لشکر کشی گسترده طالبان در سنگچارک با این قوت و شدت بی‌سابقه بوده است. مساله پرسش برانگیز در این نبرد نابرابر این است که چه چیزی سبب شده که این جنگ برای طالبان مهم شده است؟ چرا طالبان با این شدت و قوت برای تسخیر یک منطقه دور افتاده و فقیر نشین مثل مسجد سبز کمر بسته‌اند و از هیچ نوع ظلم و شکنجه‌ی دریغ نمی‌کنند؟!!

از طرف دیگر؛ در این چند روز که هر ساعت بر سر مردم سنگچارک گلوله بارید و مردم آواره‌ی کوه و بیان شدند٬ از سنگ صدا برآمد ولی از والی٬ قومندان امنیه و ریاست امنیت ملی سرپل صدایی شنیده نشد.

اگر ترکیب نیروهای طالبان را نیز بررسی کنیم٬ دیده می‌شود که از غور و هلمند گرفته تا فاریاب و بلخ در این نبرد شرکت کرده‌اند.

این موارد٬ نشان دهنده و بیانگر توطئه‌ی بزرگی است که در پشت نبرد طالبان در شمال و در سنگر مقاومت سنگچارک وجود دارد.

در تماس تلفنی که با یکی از فرماندهان نیروهای مردمی در سنگچارک داشتم٬ چنین روایت کرد: طالبان سنگچارک به دلیل این‌که با مردم سایر مناطق آشنایی دارند و نیروهای مردمی نیز آنان را خوب می‌شناسند٬ از سوی نیروهای مقاومت مردمی بی‌اهمیت هستند و در چندین عملیات نتوانستند راه به‌جایی ببرند. تا اینکه یک روز پس از سالگرد استقلال افغانستان(۲۸‌ اسد)٬ روز جمعه ساعت ۱۰:۱۰ صبح یک چرخ‌بال نظامی در منطقه «دره زَمچی» که در تصرف طالبان قرار دارد٬ نشست می‌کند و لحظات بعد معلوم می‌شود که ملا منصور فرمانده عمومی طالبان هلمند که مدیریت جنگ‌های هلمند را به دوش داشته٬ با سه نفر دیگر از فرماندهان بلند پایه طالبان هلمندی را برای مدیریت و رهبری جبهه جنگ سنگچارک به آنجا منتقل کرده است. از هویت چرخ‌بال اطلاعی دقیق در دست نیست که آیا پاکستانی بوده یا متعلق به نیروهای نظامی کشور؟ اما ظاهر چرخ بال شباهت زیاد چرخ‌بال‌های وزارت دفاع افغانستان داشته است.

با انتقال و آمدن نیروهای تازه نفس٬ طالبان تجدید قدرت و تمرکز قوت بیشتری می‌کنند و ساعت ۵ صبح روز شنبه٬ به تعداد دست کم ۳۰۰۰ نیروی طالب از سه استقامت جنگ را بالای پوسته‌های نیروهای مردمی قریه مسجد سبز که تعداد شان کمتر از ۱۰۰ بوده است٬ آغاز می‌کنند و تا ساعت ۱۰ شب به مدت ۱۷ ساعت بدون وقفه می‌جنگند و در هر عملیات با شکست مواجه می‌شوند و با تلفات سنگین عقب نشینی میکنند. تجهیزات و مهمات نیروهای مردمی نیز کم‌کم تمام می‌شود و با آنکه تلاش می‌کنند و نیروهای کمکی دولتی را به مدد می‌خواهند اما از طرف حکومت محلی سرپل و سنگچارک هیچ اقدامی صورت نمی‌گیرد. نیروهای مردمی تا اندازه‌ی می‌رزمند که مهمات شان به صورت کامل تمام می‌شود و طالبان خط مقدم مقاومت را در هم می‌شکنند و افراد هر سه موضع را که ۱۰ نفر بوده‌اند به فجیع ترین شکل ممکن سلاخی می‌کنند. شدت توحش به اندازه‌ی بوده است که یکی از نیروهای مردمی با دیدن صحنه‌های فجیع و هولناک و شهادت هم رزمانش سکته می‌کند.

در جبهه جنگ طالبان در سنگچارک٬ افراد مشهوری از مناطق مختلف ولایت‌های جوزجان٬ بلخ٬ سرپل٬ فاریاب٬ غور و هلمند حضور دارند و فرماندهی جنگ را نیز در هر استقامت فرماندهان هلمندی به رهبری ملامنصور به عهده دارند.

در این جنگ تا هنوز طالبان به تعداد ۱۵ عملیات داشته‌اند که در نتیجه‌ی آن ۱۳ نفر از نیروهای مردمی شهید و چهار تن دیگر زخم سطحی برداشته‌اند. و نیز به نقل از مردم محل آمار تلفات طالبان بیشتر از ۱۶۰ کشته و زخمی اعلان شده است. از فرماندهان مشهور طالبان که در این جنگ کشته شده‌اند٬ مولوی اجمل قومندان عمومی طالبان در فاریاب و مولوی عمری فرمانده عمومی طالبان سرپلی می‌باشند.

به گفته فرماندهان نیروهای مردمی تا هنوز هیچ اقدامی برای محار این جنگ از سوی حکومت مرکزی و محلی صورت نگرفته و قومندان امنیه ولسوالی سنچارک نیز با آغاز جنگ٬ به بهانه‌ی مریضی از منطقه فرار کرده است.

این در حالی است که دو روز پیش از جنگ سنگچارک والی سرپل با شورای امنیت و رئیس جمهور غنی تماس تلفنی مفصل داشته است.

از ورای این مسایل بر می‌آید که جنگ سنگچارک کار طالبان منطقه‌ی نبوده بلکه ریشه در ستون پنجم دولت و سیاست کلی دولت در قبال طالبان دارد و محار نشدن آن زنگ خطر جدی برای سقوط شمال است.

به قلم حیدر احمدی بلندی