متن :
امسال در کنفرانسهای استراتژیکی که در اسرائیل تشکیل شد برای اولین بار حزب الله را به جایگاه تهدید اول ارتقاء دادند. این برای حزب الله مایهی افتخار است اما باید برای کشورهای عربی و اسلامی مایهی سرشکستگی باشد. تهدید دوم، با چند هزار کیلومتر فاصله، ایران بود و تهدید سوم گروههای مقاومت فلسطین.
با وجود گذشت ۱۱سال از جنگ ۳۳روزه و وعده و وعیدهای مستمر اسرائیل، لبنان این ۱۱سال را با امنیت گذرانده است. بعضی میگویند با آمدن ترامپ، باید منتظر حملهی اسرائیل بود. البته در مورد ترامپ هنوز چیزی مشخص نیست اما اینطور نبوده که اسرائیل اگر قصد حمله داشت، در این ۱۱سال از وتو و پوشش آمریکا برخوردار نبوده باشد. موضوع دیگر، انگیزهی بیش از پیش عربها برای تأمین هزینهها و حتی سود جنگ علیه حزب الله است. در هر صورت حمایت یا تشویق ترامپ شاید وجود داشته باشد اما برای اسرائیل تعیین کننده نیست. آنچه باعث تعلل اسرائیل در این ۱۱ سال شده است، عدم امکان پیروزی سریع و روشن و بیهزینه در جنگ است.
گفته شد تخلیهی مخازن آمونیاک حیفا نشانهی نزدیک بودن آغاز جنگ است. البته من آن را لزوما نشانهی این موضوع نمیدانم اما قطعا نشاندهندهی آن است که اسرائیلیان به سخنان و توانایی مقاومت اطمینان دارند. پیش از آن نگاه، اینگونه نگاه کنید. اسرائیلیان بدانند این مخازن را هرجا ببرند بالاخره دست ما به آن میرسد. خود اسرائیلیان گفتند اگر نیروگاه حیفا به اندازهی یک بمب اتم قدرت داشته باشد، کشتیای که آمونیاک نیروگاه حیفا و نیروگاههای دیگر را تغذیه میکند ۵برابر یک بمب اتم خطرناک است. فرض کنیم نیروگاهها را تخلیه کردند، کشتی را کجا میخواهند پنهان کنند؟ همچنین بنده به اسرائیلیان میگویم نیروگاه هستهای دیمونا را تعطیل کنید چون خودتان میدانید این نیروگاه قدیمی و فرسوده است و اطلاعات ما دربارهاش کامل است و زدنش نیاز به قدرت موشکی بالایی ندارد. در هر صورت حزب الله توانسته است تهدید اسرائیل هستهای علیه منطقه را به تهدیدی علیه خود رژیم و شهرکنشینان و متجاوزان اسرائیل تبدیل کند.
در فرض وقوع جنگ علیه لبنان، همه پس از تجربهی جنگ ۳۳ روزه، جنگهای غزه، عراق و سوریه میدانند نیروی هوایی نمیتوانند نتیجهی جنگ را یکسره کند. فرض کنیم با هواپیما تجاوز کردید و لبنان را بمباران کردید، فارغ از اینکه ما با آن هواپیما چه خواهیم کرد، چگونه میخواهید نیروی پیاده وارد کنید؟ سال ۲۰۱۴ گردان ویژهی گولانی ارتش اسرائیل که یکی از قدرتمندترین گردان ویژههای جهان است خواست به صورت زمینی وارد حومهی شجاعیه در غزه شود اما از هم پاشید، خوار شد، ناکام ماند و عقبنشینی کرد؛ حومهای که در غزهی مسطح و تحت محاصره و اشراف اطلاعاتی است تا چه رسد به جغرافیا و شرایط لبنان. بنده به اسرائیلیها میگویم شما سال ۲۰۰۶ هم خیال میکردید اطلاعاتتان کامل است اما همهی آن غافلگیریها را چشیدید. بدانید که ما امروز نیز چیزهای پنهانی داریم که شما را غافلگیر خواهد کرد. بنده به ملت لبنان نیز میگویم شما باید به این توان بازدارندگی خودتان اطمینان و ایمان داشته باشید.
