دوستان یه نکته ای رو میخوام بگم که برای کار رسانه ای و مجازی بدردتون میخوره.
یکی از روش های اصلی که ما برای پی بردن به اخبار درست استفاده می کنیم، جمع آوری خبر طی دو مرحله است:
.
در مرحله اول خبر رو از منابعمون که اکثرا شخصی و محلی هستن میگیرم. توی این مرحله بعد از چک کردن خبر با دانسته های خودمون، میتونیم بگیم که خبر احتمال داره درست باشه یا اینکه درست نیست و ردش میکنیم.
.
در مرحله دوم که مهمتر از مرحله اوله، صحت سنجی رو صورت میدیم.
.
اما سوال اینجاس که صحت سنجی چطور انجام شه؟!
فرآیند صحت سنجی خبر با توجه به اعتبار منبع میتونه آسون یا سخت باشه، مثلا منابعی داریم که اگر خبری رو بزارن به احتمال 90 درصد درسته که اون 10 درصد هم که شک داریم با چک کردن خبر با مفروضات خودمون حل میکنیم؛
اما منابع دیگه که اعتماد کمتری بهشون هست چی؟
.
یکی از بهترین روش های برای صحت سنجی خبرهایی که از منابع مشکوک به دستمون میرسه، شنیدن اخبار مخالفان درباره همون موضوعه؛ برای اینکه تجربه ثابت کرده که صحت سنجی خبر با رصد منابع موافق که احتمال داره برای جا نموندن از اخبار، بدون صحت سنجی خبر منبع اول رو منتشر کرده باشن، ریسک بزرگیه.
.
اما این همه مقدمه چینی برای چی بود؟!
.
در کشوری مثل سوریه که طیف وسیع طرفهای درگیر با امکانات مختلف در حال خبررسانی هستن، شنیدن صدها صدا از هر دو طرف سخت نیست و اونچه سخته، رسیدن به الگوییه که بتونی منابع و خبرهای درست و غلط رو از هم جدا کنی.
.
اما در عراق و یمن وضع فرق میکنه.
.
در عراق با توجه به درگیر بودن دو جناحه نیروهای عراقی و داعش با هم، اولا چیزی به نام منبع بی طرف یا شبه بی طرف نداریم و مهمتر دوما با توجه به اینکه داعش روشی خاص برای جلوگیری از درز اخبار داره، میشه گفت که در هر اتفاقی، طرف داعشی اگر بخواد واکنش رسانه ای نشون بده، حداقل دو سه روز طول میکشه.
یه مثال بزنم:» در مورد پیشروی 6 روز پیش به سمت کوه های مکحول در شمال بیجی و اعلام این خبر که نیروهای به روستای زویه رسیدن، با توجه به مفروضات من، این مقدار پیشروی امکان پذیر نبود (ادعا شده بود که زویه هم فتح شده) اما حال با چه روشی میشه صحت سنجی کرد؟! تمامی رسانه های فعال در اون موقع منابع عراقی بودن که یا این فتح رو تایید میکردن (و هیچ عکس یا فیلمی منتشر نکرده بودن) یا سکوت کرده بودن؛ و دواعش هم که در حال کشته شدن بودن.
تا اینکه عکس کاخ های صدام که تسخیر شده منتشر شد و تونستیم تایید کنیم که کوه های مکحول آزاد شده و البته تکذیب که روستای زویه فتح نشده. (همین امروز هم داعش عکسهاش رو از درگیریهای مکحول پخش کرد (6 روز پس از شروع درگیری!))
.
اما در مورد یمن:
فرآیند خبر گیری از یمن اما از سوریه و عراق هم جالب تره.
توی این جنگ دیگه دو طرف جنگ رسانه ای نداریم، فقط یه طرف خبر میده بیرون (البته المسیره تنها رسانه فراگیر و طرفدار انصاللهه که اولا از روی ماهواره حذف شده، دوما سایت اینترتیش بسته شده؛ و تنها روی یوتیوب فعاله).
اما فرآیند تایید خبر توی یمن جالبتر از همه جاست.
فقط کافیه که به رسانه های سعودی گوش بدید و حافظه خوبی داشته باشید!
خودشون، خبرهای خودشون رو تکذیب میکنن! چطور؟!
برای مثال:» دو هفته پیش رسانه های عربستانی خبر دادن که شهر "صروه" در نزدیکی مارب به دست نیروهای عربستانی فتح و پاکسازی شده؛ اما دوباره امروز خبر اومد که عربستان صروه رو شدیدا بمباران هوایی کرده! حال چه نتیجه ای میشه گرفت؟!
یا مثلا یادتونه اول تجاوز زمینی، همه رسانه هاشون یه هفته هر روز میگفتن که تعز فتح و پاکسازی شده و دو دقیقه بعد میگفتن که جنگنده ها به مواضع انصارالله در تعز حمله کردن؟!
برای داعش هم که مرامش مثل عربستانه دقیقا همینطوره، الان یه ماهه که دواعش دارن میگن که فلوجه محاصره نشده؛ بعد اکانت هاشون میان میگن که داروخونه های فلوجه دارو نداره یا مثلا مردم نمیتونن از شهر خارج شن ( منظور واقعی از دارو مهماته و منظور از مردم نیروهای خودشون وگرنه اینا نگران دارو و رفت و آمد مردم نیستن).
.
پیچیدگی های جنگ رسانه ای کم از جنگ یدی نداره! توی جنگ یدی میشه گفت که مثلا ما وهابیت و صیهونیسم رو در 2000 کیلومتری مزرهامون زمینگیر کردیم؛ ولی تک تکمون باید حواسمون به رسانه هایی که استفاده ازشون غیر قابل اجتنابه و نزدیکیشون به ما فاصله مانیتور تا چشممونه باشه.
همین سرهنگ اسرائیلی که تو عراق دستگیر شده و با داعش همکاری می کرده خیلی میشه باهاش کار تبلیغاتی بر ضد داعش کرد و کل پایگاه فکریشون رو میشه زیر سوال برد. کافیه چندتا مصاحبه ازش پخش کنن و تو کل فضای مجازی پخش کنن.
متاسفانه ما تو کار فرهنگی زیاد وارد نشدیم ولی وهابیها اونقدر سمع پاشی کردن که به قول یکی از علما میگفت تو مجلسی بوده، اونجا یک قاری مصری فکر میکرده قرانی که ما میخونیم با آنها فرق میکنه.