در چند روز گذشته رویدادهای حلب چشم ها را خیره کرده است؛ طی تحولاتی سریع و غیر منتظره ارتش سوریه و محور مقاومت موفق به پاکسازی حدودا نیمی از شهر حلب از لوث وجود گروههای مختلف تروریستهای تکفیری که وابسته به کشورهای غربی-عربی و ترک هستند شدند و تعجب همگان را برانگیختند.
طی یک سلسله عملیات نظامی به شکل جنگ شهری که ذاتا عملیاتی زمانبر، سخت و پرتلفات است و برخلاف تمام انتظارات در زمانی کوتاه و با کمترین تلفات محور مقاومت موفق به تسخیر بخش بزرگی از شهر و آزادی عده زیادی از مردم از چنگال تروریست ها شد. خطوط دفاعی تروریستها چنان به سرعت متلاشی شد که ارتش در کمتر از 24 ساعت موفق به پاکسازی 40 درصد از مساحت شمال شهر حلب که شامل بیش از ده محله است شد.
همانگونه که در تحلیلهای پیشین پیشبینی کرده بودیم تلاش چند ماه پیش اتحاد تروریستهای تکفیری در عملیات فک محاصره حلب از جنوبغربی حلب که منجر به تلفات بسیار زیاد آنها شد در دراز مدت نتایج خود را آشکار کرد و به دلیل ضعف نیروی انسانی و کمبود ذخایر تسلیحاتی و پشتیبانی خطوط دفاعی مسلحین در داخل حلب در حال فروپاشی سریع است. پس از این عملیات کمبود نیروی انسانی موجب شده است تروریستها فاقد نیروی کافی برای سد تکهای آفندی ارتش باشند و از طرفی نیز محاصره شهر موجب شده ذخایر تسلیحاتی و مهمات مسلحین به شدت دچار کمبود شود. این امر در عین تجمع زیاد نیروهای محور مقاومت موجب شده خطوط مسلحین یکی پس از دیگری به راحتی سقوط و مسلحین مجبور به عقبنشینی شوند.
در واقع در وضعیت فعلی تنها دو راه برای مسلحین باقی مانده است:
ماندن و کشته شدن در زیر مشت محکم و ضربات خرد کننده ارتش سوریه و محور مقاومت
یا
قبول مصالحه و خروج از شهر.
هر لحظه طول خطوط محاصره داخلی شهر حلب کمتر میشود و نیروهای بیشتری از ارتش سوریه آزاد شده و به محورهای حمله اضافه میشوند؛ به طور طبیعی برتری عددی ارتش در برابر تروریستها در حال افزایش است و ابتکار عمل نیز در دست ارتش سوریه قرار دارد. از جانبی تراکم مسلحین بیشتر شده و تلفات آنها نیز در روندی صعودی افزایش پیدا میکند.
حال میتوان مدعی شد رویای حلب بر باد رفته است و نه تنها امکان شکست حصر آن ممکن نیست بلکه حتی دیگر نجات آن نیز به مانند گذشته برای تروریستها و محور غربی-عربی- ترک پشتیبان آنها نیز ممکن نیست. امروز تمام هزینهها و تلاشهای و مقاصد این محور خبیث بر باد رفته است.
حملات شدید خمپارهای و راکتی مسلحین به محلات تحت تسلط ارتش جهت وجه مصالحه قرار گرفتن نیز بینتیجه بوده و ارتش به جای واگذاری امتیازاتی به مسلحین، جهت جلوگیری از این اقدامات شنیع ترجیح داده است محورهای مختلف داخلی شهر را پاکسازی و امنیت این محلات را مطمئنتر تامین کند.
از منظر نظامی با توجه به پیشروی اخیر ارتش سوریه و تسلط بر محله شیخ سعید حلب عملا ساقط شده فرض میشود چراکه مسلحین دیگر توان ادامه وضعیت موجود و مقاومت را نخواهند داشت و از طرفی امکان شکل دادن به عملیاتی متمرکز علیه یکی از خطوط ارتش نیز ممکن نیست چراکه با توجه به مهیا بودن و توانایی کافی ارتش و محور مقاومت هر عملیات نظامی از داخل شهر بیشتر شبیه نوعی خودکشی خواهد بود تا عملیات متعارف نظامی.