بنده از المنار و دیگر رسانههای لبنان میخواهم تصاویر دیوارهای بلند بتنی را که اسرائیل در مرز لبنان ساخته است به جهان مخابره کنند و تصاویر تپههایی که تسطیح کردهاند و دشتهایی را که سنگر زدهاند و میدانهای مینی که کاشتهاند. سال ۱۹۸۲ میان لبنان و فلسطین فقط یک ردیف سیمخاردار بود چون اسرائیل جناح قدرتمند بود اما امروز شرایط تغییر کرده است و اسرائیل برای دفاع از شهرکهای شمالیاش برنامهی دفاعی تنظیم میکند. این یک اتفاق ساده نیست. روان و ضمیر اسرائیل صدمه دیده است.
در فلسطین شاهد شهرکسازیهای روزافزون اسرائیل هستیم. همچنین تداوم پروژههای یهودیسازی از جملهی پروژهی منع اذان که نتنیاهو به کنیسه برده است و طرح ترامپ برای انتقال سفارت آمریکا از تل آویو به قدس که تأکید بر پایتخت بودن قدس برای اسرائیل است. گزارشی که از دیدار ترامپ و نتنیاهو مطرح شد به نظر بنده اعلام غیر رسمی مرگ مسیر مذاکره بود. ما سالها پیش گفتیم و اگر ادبیات اسرائیلیان را دنبال کنید نیز درخواهید یافت اسرائیل هیچ گاه حکومت فلسطینی را به رسمیت نخواهد شناخت و این به هیچ وجه به عنوان یک گزینه برایشان مطرح نیست. اسرائیل، فقط غزهی تحت محاصرهی بدون بندر، بدون فرودگاه و بدون مرز را به عنوان یک بار اضافی خواهد پذیرفت اما در کرانهی باختری چیزی جز یک تشکیلات خودگردان مدیریتی محدود تکه تکه در میان هزاران شهرک را نخواهد پذیرفت و گزینه، برای دیگر فلسطینیان همان مهاجرت یا کسب تابعیت در کشورهای مختلف است.
این که بعضی تحلیلگران اسرائیلی از گذراندن آخرین مراحل تصفیهی موضوع فلسطین صحبت میکنند متأسفانه اصلا مبالغهآمیزنیست.
اسرائیلیان به کشورهای عربی سفر میکنند و میرقصند و سرود «معبد سلیمان بر ویرانههای مسجد بنا خواهد شد» پخش میشود و این حاکمان جاهل و احمق اصلا معنای سرود را نمیفهمند و البته اگر بفهمند هم برایشان تفاوتی نمیکند چون دیگر ارزشی برایشان باقی نمانده است. به نظرم وقتی دیروز رئیس جمهور لبنان در اتحادیهی عرب از قدس و اماکن مقدس اسلامی و مسیحی صحبت کرد و گفت صهیونیسم میخواهد نبرد عرب و اسرائیل را به نبرد عرب و عرب تبدیل کند، حاکمان عرب را آزرد. همچنین نتنیاهو گفت فکر نمیکردم روزی را ببینم که عربها ما را دشمن نبینند و حتی همپیمان ببینند. این حرف، لکهی ننگی بر پیشانی حاکمان عرب است. جواب ملتهای مقاوم و گروههای فلسطینی را -چه آنها که به مقاومت معتقدند و چه آنها که مذاکره باور دارند- چگونه خواهید داد؟ البته حاکمان عرب جوابی جز کشتار بیشتر در یمن و بحرین و توطئه علیه عراق و سوریه و ایران ندارند.
