سیگنال‌های نیروهای نظامی ایران کاملا واضح بود و جایی را برای اشتباه باقی نمی‌گذاشت” این جمله ای است که کاپیتان دیوید کارلسون فرمانده ناو “سایدز”در سال ۲۰۰۵، ۱۷ سال بعد از انهدام پرواز مسافربری شماره ۶۵۵ شرکت هواپیمایی ایران ‌ایر توسط ناو “وینسنس” آمریکایی مطرح کرد
به گزارش شفقنا به نقل از ایسنا، کارلسون فرمانده ناو سایدز در زمان وقوع حادثه در نزدیکی ناو وینسنس قرار داشت. او میگوید نابودی هواپیمای ایرانی به دست راجرز نقطه اوج پرخاشگری وحشتناک کاپیتان راجرز است که از ۴ هفته قبل شروع شده بود. منظور کارلسون حادثه‌ای بود که دقیقا یک ماه پیش از انهدام هواپیمای ایرانی و در ۱۲ خرداد ۶۷ اتفاق افتاد. به گفته او در آن حادثه، ناو وینسنس بیش از حد به یک ناوچه ی ایرانی، که در حال انجام بازرسی قانونی از یک کشتی بود نزدیک شد. ناو وینسنس یک بالگرد را به فاصله ۲ تا ۳ مایلی ناوچه ی ایرانی فرستاد (در صورتی که براساس قانون، حداقل باید در ۴ مایلی ناو ایرانی قرار می‌گرفت) و سپس بر چند قایق تندروی کوچک ایرانی آتش گشود.
دریادار بازنشسته یوچین لاروک از مرکز اطلاعات دفاعی نیز با اظهار نظری مشابه می‌گوید که ناو وینسنس اصولاً نباید برای عملیات به خلیج فارس اعزام می‌شد. ما در حال جنگ با ایران نبودیم و هیچ اعلان جنگی میان دو کشور وجود نداشت. هواپیمای ایرانی در یک محدوده هوافضای بین‌المللی بر فراز آب‌های بین‌المللی بود و آمریکا حق نداشت آن را برای هر هواپیمای مشکوک یا غیرمشکوک منطقه جنگی اعلام کند، زیرا رسماً با ایران در حال جنگ نبود. دلیلی هم وجود نداشت که ایرباس ایرانی به پیام‌های هشدار ما پاسخ دهد.
کاسپار واینبرگر، وزیر دفاع وقت ایالات متحده نیز معتقد است کمبود وقت از لحظه‌ای که هواپیما به عنوان هدفی تهدید کننده شناسایی شد تا زمانی که خدمه باید تصمیم به شلیک یا عدم شلیک به آن را می‌گرفتند، موجب شتابزدگی در اخذ تصمیم شده است.
جان مک‌کین، سناتور جمهوری‌خواه از ایالت آریزونا و خلبان سابق نیروی دریایی و اسیر جنگی سابق در ویتنام که عضو کمیسیون تحقیق پیرامون حادثه انهدام ایرباس ایرانی نیز بود، عقیده دارد ترکیب تکنولوژی پیشرفته و خطای انسانی تصمیم گیرندگان کم‌تجربه، خطرناکترین سناریو ممکن را به وجود می‌آورد.
هفتمین جنایت مرگبار هوایی تاریخ
پرواز مسافربری شماره ۶۵۵ شرکت هواپیمایی ایران‌ایر در ۱۲ تیر ۱۳۶۷( ۳ ژوئیه ۱۹۸۸ میلادی) تهران را به مقصد دبی ترک کرده و بعد از توقف بین راهی در بندرعباس در آب های خلیج فارس به سمت دبی در حرکت بود که حدود ساعت ۱۰:۲۲ دقیقه صبح با شلیک موشک هدایت شونده از ناو یواس‌اس وینسنس متعلق به نیروی دریایی ایالات متحده آمریکا سرنگون شد. در این فاجعه تمامی ۲۹۰ سرنشین آن که شامل ۲۵۴ مسافر ایرانی( ۱۶ تن خدمه پرواز)، ۴۶ مسافر غیر ایرانی و ۶۶ کودک بود، جان باختند. این جنایت از نظر میزان تلفات انسانی، هفتمین جنایت مرگبار هوایی تاریخ است.


