نقل قول از جناب محمد مهدی علوی از عراقی های ساکن خوزستان

بار آخر که دیدمش.تو عماره (میسان) دیدمش.بهش گفتم کجائی تو کم پیدائی.بهم گفت میخوام برم جنگ.خدائیش خنده ام کرفت.بهش گفتم توی ترسو کجا و جنگ کجا.بهم کفت حالا میبینی.کفت:که این جند روزه خیلی مومن شدم .خداکنه شهید بشم حدأقل بیش خدا رو سفید برم.من با خنده بهش گفتم ایشالله شهید بشی.مچموگرفت گفت مهدی درست دعاء کن من جدی میگما..منم گفتم چشم حتما..خدایا تورو بکشن وازت راحت شیم..خندیدم و رفتم.وقتی ایران برگشتم

12 روز بعدش همه رفقام تو عراق عکس مصطفى رو گذاشتن و روش یه خط سیاه گوشه عکسه..خدائیش شکه شدم.بهشون گفتم که چه خبره.؟ گفتن مصطفى شهید شد.چجوری کجا کی .؟تو محاصره فلوجه (سجر) داشت داد میزد جلوشون اگه واقعا مرد هستین بیاید منو بگیرید.

////نه من و نه رفقا و نه خانواده اش فهمیدیم که مصطفى شهید شده..الا بعد از اینکه  داعش عکسهای مصطفى رو تو صفحات خودشون در تویتر و فیس بوک و یوتیوب بخش کردن.و رو عکسهاش نوشتن کردن زدن شخصی از ارتش صفوی مجرم در سجر. فلوجه.یعنی مارو صفوی ایرانی وکافر میدونن ...به کامنتهای اول توجه کنید.///

شادی روحش فاتحه