شهید سید عباس موسوی، شهید شیخ راغب حرب و شهید حاج عماد مغنیه بیش از آنکه لبنانی باشند، فلسطینی بودند. فلسطین عشق، آرمان و امید آنها بود. بنده در سالگرد این شهیدان به فلسطینیها میگویم همهی این شرایط منطقه نباید مایهی یأس قرار بگیرد بلکه مایهی امید هستند. این کسانی که دهها سال به شما دروغ گفتند «اگر با شما بیرون آمده بودند جز تردید و تباهى در کارتان نمىافزودند. (توبه/۴۷)». همان بهتر که این منافقهای بزدل خائن جاسوس تفکیک شوند و این باقیماندهها هستند که فلسطین را آزاد خواهند کرد و پیروزی خواهند آفرید. حتی اگر نصف افراد هم در این دشواریها بیرون بروند مشکلی نیست. چرا بمانند و دروغ بگویند؟
ملت فلسطین به هیچ وجه نباید تسلیم شود بلکه باید مقاومت را ادامه دهند. تجربهی مقاومت در لبنان و غزه و تجربههای معاصر و تاریخ نشان میدهند که موضوع تنها بر سر وقت است. یکی از پراهمیتترین قالبهای مقاومت امروز در فلسطین، انتفاضهی قدس است که باید ادامه یابد. این عملیاتهای فردی چون با هیچ گروه و سازمانی ارتباط ندارد و از طبقات مختلف هستند به هیچوجه قابل پیشگیری نیستند. همین تنوع طبقات و مجریان عملیات که از میان مردان، زنان، دانشجویان و اساتید هستند رژیم دشمن را به لرزه در میآورد.
بنده به فلسطینیان میگویم منطقه در این شرایط باقی نخواهد ماند. بلکه جهان در این وضعیت باقی نخواهد ماند. پروژههایی که برای منطقه ترتیب داده بودند فروخواهد ریخت و از دل این توطئهها و شرایط سخت مقاومان و مؤمنانی زاده خواهند شد که منطقه را تغییر خواهند داد و پیروزیهای قطعی و آیندهی امیدبخش را خواهند ساخت. آنچه در منطقه مشاهده میشود طلیعهی تصفیهی موضوع فلسطین نیست بلکه طلیعهی تصفیهی منافقان دروغگو به ملت فلسطین است اما هیچ کس نمیتواند موضوع فلسطین را تصفیه کند یا پایان ببخشد. بسیار به خدا توکل داشته باشید و به خودتان و جوانانتان تکیه کنید. این مقاومت و عملیات باید با خداوند، صادق و در راه خدا و در مقابل چشمان خدا باشد و خداوند قطعا آن را رها نخواهد کرد.
با گذشت هفت سال از انقلاب مسالمتآمیز مردم بحرین، رهبران و ملت این کشور همچنان ایستادهاند و هیچ تغییر و ضعفی به خود راه ندادهاند و این از بیانیهها، سخنرانیها و رویکردهایشان معلوم است. بحرین امروز یک کشور اشغالی از سوی سعودی است گرچه میگویند ما به درخواست حکومت بحرین آمدهایم اما این چیزی را تغییر نمیدهد و در هر صورت این سعودی است که در حال سرکوب و کشتن مردم است. بنده از تاریخ خبر ندارم اما در دورهی معاصر این که ملتی چندماه با سینههای سپرکرده و دستان خالی در برابر نیروهای نظامی و امنیتی در یک شهر محاصرهشده از رهبر خود دفاع کند بیسابقه است. با وجود اعدام جوانان این ملت، که بعضی بسیار کمسن هم بودند، توسط حاکمان مستبد و دنبالهرو بحرین اما مادران این جوانان تنها چند ساعت پس از شهادت جوانشان در مصاحبه میگویند:«ما رأیت الا جمیلا». یک روانشناس برود این را برای حاکم بحرین معنا کند تا بفهمد در حال درافتادن با چه ملتی است؛ ملتی که پس از این اعدامها یکشبه کفنپوش و بدون سلاح و بدون این که نیت استفاده از سلاح داشته باشند بیرون میریزند. ملتی که با سکوت جهان عرب و اسلام و حاکمان و سازمانهای دینی و حتی فتواهای تأیید سرکوب حکام مواجهند اما به وعده و غیب و دخالت الهی دل بستهاند.
