شرح و تفسیر یک سفر دو هفته ای به جمهوری اسلامی پاکستان!
انتشارات سوره مهر
کتاب «روزنامه پاکستان» شرح سفر ماجراجویانه ای است به پاکستان. کتابی که با متنی طنزآمیز و جذاب مخاطب را با خود همراه می کند و او را با حال و هوای این کشور آشنا می کند. خوندن این سفرنامه رو بهتون توصیه می کنم. مطمئنم اگر شروع به خوندنش کنید، تا تموم نشه زمین نمی ذاریدش.
بخشهایی از کتاب :
ـ ببخشید! دقیقاً مَرز کجاست؟
ـ همونجاها!
مأمور دربانی با دستش به آن طرفِ در اشاره کرد. رفتم جلو و رسیدم به خودِ مرز. از روی مرز رد شدم و رفتم داخل پاکستان. بعد دوباره برگشتم توی خاک ایران. بازیاَم گرفته بود. یک بارِ دیگر از مرز رد شدم. یعنی دوباره رفتم پاکستان. باور میکنی که مرز فقط یک خط است. نه! حتی خط هم نیست. یک چیز عجیب و غریبی است که این طرفش میشود ایران و آن طرفش میشود پاکستان. یک موجود فرضی که نقشههای جغرافیایی را مجبور به رنگارنگ شدن میکند. آدمها بعضی اوقات به خاطر جابهجا کردن این موجودات فرضی با هم میجنگند، خون همدیگر را میریزند، بچههای هم را میکشند. و دستِ آخر وقتی از جنگ خسته میشوند، یک سیم خاردار روی آن موجودِ فرضی پهن میکنند و مأمورهایشان را اسلحه به دست کنار آن قرار میدهند تا مبادا کسی به این موجود فرضی بیاحترامی کند. بگذارید خیالتان را راحت کنم. من فکر میکنم اولین بار «مرزهای سیاسی» را «مرضهای انسانی» به وجود آوردهاند.
روزنامهی پاکستان، انتشارات سورهی مهر، ص 16-18