پس از این حادثه مقامات آمریکایی بلافاصله اعلام کردند که یک فروند هواپیمای اف-۱۴ جمهوری اسلامی ایران را مورد هدف قرار داده‌اند. پس از روشن شدن نوع هواپیما، آمریکا ادعا کرد که در این مورد مرتکب اشتباه شده‌، اما شواهد بعدی این نظر آنان را مردود جلوه داد. مقامات نظامی آمریکا اعلام کردند که هواپیمای ایرباس ایران در خارج از مسیر هوایی پرواز می‌کرده و ‌ناو آمریکایی نیز ۷ بار اخطار رادیویی برای هواپیمای ایران مخابره کرده ولی جوابی دریافت نکرده است.
ناو آمریکایی در خلیج فارس چه می‌کرد؟
با آغاز جنگ ایران و عراق در سال ۱۳۵۹ (۱۹۸۰ میلادی)، این دو کشور دست به حمله علیه نفت‌کش‌ها و ترابری‌های تجاری یکدیگر زدند که به جنگ نفت‌کش‌ها معروف شد. از ۲۹ آوریل ۱۹۸۸ به بعد، نیروی دریایی آمریکا اقدام به حفاظت از تمام کشتی‌های نفت‌کش و تجاری کشورهای بی‌طرف و دوست خود کرد تا از خطر حمله در امان باشند. در همین زمان، ناو جنگی یواس‌اس وینسنس متعلق به نیروی دریایی آمریکا، برای نظارت بیشتر بر جنوب خلیج فارس به منطقه فرستاده شد. این ناو دارای پیشرفته‌ترین سامانه دفاعی و مبارزه‌ای بود. فرماندهی ناو وینسنس نیز بر عهده ناخدا ویلیام راجرز بود که در ‎۵ اردیبهشت ۱۳۶۷ (۲۵ آوریل ۱۹۸۸) از کالیفرنیا حرکت کرده و در ۸ خرداد (۲۹ مه) به بحرین رسیده بود.
پیگیری های حقوقی ایران
ایران برای پیگیری این ترور آشکار هوایی ابتدا به ایکائو شکایت برد. در جلسه فوق‌العاده شورای ایکائو (سازمان بین‌المللی هواپیمایی کشوری) در روز ۱۴ ژوئیه ۱۹۸۸ تصمیم گرفته شد که یک تیم حقیقت‌یاب برای بررسی عواملی که منجر به نابودی هواپیمای ایرباس ایرانی شده است، تشکیل شود. با وجود مخالفت‌های آمریکا، اما گزارش تیم تخصصی ایکائو مشخص می‌کند که در دقایق آخر تصمیم‌گیری برای هدف قرار دادن هواپیمای ایرانی بحث و جدلی بین ۳ ناور سایدز، فورستال و وینسنس در گرفته است. این سه ناو تا ۴ کیلومتر به آب‌های ایران تجاوز کرده بودند.
در ناو سایدز، عده‌ای هواپیما را یک هواپیمای مسافری و عده‌ای دیگر یک هواپیمای جنگی مهاجم تلقی نمودند. دو دقیقه بعد کارکنان مرکز اطلاعاتی هوایی ناو وینسنس، گزارشی را مبنی بر اینکه هواپیمای مزبور اف۱۴ می‌باشد، دریافت کردند. در همین حال کارکنان ناو سایدز فریاد زدند که هواپیما تجاری است، صبر کنید
شورای مرکزی ایکائو پس از ۲ روز بحث و تبادل نظر در مورد درخواست ایران برای رسیدگی به جنایت آمریکا در حمله به یک هواپیمای مسافربری ایران با صدور قطعنامه‌ای بدون این که نامی از آمریکا بیاورد، به کار خود پایان داد. ایکائو در بیانیه ۶ بندی خود با اظهار تاسف عمیق و اعلام همدردی و تسلیت خود به دولت ایران و خانواده‌های قربانیان، استفاده سلاح علیه هواپیمای غیرنظامی را محکوم کرد و خواستار تشکیل کمیته‌ای از جانب دبیرکل برای روشن شدن بیشتر حقایق امر شد.