اما فراتر از وضعیت میدانی آنچه حائز اهمیت بیشتر و مهمتری است تاثیر پاکسازی شهر حلب از مسلحین تروریست تکفیری است.
با نیم نگاهی به اوضاع دمشق و فشار و پاکسازی محلات مختلف شهر به علاوه مجبور کردن مسلحین به ورود به مصالحه و خروج از مناطق پیرامونی پایتخت، ارتش موفق شده مساحت زیادی از دمشق را پاکسازی و یکپارچه کند این وضع هم مشروعیت دولت سوریه را افزایش هم امنیت بیشتر دمشق را تضمین میکند. به واقع دولت سوریه موفق شده با استفاده از تاکتیکها و تجربیات به دست آمده در سالهای گذشته سازمان رزم ارتش و نیروهای مسلح و بلکه مهمتر سازمان امنیتی و اطلاعاتی خود را به کمک نیروهای محور مقاومت بازسازی و سیستمی یکپارچه و مطابق با تهدیدات جدید و روز فراهم کند و به آرامی در روندی منطقی امنیت کشور را تامین کند. به غیر از منطقه غوطه شرقی بخشهای زیادی از دمشق وارد مصالحه شده و ارتش نیروی فراوانی از این مناطق آزاد و به جبهات دیگر گسیل کرده است.
در صورتی که حلب به طور کامل پاکسازی شود دستاور محور غربی-عربی-ترک و تروریستها بر روی زمین به شدت اندک و غیر استراتژیک خواهد شد چراکه دولت موفق شده است مناطق مرکزی، میانی و شمالی سوریه را یکپارچه و متحد کند.
در این صورت در جنوب و شمال سوریه گروههای مختلف تروریستی در وضعیت خاصی قرار میگیرند.
در شمال فتوحات مسلحین به شدت محدود و شکننده است.
استان ادلب از جانب جنوب، غرب و شرق در محاصره استانهای حماه، حلب و لاذقیه قرار دارد و چنانچه دولت سوریه و محور مقاومت از دو طرف 20 کیلومتر به طرف شمال ادلب یعنی فوعه و کفریا پیشروی کنند منطقه وسیعی شامل ادلب و شمال استان حماه در محاصره بزرگی قرار میگیرند و طبیعتا روند سقوط مسلحین فارغ از زمان آن دور از نظر نیست.
همچنین شمال ادلب یعنی فوعه و کفریا خود تبدیل به دو پایگاه عمده مقاومت و سرپل ارتش و محور مقاومت شدهاند و در چنین وضعیتی توان قطع کردن خطوط مسلحین را خواهند داشت. در این وضعیت تروریست ها بیش از پیش به جانب ترکیه رانده خواهند شد.
در سوی دیگر کردها در همپیمانی با ارتش سوریه ازغرب الباب موفق به پیشروی شده و الباب را هر لحظه تهدید میکنند و در واقع حائلی میان ارتش سوریه و تروریستهای شمال و ارتش متجاوز ترکیه ایجاد کردهاند. ترکیه در وضعیتی ویژه قرار دارد و درگیری با نیروهای کرد تبدیل به بحرانی فراگیر برایش خواهد شد چراکه به طور طبیعی کردهای ترکیه از این حرکت پیشواز نکرده و روند مقاومت کردها در داخل و خارج مرزهای ترکیه زیادتر شده و امنیت و مشروعیت داخلی و خارجی ترکیه بیش از پیش مورد خطر قرار خواهد گرفت.
ترک ها در آستانه الباب متوقف شدهاند و به نظر میرسد به دلیل حضور روسها دیگر توان پشتیبانی و بیمهابای خود از تروریستها را از دست داده است. در این وضعیت با تمام امیدهای خود به فتح حلب و تبدیل آن به پایتخت تروریستها در اوج ناباوری شاهد سقوط حلب و در حقیقت سقوط رویاهای خود هستند.
