یک موردی که چند وقت هست در سطح رسانه های فارسی زبان (چه داخلی و چه خارجی) مطرحه، بحث مذمت حمایت از روسیه و یادآوری تاریخ شوروی و ... هست. هجمه سنگینی صورت گرفته تا پشتوانه منطقی و اجتماعی دخالت روسیه با دخالت مستقیم جمهوری اسلامی را قالب تهی کند و گام به گام آن را به فشاری بر ایران تبدیل کنند که به تبع، تأثیر منفی بر عملکرد محور خیر در مقابل اشرار در سوریه گذارد که ان شاء الله با هوشمندی به این نیت پلید نخواهند رسید.
دوستان فراموش نکنند بحران سوریه پس از سقوط تقریبا کامل استان ادلب و شهر تدمر در ابتدای سال جاری شمسی، از لحاظ توازن نظامی به ضرر محور مقاومت پیش رفت.
در این حالت بایست این توازن به نفع جبهه مقاومت باز می گشت.
اما از خود بپرسید چگونه؟
توان داخلی، ارتش و نیروهای نظامی سوریه امکان برگشت ورق و تغییر معادله را نمی دهد و همین حالا حفظ وضع موجود بالاترین انتظاری است که می شود از ظرفیت داخلی سوریه داشت؛ پس می ماند دخالت خارجی. اما طبق راهبرد کلان نظام ،دخالت نظامی عمده در سوریه و عراق از طرف ما ممنوع است.
اساسا این توازن حدود سه سال است که برقرار است و به گره کوری تبدیل گشته که جز به دخالت خارجی باز نمی شود و تغییر حاصل نمی گردد. اما دخالت خارجی در بحرانی در قد و قواره سوریه مسئله ایست بس خطیر که کمتر قدرتی جرأت اقدام به آن را دارد.
اعراب مرتجع+اسرائیل+ترکیه تمام توان خود را در این باره بکار گرفتند تا ایالات متحده+انگلیس و فرانسه را به این دخالت راضی کنند. اما دولت های امریکا و انگلیس در آخرین لحظات از این قضیه پا پس کشیدند و فرانسه ی تنها مانده پس از مقداری "لاف در غریبی" کرکره را پایین کشید(چون می دانست که به تنهایی در قواره دخالت نظامی در سوریه نیست).
خلاصه اینکه می توان گفت تلاش ها و اصرار بلوک مخالف برای جلب رضایت امریکا به دخالت نظامی در سوریه، عمری به اندازه بحران سوریه دارد-و همچنان نیز ادامه دارد- حال در این وضعیت، سیاست و دیپلماسی ای از سوی ایران اعمال می شود که قدرت بزرگی چون روسیه را راضی به دخالت نظامی آن هم بطور جدی و حتی بیش از دخالت نظامی در بحرانی مثل اوکراین می کند.
این دیپلماسی یکی از طلایی ترین اقدامات در تاریخ دیپلماسی پس از کنگره وین هست که البته به پشتوانه اموری هست که تاریخ آنها را بازگو خواهد کرد و فی الحال که مبتلای به زمان خویشیم چندان ملحوظ نیست...
حال که چنین حرکت درخشانی در شطرنج بازی از سوی شخص اول مملکت انجام شده و با سفر شخص پوتین به تهران نیز اعلام عمومی شد، بایست مراقبت کنیم که در دام شایعات و توهمات عده ای جاهل و مغرض نیفتیم و این را فراموش نکنیم که اوضاع دگرگون دنیا بسرعت به سمتی می رود که تمام اشرار متحد گشته و در حال توطئه بر علیه تمام انسانیت هستند و اتحاد تمام انسانیت با هر نژاد، دین و فرهنگی برای مقابله با این هجمه بی سابقه، بایستی و ضروری است.
ببخشید کلا نفهمیدم چی نوشتید! اما چند نکته:
1 - روسیه قدیمی ترین و قویترین متحد سوریه است. سقوط آن باعث کم شدن قدرت نفود روسیه است.
2 - مشکل سوریه نداشتن توان نظامی نیست، نبود نیروی نظامی قابل و جنگنده است و الان به لحاظ سخت افزاری در تنوع و تعداد چیزی کم ندارد.
3 - روسیه به دنبال منافع خودش هم هست، برخی مهماتی که تاریخ مصرف آن رو به اتمام است را می تواند بفروشد! مجانی کار نمی کند! و تا قران آخر را هم پس از پایان جنگ و یا در خلال آن خواهد گر
فت!
4 - زمانی دو ابر قدرت شرق و غرب بود و اکنون قدرت شرقی نیست و آمریکا تا مرزهای روسیه نفوذ کرده پس روسیه باید خاکریزهای خود را جلوتر ببرد و جنگ را به آمریکا نزدیک تر کند. همین کار را هم ما کرده ایم و به جای آنکه دشمن را در مرزهایمان متوقف کنیم کیلومترها دورتر می جنگیم. این مسئله از ویژگی های نبردهای امروزیست.
...... اما اقدام روسیه کاملا قابل حمایت و تقدیر است و ملاک حال فعلی افراد است و به گذشته کثیف شوروی ها ارتباطی ندارد و البته از سیاست های امروز آنها حمایت می کنیم و به گذشته و آینده کاری نداریم و صد البته با درنظر داشتن گذشته کثیف آنها احتیاط هم می کنیم. ما با هیچ کس سر جنگ نداریم به جز آمریکا و اسرائیل.
و آخرین نکته برادر، بزرگ کردن اقدامات روسیه، موجب کمرنگ کردن ارزش و بزرگی اقدامات ایران و حزب الله در 4 سال گذشته است. خیلی مواظب باشیم. آن چیزی که سوریه را سرپا نگه داشته اقدامات ایران است نه چند بمب روسیه، عزیز برادر!