- روز گذشته کریدوری برای مسلحین باز شد و آنها توانستند با انواع خودروها ( پیکاب، سواری و حتی کامیون ) از حلب خارج شوند. و باقی افراد و خانواده ها هم با ۱۵ اتوبوس به سمت خارج حلب منتقل شدند. و به این ترتیب عملیات خروج مسلحین به طور کامل پایان پذیرفت.
- در مقابل حدود ۱۲۰۰ نفر از محاصره فوعه کفریا توانستند خارج شوند و به حلب برسند. این تعداد بخشی از بیماران، زخمی ها و خانواده های آنان، کودکان یتیمی که پدر یا مادرشان در بمباران های ماه های گذشته به شهادت رسیده اند و یا افرادی بودند که قبل از محاصره اعضای خانواده هایشان به خارج از فوعه کفریا مهاجرت کرده بودند.
- همانطور که قبلا گفته شد، این تعداد تنها به اندازه مرحله اول توافق بود و قرار بود در مقابل حلب ۲۵۰۰ نفر از فوعه کفریا خارج شوند که هنوز میسر نشده و ۲۱ اتوبوسی که برای اجرای مرحله دوم به فوعه رفته بودند، همچنان در آنجا متوقف اند؛ در حالی که تمام مسلحین از حلب خارج شده و دیگر اهرمی برای اجرای توافق و تضمینی برای سلامت خارج شوندگان وجود ندارد.
همچنین مرحله سوم مبادله ۱۵۰۰ نفری با مضایا و زبدانی بود که طبیعتا اجرای آن هم وضعیت مبهمی دارد.
امروز شبکه العالم گزارشی از داخل فوعه منتشر کرد که انتظار این اتوبوس ها را در فوعه نشان می داد. (حتی رانندگان این اتوبوس ها از این وضعیت بلاتکلیفی در سرما و بی غذایی متأثر شده بودند.)
- نکته دیگر عدم مبادله اسرا بود که تا به حال هیچ خبری از آزادی اسرای مقاومت نیست و طبیعتا مسلحین آنها را از محاصره خارج کرده اند.
🔘 اما حقیقت میدانی اجرای این توافق چه بود؟
نقش مستقیم سردار سلیمانی ؛
- اینکه چرا این توافق به درستی اجرا نشد، طبیعتا به فشارهای منطقه ای و بین المللی بر میگردد. و اساسا همین تعدادی هم که از فوعه خارج شدند، تنها با فشار و تهدید فرمانده جبهه مقاومت، سردار سلیمانی ممکن شد. همان روزی که آوارگان فوعه مسیر خروج مسلحین را در حلب بستند، سردار سلیمانی در حلب حاضر شد و صراحتا به طرف روس و دولت سوریه اعلام کرد بدون دخالت دادن فوعه کفریا در این توافق، اجازه خروج هیچ مسلحی را نخواهد داد.
اما همانطور که شاهد بودید شورای امنیت با موافقت روسیه قطعنامه اعزام ناظران به حلب را صادر کرد. طبیعتا موضوع اصلی و خواسته سازمان ملل و شورای امنیت، خروج امن مسلحین و خانواده های آنان از حلب بود و توافق خروج مردم فوعه کفریا را به رسمیت نمی شناخت. جالب آنکه، حتی وزارت خارجه جمهوری اسلامی ایران هم با تکذیب رسمی این شرط، مساله را به رسمیت نشناخت!
پس طبیعی بود که اگر خروج مسلحین به بعد از حضور ناظران سازمان ملل موکول میشد، هر تاخیری در خروج آنها موجب اعلام محکومیت میشد. محکومیتی که نه روسیه مخالف آن بود و نه حتی دولت سوریه! و نمی توان انتظار داشت فرمانده میدانی مقاومت به تنهایی در مقابل همه بایستد، در حالی که حتی دولت جمهوری اسلامی ایران هم از او پشتیبانی سیاسی لازم را نکرد.
کما اینکه شاهد بودیم در واکنش به واقعه آتش زدن اتوبوس ها توسط مسلحین در ادلب، برای اولین بار بیانیه ای توسط اعلام الحربی منتشر شد با عنوان " مواضع فرمانده نیروهای متحد ارتش سوریه! " که کاملا پیام واضحی داشت.
به همین دلیل شاهد بودیم بعد از صدور قطعنامه، مسلحین ۲۱ اتوبوس مرحله دوم را در فوعه نگه داشتند و حتی ۸ اتوبوسی که از فوعه به راشدین رسیده بود، بیش از ۵۰ ساعت در آنجا توقیف کردند و هر ۱۲ ساعت دو اتوبوس را به حلب میفرستادند. که اساسا برای سلامت آنان هم نگرانی جدی بوجود آمده بود.
در واقع یک همکاری چندجانبه وجود داشت و این امکانی بود که شورای امنیت برای مسلحین فراهم کرد.
این مطالب، هرچند که امکان بیانش تا قبل از پایان مساله وجود نداشت، اما لازم به بیان آن بود تا اینگونه القا نشود که فرماندهان جبهه مقاومت نسبت به مساله فوعه کفریا بی توجهی کرده اند؛ که اساسا خروج همین تعداد ۱۲۰۰ نفر هم با اهتمام ایشان ممکن شد.
امیدواریم در روزهای آتی شاهد گره گشایی از این مساله باشیم و در غیر این صورت گره محاصره فوعه کفریا در زمانی دیگر و شاید به شکلی دیگر باز شود.
جهاد رضا
در مورد دیپلماسی هم ما به مسئولان کشور احترام میزاریم و سختی و فشار کارشون را درک میکنیم ولی به نظر در این مورد بهشون نقد وارد هست که خصوصا با نشانه هایی مثل اون تکذیب عجیب در مورد شرط ایران برای خروج افراد از وعه و کفریا توسط سخنگوی وزارت امور خارجه و نشانه های دیگه که گویا برش و جسارت لازم را ندارند و زیادی و بی مورد محافظه کارند و دست بسته.
نه در سازمان ملل و نه در منطقه و سطح وزارت امور خارجه شاهد تحرکی نیستیم هیچ که برخی موارد به نظر خلاف جریان هم اتفاقاتی میفته.
حضور حداقلی وزیر دفاع در سفر روسیه شاید نشانه ای بود.