بیرونی شمال حلب نیز به طرف روستاهای تحت تصرف مسلحین که مابین جاده کاستیلو و شهرک های شیعه نشین نبل و الزهرا هستند اقدام به تک تهاجمی کند و با تصرف حریتان، عندان، حیان و بیانون علاوه بر استحکام خطوط محاصره شمال شهر حلب امنیت شهرک های نبل و الزهرا را نیز بیش از پیش تامین کند.
همچنین به نظر می رسد تقویت منطقه جنوب غربی حلب که مسلحین در ماه گذشته موفق به شکست محدود محاصره از آنجا شدند نیز واجب و ضروری است. تصرف خان طومان و خان عسل و رسیدن به اتوبان دمشق-حلب می تواند امنیت هر چه بیشتر این ناحیه را تضمین و امکان طرحریزی و اجرای حمله به جانب غرب جهت آزادسازی دو شهرک شیعه نشین محاصره شده فوعه و کفریا در شمال ادلب را فراهم کند. این دو شهرک بیش از یک سال و نیم است در محاصره مسلحین تکفیری-سلفی و در معرض تهاجمات روزانه و وحشیانه مسلحین قرار دارند. لزوم اجرای طرحی مانند عملیات فک حصر نبل و الزهرا برای شکست محاصره این دو شهر کاملا محسوس و بلکه ضروری است که در عین حال می تواند خطوط ارتباطی و تدارکاتی تروریست ها از ترکیه به شمال حماه و ادلب را دچار اختلال کرده و در صورت ادامه نبردها پاکسازی این منطقه وسیع را سهل تر کند. با اجرای چنین طرحی و با باز کردن یک جبهه از فوعه و کفریا به سمت جنوب و همچنین پیشروی از شمال حماه به سمت شمال مناطق بزرگی را در محاصره قرار داده و پاکسازی آنها بسیار آسان خواهد شد.
در آخر اینکه چنانچه نیروهای محور مقاومت و ارتش سوریه در حلب موفق به ادامه روند پیشروی های فعلی شوند امکان ختم بحران سوریه با روش های سیاسی به نفع محور مقاومت دور از نظر نیست اما نباید فراموش کرد محور عربی-غربی-ترک در این مدت بی تحرک و منفعل نخواهد بود و از تمام ابزارهای سیاسی و نظامی خود برای ادامه بحران سوریه یا ختم آن به نفع خود بیشترین استفاده را خواهد برد در نتیجه هوشیاری بیشتر محور مقاومت و دولت سوریه ضروری است.
از وطن امروز