جنگ یمن در آستانهی سال دوم است. به جز آمریکا و سعودی بعضی کشورهای عربی از جمله امارات با آن همه ادعای تمدن تا گردن در این جنگ فرو رفتهاند. همچنین بعضی کشورهای اروپایی از جمله انگلیس حامی این جنگ هستند. با این که برادران یمنی بارها این موضوع را گفتند اما ما در حزب الله صبر کردیم تا اطلاعاتمان کامل شود و امروز بر اساس اطلاعات محسوس علمی مادی میگوییم اسرائیل در جنگ علیه یمن مشارکت مادی، اطلاعاتی و تکنولوژیکی دارد و افسر و خلبان میفرستد. وقتی نتنیاهو از همپیمانی با عربها صحبت میکند یکی از عرصههای این همپیمانی، جنگ یمن است. علت آغاز جنگ یمن آن بود که یک نفر میخواست خودش را یک عبدالناصر جدید معرفی کند منتهی عبدالناصری که دشمنش اسرائیل نیست، ملت یمن است.
۱۵ یا ۱۶ میلیون نفر عرب اصیل و مسلمان که عضو احزاب هم نیستند دو سال است در یمن تحت محاصرهاند. نه فقط سازمانهای عربی و اسلامی بلکه سازمانهای ناظر بین المللی میگویند هزاران نفر از ساکنان و کودکان یمن در معرض مرگ بر اثر گرسنگی هستند. عربها و مسلمانان کجایند؟ تا وقتی که در سعودی پول هست و خون در رگ فقرا هست، مزدورانی از همهی جهان و جهان عرب و اسلام برای ادامه دادن این جنگ میآیند. ما در دیدارهای حاشیهای شنیدیم که سعودیها اعتراف میکنند در مورد یمن اشتباه کردهاند اما به دنبال راه حلی هستند که آبرویشان حفظ شود. هر روز مسلمانانی از دو طرف کشته میشوند، خانههایی ویران میشود و افراد گرسنگی میکشند که آبروی فلان شخصی که شاید میخواهد در آینده پادشاه شود حفظ شود! راه حل آبرومندانه هم از نظر اینها یعنی این که یمنیها سلاحشان را تحویل دهند و شهرهایشان تسلیم شوند. این حرف بنده نیست بلکه خود یمنیها میگویند تا آخرین قطرهی خون خواهند جنگید. کاش ما در لبنان توانی داشتیم که به برادران یمنیمان کمک میکردیم. ما تنها در این باره صحبت میکنیم تا بگوییم در جهان اسلام یک صدای مخالف مقابل این صفآرایی مزودر خائن سرسپرده علیه ملتها و فلسطین وجود دارد.
امروز بسیاری از مسئولان آمریکایی از جمله ترامپ میگویند داعش توسط اوباما و کلینتون ایجاد شده است. همچنین مسئولان ترکیه از جمله شخص اردوغان گفتند داعش ساخت آمریکاست. در این که داعش در ابتدا توسط آمریکا و با فرهنگ، حمایت مالی و به دست افسران سعودی ایجاد شده است شکی نیست البته امروز داعش علیه سازندگانش نیز شوریده است. امروز در محاکم جهانی کسی که یک نفر را بکشد نمیتواند از عقوبت بگریزد. آیا کسانی که در این سالها بزرگترین جنایتهای تاریخ را آفریدند نباید محاکمه شوند؟ همین چند روز پیش اعلام شد بوکو حرام در نیجریه که در بیعت با داعش است در این چند سال بیش از ۱۰۰هزار نفر را کشته.
#سید