محور غربی-عربی-ترک تحرکاتی را آغاز کرده و با طرح مسئله توسط انگلیس و فرانسه در سازمان ملل تلاش دارد این روند را متوقف کند اما در مقابل ارتش از عزم جزم خود برای ادامه عملیات صحبت میکند.
در این شرایط نجات مسلحین تنها با یک عملیات و دخالت مستقیم خارجی ممکن است که عواقب آن به هیچ وجه قابل پیشبینی نیست و لااقل ترکیه در یک سال اخیر و در پی مناقشه با روسیه بر سر موضوع هدف قرار دادن هواپیمای نظامی روسیه نشان داده فاقد توان لازم برای پیشبرد یک نبرد واقعی است. در جبههها هم علارقم فرزند خواندگی و هماهنگی داعش با ترکیه هر چند وقت یکبار متحمل تلفاتی میشود و مشخصا در یک نبرد واقعی باید انتظار چیزی بیش از این حد را داشته باشد.
وضعیت کنونی سوریه موجب افزایش اعتماد و رضایت عمومی و به طور طبیعی مشروعیت بخشی بیشتر به دولت سوریه خواهد شد. مردم سوریه نیز به نوعی متحول شده و دیگر خواهان نا امنی و کشتار بیهدف، نفوذ خارجی و انقلاب فرمایشی و دروغین نیستند لاجرم با ارتش و دولت همدلتر از مسلحین شدهاند و همین امر روند سقوط مسلحین را تسریع کرده است.
اما در رویکرد نظامی به نظر میرسد ارتش سوریه تلاش کند دوباره از جانب شیخ سعید یک بار دیگر جبهه را دو تکه کند و پیشروی خود را ادامه دهد. در نهایت اگر هدف تروریستها مقاومت باشد در یک منطقه با بافت مسکونی و چند طبقه تجمع کرده و به مقاومت میپردازند و در غیر این صورت باید منتظر تسلیم و خروج آنها بود.
در نتیجه نیروی فراوانی از ارتش سوریه آزاد شده و این نیرو میتواند به هر جانبی نوک پیکان حمله خود را متمرکز کند.
به جانب شمال حلب و پاکسازی حد فاصل حلب و شهرکهای نبل و الزهرا تا الحاق به خطوط کردهای کانتون عفرین و تقویت راه ارتباطی حلب به الزهرا و دورنگری برای محاصره محکم استان ادلب،
حرکت به جانب غرب حلب و تسخیر مناطق غربی از خان عسل تا جنوب غربی شامل خان طومان، العیس و الضربه و سپس عبور از اتوبان دمشق حلب و حرکت به جانب فوعه و کفریا در شمال ادلب.
حرکت به سوی الباب و تسخیر آن و یا حرکت به جانب دیر حافر.
در هر صورت موفقیت ارتش بیشتر خواهد بود چراکه اکنون درگیری نظامی از مبارزه چریکی-شهری به مبارزه خطی-جبههای-چریکی و غیر شهری با مسلحین تبدیل شده است و طبیعتا با توجه به توان هوایی، توپخانهای و زرهی ارتش سوریه و محور مقاومت شکستن خطوط مسلحین بسیار راحتر از جنگ شهری خواهد بود.
اما با تمام این تفاسیر نباید فراموش کرد علارقم سردرگمی فعلی محور عربی-غربی-ترکی و در سایه انتخابات آمریکا امکان هر تحرکی از جانب غربیها حتی حمله خارجی وجود دارد همانگونه که تحرکات اسرائیل و هدف قرار دادن مناطقی از سوریه مبین این امر است که غرب احساس خطر جدی کرده است.
باید هوشیارتر بود و برای هر سناریویی آمادگی لازم را داشت.
ان تنصر الله ینصرکم...
تحلیل اختصاصی برای کانال تحولات جهان اسلام توسط نصر