نهایتا در گزارش نهایی هیئت حقیقت‌یاب پنتاگون به سرپرستی دریادار ویلیام فوگارتی نیز علت وقوع حادثه فشار روانی ناشی از قرار گرفتن در وضعیت جنگی برای نخستین بار اعلام شد و تصدیق شد که هواپیمای ایرباس در خطوط هوایی تجاری بین‌المللی پیش‌بینی شده پرواز می‌کرده و در زمان حادثه در ارتفاع دوازده هزار پایی (بیش از ۳۵۰۰ متر) قرار داشت و از لحظه پرواز به روند صعودی خود ادامه داده بود. دولت آمریکا هیچگاه مسئولیت وقوع حادثه را برعهده نگرفت و بر این نکته که ناخدای ناو جنگی چون خود را در معرض خطر می‌دید از خود دفاع نموده‌است، تأکید کرد.
جمهوری اسلامی ایران در ۱۴ تیر ۱۳۶۷ طی نامه‌ای به رئیس شورای امنیت خواستار تشکیل جلسه فوری شورا برای رسیدگی به موضوع شد. ۲۵ تیر ۱۳۶۷ مطابق با ۱۶ ژوئیه ۱۹۸۸ میلادی شورا تشکیل جلسه داد. از سوی جمهوری اسلامی ایران ولایتی وزیر امور خارجه وقت ایران و از جانب امریکا جرج بوش معاون وقت رئیس جمهوری در جلسه حضور داشتند. جرج بوش در این جلسه اعلام کرد که مشکل اصلی در منطقه خلیج فارس این است که ایران قطعنامه‌های شورای امنیت برای پایان جنگ را نادیده گرفته و بیشتر اعضای دیگر شورای امنیت هم به حمایت از همین دیدگاه پرداختند هرچند نماینده شوروی علاوه بر درخواست از ایران برای پایان جنگ خواستار خروج نیروی دریایی آمریکا از منطقه شد. در نهایت قطعنامه ۶۱۶ شورای امنیت در تاریخ ۳۰ ژوئیه ۱۹۸۸ (۲۹ تیرماه) به تصویب رسید که در آن ضمن تسلیت و ابراز همدردی با خانواده های قربانیان، بر ایجاد گروه تحقیق برای بررسی تمام حقایق موجود تاکید و از تمامی اعضای کنوانسیون ۱۹۴۴ شیکاگو، درخواست شد در همه شرایط، مقررات و رویه‌های سلامت هوانوردی کشوری به ویژه ضمائم آن کنوانسیون به منظور جلوگیری از چنین پیشامدهایی را دقیقاً مراعات نمایند.
در عین حال لزوم اجرای فوری و کامل قطعنامه ۵۹۸ شورای امنیت مورد تاکید قرار گرفت که شورا را به عنوان تنها مبنای حل جامع، عادلانه، شرافتمندانه و پایدار، منازعه میان ایران و عراق ابراز و پشتیبانی خود را از دبیر کل برای اجرای این قطعنامه اعلام و خود را ملزم به همکاری با دبیر کل برای تسریع در اجرای طرح اجرایی او می‌کرد.
جمهوری اسلامی ایران علاوه بر شورای امنیت و شورای ایکائو، شکایت خود را در دیوان بین المللی دادگستری لاهه نیز مطرح کرد، اما در آنجا هم تنها به یک ابراز تاسف و تسلیت به بازماندگان سانحه ختم شد. سرانجام وزارت امور خارجه ایران موضوع حل اختلاف را پذیرفت.
نهایتا دولت آمریکا مبلغ حدود ۳۰۰ هزار دلار برای هر قربانی شاغل و حدود ۱۵۰ هزار دلار برای هر قربانی غیر شاغل به خانواده‌های قربانیان و همچنین ۷۰ میلیون دلار برای خسارت ناشی از سقوط هواپیمای مسافربری پرداخت کرد. این مبالغ به صورت بلاعوض و بدون قبول مسئولیت حادثه پرداخت شد و هیچ‌کدام از خدمه ناو وینسنس تحت پیگرد قرار نگرفتند. حتی ویلیام راجرز فرمانده ناو جنگی آمریکا در پایان خدمت خود مدال شجاعت دریافت کرد. هواپیمایی ایران ایر تا دی ماه ۱۳۹۰ همچنان از شماره پرواز ۶۵۵ برای هواپیماهای تهران به دبی استفاده می‌کرد.
گفتنی است بسیاری از کارشناسان معتقدند این حادثه، عامدانه و برای افزایش فشار به ایران برای پذیرفتن قطعنامه ۵۹۸ سازمان ملل متحد برای پایان گرفتن جنگ بین ایران و عراق انجام گرفته است.